نمایش نتایج: از 1 به 3 از 3

موضوع: شک و اضطراب

1120
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2014
    شماره عضویت
    2308
    نوشته ها
    2
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    شک و اضطراب

    من 26 سالمه و 2 ساله که ازدواج کردم.شوهرم مرد خوبیه و خیلی به من علاقه داره.به من وابسته است و توجه می کنه.یک ماه پیش در موبایلش یک پیام از طرف یک زن دیدم که در رابطه با شغل همسرم شماره همسرم رو داشت.دعوای بدی کردیم و همسرم می گفت به خدا من کاری بهش ندارم حتی جواب هم نمی دم.چند وقت بعد یک پیام عاشقانه از طرفش دیدم که خیلی داغونم کرد.حتی خواستم خونه رو ترک کنم همسرم داشت دیوونه می شد می گفت به خدا من تقصیری ندارم.حلش می کنم.فردای اون روز گفت که حل شد و دمش رو قیچی کردم.اما یکی دو بار بعد هم دیدم که اس ام اس کاری به همسرم داده و زنگ زده که هیچ کدام رو همسرم جواب نداده.شوهرم مدام می گه زندگی رو بهمون جهنم کردی.وقتی من تقصیری ندارم و حتی جواب هم نمی دم چرا اینجوری می کنی.تاثیر این اتفاق در من جوریه که انگار دارم از یک اضطراب دایمی دیوونه می شم.از طرفی همش می گم این بیچاره واقعا بی گناهه که انقدر راحت موبایلش و می ده دستم و همش در پی اینه که منو از این حس در بیاره.اما من انقدر دعوا می کنم که می ترسم قبح قضیه بریزه.90 درصد به همسرم اطمینان دارم
    اما حال روحیمم واقعا مناسب نیست.لطفا راهنماییم کنی

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5704
    نوشته ها
    645
    تشکـر
    75
    تشکر شده 416 بار در 244 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : شک و اضطراب

    نقل قول نوشته اصلی توسط gh d نمایش پست ها
    من 26 سالمه و 2 ساله که ازدواج کردم.شوهرم مرد خوبیه و خیلی به من علاقه داره.به من وابسته است و توجه می کنه.یک ماه پیش در موبایلش یک پیام از طرف یک زن دیدم که در رابطه با شغل همسرم شماره همسرم رو داشت.دعوای بدی کردیم و همسرم می گفت به خدا من کاری بهش ندارم حتی جواب هم نمی دم.چند وقت بعد یک پیام عاشقانه از طرفش دیدم که خیلی داغونم کرد.حتی خواستم خونه رو ترک کنم همسرم داشت دیوونه می شد می گفت به خدا من تقصیری ندارم.حلش می کنم.فردای اون روز گفت که حل شد و دمش رو قیچی کردم.اما یکی دو بار بعد هم دیدم که اس ام اس کاری به همسرم داده و زنگ زده که هیچ کدام رو همسرم جواب نداده.شوهرم مدام می گه زندگی رو بهمون جهنم کردی.وقتی من تقصیری ندارم و حتی جواب هم نمی دم چرا اینجوری می کنی.تاثیر این اتفاق در من جوریه که انگار دارم از یک اضطراب دایمی دیوونه می شم.از طرفی همش می گم این بیچاره واقعا بی گناهه که انقدر راحت موبایلش و می ده دستم و همش در پی اینه که منو از این حس در بیاره.اما من انقدر دعوا می کنم که می ترسم قبح قضیه بریزه.90 درصد به همسرم اطمینان دارم
    اما حال روحیمم واقعا مناسب نیست.لطفا راهنماییم کنی
    سلام

    حتما یک مشاور حاذق خانم متاهل پیدا کنید و مشاوره بگیرید. طبق گفته های شما همسر شما صادقند و اینک سوظن و شک شماست که هم مشکل آفرین شده و هم یک اختلال,که باید درمان بشه.

    موفق باشید

  3. کاربران زیر از فرشاد1020 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    7028
    نوشته ها
    2
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : شک و اضطراب

    دقیقا دارید همسرتونو نسبت ب خودتون سرد میکنید
    کاری می کنید ک حتی اگه خیانت هم نکنه سعی کنه این مسایلو ازتون پنهون کنه این یعنی کم شدن صمیمیت
    ب خودتون بیاید این اضطراب شاید ناشی از خودکم بینی شماست
    انگار ترس بیمارگونه ایی از خیانت دارید
    حتما رو رفتارتون کنترل داشته باشید و درصورت نیاز با ی مشاور خوب صحبت کنید

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد