نمایش نتایج: از 1 به 10 از 10

موضوع: اصرار به شوهر برای مغازه

1270
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    12260
    نوشته ها
    45
    تشکـر
    5
    تشکر شده 18 بار در 13 پست
    میزان امتیاز
    0

    اصرار به شوهر برای مغازه

    سلام
    شوهرم معلمه و به خاطر شغلش وقت آزاد زیاد داره...خونه داریم و می خوایم نزدیک 30 میلیون وام جور کنیم که ماشین بخریم

    من یه پیشنهاد دادم به شوهرم..


    میگم به جای اینکه بریم یه ماشین بهتر بخریم همین ماشین قدیمی خودمون را داشته باشیم و با این پ.ول توی شهرک محل اقامتون یه مغازه اجاره کنیم و محصولات نساجی مثل ملحفه..پارچه...و اینها بیاریم بفروشیم
    مخصوصا اینکه توی این شهرک محل زندگی ما....مغازه ای که اینجور محصولا را بفروشه نیست

    شوهرم قبول داره فکر خوبیه اما خیلی هم تردید داره

    میگه یان سی میلیون واسه ما پول زیادیه اگر مغازه نچرخید....حسابی ضرر می کنیم و تا چندسال باید قسط بدیم و پولمون از بین رفته
    من بهش می گم خوب منم یه کار نیمه وقت میگیرم که حقوق اون کارمون هم کمک خرجمون باشه
    و دوتایی می ایستیم توی مغازه و میچرخونیمش بهش می گم فکر کنیم این کار تو..و باید نون خودمون و بچه هارو از توش در بیاریم
    میگم احتمالا ماه های اول باید از جیب بخوریم..اما کم کم جای می افتیم

    بهم میگه تو خیالاتی هستی و واقعیتو نیم دونی...چقد کار سختیه فروشنگدی تازه سرمایه هم گذاشته باشی
    با این وضعیت مغازه نمی چرخه و اینها

    والا نمی دونم با این طرز فکر همسرم رو یاین کار تاکید کنم یا نه

    می خوام حالا بدونم حق با شوهرمه؟
    معایب این این ایده من چیه؟

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    7052
    نوشته ها
    1,135
    تشکـر
    6,692
    تشکر شده 1,280 بار در 640 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : نمیدونم کلا ایده خوبیه؟آیا اصرا کنم به شوهرم یا خیر؟

    بنظرمن که کار بدی نیست ماشین که اصطلاکش بیشتره درست کلی هم خرج داره نهایت انیکاری ک شما میگی اینکه که چهار تا ملافه بیشتر میشه تو خونه تازه شما خانم هستی راحت میتونی این محصول رو بفروش برسونی همین دوستاتون میتونن مشتری هاتون باشن

  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    12260
    نوشته ها
    45
    تشکـر
    5
    تشکر شده 18 بار در 13 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : نمیدونم کلا ایده خوبیه؟آیا اصرا کنم به شوهرم یا خیر؟

    ممنون دوست عزیز

    اما شوهرم خیلی منفی بافه

    میگه فروشندگی خیلی هنر م یخواد که ما نداریم
    بازار هم وضعش خرابه کسی نمی خره

    اما مشتری نداشتیم و محصوصلات هم فروش نکرد و به اصلاح ورشکست شدیم....بیچاره ایم با این همه قسط که باید بدیم

    منم هرچی بهش می گم خوب نمی ذاریم ورشکست بشیم...بازریابی می کنیم..تبلیغ می کنیم....

