سلام یک دختر 18 ساله هستم و چهار ماهه دیگه کنکور دارم نمیدونم به خاطر فشار و استرس و اضطراب کنکور هست یا چیز دیگه ای ولی یک مشکل فکری دارم
چند وقت پیش از طریق مجازی با یک خانمی آشنا شدم چون خودم علاقه زیادی به مطالعه دارم وایشون هم همین طور هستن ولی در همون حد مجازی!
چند وقت هست فکر میکنم نکنه ایشون من رو بکشند!!
با توجه به شناختی که ازشون دارم خیلی فرد خوبی هستند اما نمیدونم چرا این افکار به ذهنم میان!!
ممنون میشم کمکم کنید
نوشته اصلی توسط negar57
اگر فرد خوبی هستند و ایشون رو می خواید با خانواده صحبت کنید اول مقدمه چینی کنید و ... بعد بهش بگید که خانواده تون و در جریان گذاشتید و خانوادش و در جریان بزاره و از طریق خانواده پا پیش بزارید
اینحوری بهتره تا درگیر یک روابطی بشید که مجبور بشید روی طنابی راه بری که شدت وزش باد هم فوق العاده بالاست و هر آن امکان سقوط وجود داره...
طناب کنایه از طناب پوسیده هست
باد هم وسوسه و شهوت هست و سوء قصد و سوء استفاده و ... هست
سقوط هم شکست هست
حتی شده لج بازی کنید ولی بدون هماهنگی و درجریان گذاشتنشون کاری انجام ندید
**ملاصدرا مي گويد: خداوند بي نهايت است و لامكان و بي زمان اما به قدر فهم تو كوچك مي شود و به قدر نياز تو فرود مي آيد و به قدرآرزوي تو گسترده مي شود و به قدر ايمان تو كارگشا مي شود.
**اگر ميخواهيد دشمنان خود را تنبيه كنيد به دوستان خود محبت كنيد. (كورش كبير)
**نويسنده معروفي مي گويد: زن مانند كروات است هم زيبايي به مرد مي بخشد و هم گلويش را فشار مي دهد.
**چارلي چاپلين: وقتي زندگي 100 دليل براي گريه كردن به تو نشان ميده تو 1000 دليل براي خنديدن به اون نشون بده
سلام دوست عزیز -بنده صرفا یه مراجع به سایت هستم و مشاور نیستم.
من یه زمانی با یه دختری به طور مجازی اشنا شدم و ایشون دقیقا همین افکاری که شما داشتین رو داشتن. من هنوز از اون مددت کلا افکارم به هم ریخته و به همه بدون استثنا بدبین شدم و افسردگی هم گرفتم.
این احساسی که شما دارین باید بررسی بشه توسط یه مشاور روانشناس.
خواهشا قبل از این که وارد هر گونه رابطه ای بشید و باعث بشید افکار یه فرد به هم بریزه با یک روانشناس ملاقات داشته باشید این هم برای خودتون بهتره و هم برای طرف مقابل. چون ورود به رابطه خودش باعث میشه که این بدبینیه و فکر به تجاوز بدتر بشه
من اونقدر تحث تاثیر قرار گرفته بودم که از همه فرار میکردم حتی از روانشناس ها. یه حس بدبینی که به خاطر اون فرد در من ایجاد شده بود که جنس مخالف من صرفا ادم های بیماری هستن که به همه بد بین هستن و همیشه تو فکر اینن که بهشون تجاوز بشه. این افکار باید بررسی بشن.
تاکید میکنم که حتما به مشاور روانشناس مراجعه کنین تا تو دوران ازدواج به مشکل نخورین.
دوست عزیز فکر میکنم متوجه نشدین بنده خودم دختر هستم و با یک خانم دوست شدم نه با یک جنس مخالف که قصد ازدواج داشته باشم!
همچنین رابطه دوستی که ما داریم در حد صحبت درباره یک کتاب یا کامنتی سر پست همدیگه بود نه چیز دیگه ای !
ایشون حتی ممکنه ندونن من کدوم شهر زندگی میکنم!!!
بله متوجهم . حرفم در مورد این قسمت بود:
چند وقت هستفکر میکنم نکنه ایشون من رو بکشند!!
با توجه به شناختی که ازشون دارم خیلی فرد خوبی هستند اما نمیدونمچرا این افکار به ذهنم میان!!بهتره از نزدیک با یک مشاور روانشناس صبحت کنین و موضوع رو بهش بگین تا بهتون کمک کنه. اینکه فکر اول به ذهن بیاد عادی نیست و میتونه دلایلی مثل پارانویید باشه و یا صرفا وسواس فکری باشه که اگه درمان نشه به مرور زمان شدید تر بشه و باعث اختلالات دیگه بشه. مشاور روانشناس کمک میکنه تا خط فکری و الگوی ذهنی مناسب تری ساخته بشه.
در مورد پارانویید و اینکه چرا تاکید کردم به مشاور رواشناس مراجعه کنین میتونین مقاله ای رو که چند لحظه پیش توی سایت اپلود کردم ببینین.
خب منگل اول بخون بعد جواب بده دیگه
خانم رو ناراحتش کردی
[/SIZE]اینجا سرزمین نامردمی هاست،به سلام گرم هیچکس اعتماد نکن
آدم های این حوالی روی حرف ها و انتخاب هایشان نمیمانند
همان ها که شروع کردند ،همان ها که تو را خاستند، یک روز در کمال ناباوری و انکار، تو و دل بستگی ات را پس میزنند
دل نبند!
اینجا پایان هیچ شاهنامه ای خوش نیست
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
نظرت چیه؟
