پست حذف شد
پست حذف شد
ویرایش توسط رویا3 : 10-11-2014 در ساعت 07:51 PM
خی دوست عزیز خیلی از مواقع افراد کارهایی میکنن که اینطوری براشون شرایط سخت میشه
خب برای شما هم همینطور شده ... ولی اگه واقعا" دوستش داری و میخوای در موردش فکر کنی ...
پس بهتره با استفاده از یک واسطه و یا حتی بدون هیچ واسطه ای باهاش تماس بگیری و قرار یک ملاقات رو باهاش بذاری
این بهترین حالته نهایت نهایتش به شما جواب منفی میده ... و لااقل شما دیگه خیالتون راحت میشه که سعی خودتونو کردید
و درک و تحملش براتون خیلی اسونتر از این موقع میشه که با خودتون بجنگید که ایکاش اینکارو میکردید ...
پس بهتره در این مورد اول خوب فکر کنید و بعد با قاطعیت عمل کنید ...
خـــــدانـگهــــــدار
ممنون دوست عزیز از راهنمایی تون اما بی اندازه پسره نجیبی هس اصلا نمی شه باهش قرار گذاش
وقتی بحث خواسگاریش از من، جایی که هم من بودم هم خودش مطرح می شد می رف تو دیوار اصلا آب می شد می رف تو زمین
درسته من کارام درست نبود اما این کاره اون هم درست نبود که تا بحثش پیش میومد بحث رو جم می کرد
وقتی می خواستم بیام بیرون اون و واسطه اش روبه روم نشسته بودن بهشون گفتم من دیگه نمیام واسطش گفت به خاطر درس هات؟ گفتم عی... گفت می خوای ازدواج کنی؟گفتم نه اصلا... درهمین حین که داش این سوال رو می پرسید به پسره نگاه کرد(ینی که آهای پسر حواست باشه ی وخ دیر نشه) پسره این جور موقه ها سرش رو بالا نمی یاره اصلا اینگار دلش می خواد خواسگاری نکرده بله بگیره اونی که اینقدر دوس داره همه چیز در لفافه باشه من برم اینقدر رک کنم مسئله رو؟...
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)