    اما وقتی این همه تردید شوهرم را می بینم...یمگم اصلا ولش کن این اینکار نیست....
    با این همه منفی بافی شوهرم منم مایوس می شم..میگم لابد دارم اشتباه م یکنم


    از طرفی می بینم حیفه اینهمه وقت ازاد داره....خوب وقتی میشه یه کاسبی راه انداخت که یه درامد بیشتر داشته باشیم..چرا نکنیم

  4. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    7052
    نوشته ها
    1,135
    تشکـر
    6,692
    تشکر شده 1,280 بار در 640 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : نمیدونم کلا ایده خوبیه؟آیا اصرا کنم به شوهرم یا خیر؟

    خوب مغازه رو راه بندازین ولی ی چیز دیگه بفروشین مثلا سوپری یا ی چیزی که فروش ش سخت نباش خوب اگه بحث این باش خوب ماشینم ک بگیرین بازم قسط داره تازه دست تونم ک بجایی بند نیست بازم باید قسط شون خودتون بدیدن

  5. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    12260
    نوشته ها
    45
    تشکـر
    5
    تشکر شده 18 بار در 13 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : نمیدونم کلا ایده خوبیه؟آیا اصرا کنم به شوهرم یا خیر؟

    مرسی عزیز
    شوهرم اصلا حاضر نیست سوپری بزنیم

    من این نوع محصوصا را می گم چون هم برادرش توی این کار اشنا داره
    هم توی شهرکی که هستیم....اینمغازه ای نیست که این نوع محصولا ترا بفروشه
    خودم به این کار خوشبینم..می دونم احتمالا تا یک ساول باید از جیب بخوریم..می دونم ممکن سودش کم باشه
    اما همیشه اول هرکاری سخته..اگه تلاش بکنیم..و فکر کنیم این شغل فقط محل درامد ماست زود راه می افتیم
    اما شوهرم به این حرفهام می خنده..میگه تو رویایی هستی و حالیت نیست

  6. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    12260
    نوشته ها
    45
    تشکـر
    5
    تشکر شده 18 بار در 13 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : نمیدونم کلا ایده خوبیه؟آیا اصرا کنم به شوهرم یا خیر؟

    ممنون میشم به غیر از دوستان عزیز
    تیم مشاوره سایت هم نظرشون را بگن

  7. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    12210
    نوشته ها
    508
    تشکـر
    112
    تشکر شده 329 بار در 212 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : نمیدونم کلا ایده خوبیه؟آیا اصرا کنم به شوهرم یا خیر؟

    با سلام
    یه روز ملا نصرالدین گاوی میخره که شاخش مثل حلقه بود واز بدو خرید تصور میکنه که از این حلقه رد میشه یا نه ؟!!بالاخره یه روزکه هیچکس خونه نبود لخت میشه تا از حلقه رد بشه وبارم کردن گاو ؛ وسطش گیر میکنه تااینکه همسایه ها و نجار وغیره میان وووووو.... آبروشم میره
    خواهرم شما وهمسرتون شریک زندگی هستید در کم وزیاد وشادی وغم ؛ اگر رابطه عاطفیتون خوب وقوی هست باید هردوتون ریسک این کار رو بپذیرید وگرنه نه تنها رابطه عاطفی و خوب شما از بین خواهد رفت بلکه سرزنشهای بعدی معلوم نیست چه عواقبی داشته باشه !!؟؟
    دیدین مردمی رو که مریض هستند وکلی پول خرج میکنند تا سلامتیشونو بدست بیارن ؟؟!!
    حالا شما میخواین پول خرج کنید تا بیمار بشید ؟؟!! ( زندگیتونومیگم )

    اکیدا" توجه داشته باشید که ریسک کار بالاست ومخصوصا امروزها بازار بد جوری کساده
    اگه برادر شوهرتون تو این کاره از امکانات اون استفاده کنید وتا وقتی کاری رو تست نکردین ( با هزینه پائین و کالای امانی ) مطلقا وارد این کار نشید
    بوی کباب شمارو گول نزنه ممکنه مهمتر از پول زندگی وآسایشتونو ازدست بدید ( طمع هم نداشته باشید )

  8. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    12260
    نوشته ها
    45
    تشکـر
    5
    تشکر شده 18 بار در 13 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : نمیدونم کلا ایده خوبیه؟آیا اصرا کنم به شوهرم یا خیر؟

    جناب
    من نه طمع دارم نه اینقدر احمقم که بوی کباب کردن خر را جای بوی کوبیده گوسفندی بگیرم

    من خونه دارم..اما تصمیم دارم به محض اینکه بچه دوم رفت مهد خودم برم سرکار واسه رفاه بیشتر

    اینم که من این ایده را به شوهرم دادم واسه اینکه دغدغه بزرگ شوهرم اینه که درامدش را محدود به حقوق معلمی نکنه
    و میگه حیفه اینهمه وقت ازاد دارم صرف یه حرفه دیگه نکنک

    منظور من هم از این تاپیک این بود که مشکلات کار را دقیق تر و جزئی تر بدونم....

    و بدونم اصرار من و انکار شوهرم تا چه حد درسته و چا ته حد جای اشکال داره

  9. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    12260
    نوشته ها
    45
    تشکـر
    5
    تشکر شده 18 بار در 13 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : نمیدونم کلا ایده خوبیه؟آیا اصرا کنم به شوهرم یا خیر؟

    با در نظر گرفتن اینکه من هم برم سرکار و حقوق ثابت شوهرم هم هست و البته اضافه کار..چرخ زندگیمون خوب هم یم چرخه

    اما شوهرم میشه حس بدی داره از اینکه بیخود وقتشو واسه این شغل تلف می کنه..میگه با درامد این شغل اون اینده ایکه دوست داره و اون امنیتی را که از لحاظ مالی دوست داره نیم تونه بدست بیاره

    وقتی این حرفهارو می زنه من شدیدا به فکر فرو می رم..و دلم یم خواد راهی جلو پاش بذارم

  10. کاربران زیر از Jaban بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  11. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : اصرار به شوهر برای مغازه

    نقل قول نوشته اصلی توسط Jaban نمایش پست ها
    سلام
    شوهرم معلمه و به خاطر شغلش وقت آزاد زیاد داره...خونه داریم و می خوایم نزدیک 30 میلیون وام جور کنیم که ماشین بخریم
    من یه پیشنهاد دادم به شوهرم..
    میگم به جای اینکه بریم یه ماشین بهتر بخریم همین ماشین قدیمی خودمون را داشته باشیم و با این پ.ول توی شهرک محل اقامتون یه مغازه اجاره کنیم و محصولات نساجی مثل ملحفه..پارچه...و اینها بیاریم بفروشیم
    مخصوصا اینکه توی این شهرک محل زندگی ما....مغازه ای که اینجور محصولا را بفروشه نیست
    شوهرم قبول داره فکر خوبیه اما خیلی هم تردید داره
    میگه یان سی میلیون واسه ما پول زیادیه اگر مغازه نچرخید....حسابی ضرر می کنیم و تا چندسال باید قسط بدیم و پولمون از بین رفته
    من بهش می گم خوب منم یه کار نیمه وقت میگیرم که حقوق اون کارمون هم کمک خرجمون باشه
    و دوتایی می ایستیم توی مغازه و میچرخونیمش بهش می گم فکر کنیم این کار تو..و باید نون خودمون و بچه هارو از توش در بیاریم
    میگم احتمالا ماه های اول باید از جیب بخوریم..اما کم کم جای می افتیم
    بهم میگه تو خیالاتی هستی و واقعیتو نیم دونی...چقد کار سختیه فروشنگدی تازه سرمایه هم گذاشته باشی
    با این وضعیت مغازه نمی چرخه و اینها
    والا نمی دونم با این طرز فکر همسرم رو یاین کار تاکید کنم یا نه
    می خوام حالا بدونم حق با شوهرمه؟
    معایب این این ایده من چیه؟
    اولا" هر کاری سختی خودش رو داره ...

    ولی شوهر شما کاری دولتی داره و سر ماه حقوقی رو دریافت ....به همین خاطر از ریسک کردن و برهم خوردن آرامش زندگیش نگرانه ...

    و مطمئن باشید هر اتفاقی در این بین بیفته شمارو مقصر میدونه ....

    چون کار فروشندگی مثل هر کاری سود و زیان خودش رو داره و باید صبور بود تا نتیجه گرفت ...

    به همین خاطر بهتره اول از همه ایشون رو با خودتون و تصمیمتون همراه کنید بعد برای اینکار اقدامی کنید .... شرایط زندگی مشترک همینه دیگه
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد