خداوند متعال خلقكننده زیباییهاست و زیبایی را دوست دارد. انسانها نيز به عنوان اشرف مخلوقات از این امر جدا نيستند و قاعدتا هميشه دوست دارند زيبا باشند. همانطور كه ميدانيد خيلي از خانمها دوست دارند به خودشان برسند و هيچ وقت از لحاظ زيبايي كمبودي نداشته باشند. گاهي اوقات تجربه ثابت كرده كساني كه آرایشهای غلیظ يا تند میکنند و یا با جراحی به طريق مختلف با اين هدف كه زيباتر شوند انجام ميدهند، به اين علاقه دارند كه مورد توجه قرار گيرند و شايد در پارهاي مواقع به آنها بيشتر توجه شود.
شايان ذكر است كه در اين روزها بحث آرایش کردن جزو مسئله اصلي بعضي از خانمها و دختران جوان است و جالب است كه بدانيد ايران مقام هفتم در مصرف لوازم آرايشي را در دنيا دارد. گاهي اوقات مشاهده كردهايم كه آرايش تند و غليظ بعضي از خانمها باعث ميشود كه چهرهشان را به سختي تشخيص دهيم و يا گاهي اوقات آنها را نشناسيم، ولي وقتي به موجوديت قضيه ميرسيم، ميبينيم كه اين امر در جاي خودش كاري بسيار اشتباه بوده و جالب اينجاست كه از هر يك از آنها بپرسيد كه چرا به اين مقدار آرايش ميكنند، هر كدام دلايل خودشان را دارند. يكي ميگويد كه عاشق آرايش كردن است و ديگري ميگويد كه دوست دارد زيباتر شود و شخص بعدي ميگويد كه به علت توصيه ديگران و براي اينكه در اجتماع بهتر ديده شود اين كار را انجام ميدهد. جداي از مسائل و دلايلي كه به آن اشاره شد، چرا بعضی از زنان و دختران بیش از حد آرایش می کنند؟ به راستي علت آرایش بیش از حد زنان و دختران چیست؟
بعضي از روانشناسان معتقدند یک سری كمبودهاي عاطفی - احساسی، محبت، نداشتن يك سري از توجهات از سوی برخي از خانواده و بعضي از همسر علتي است كه باعث می شود تا بعضي از خانمها وجود و موجوديت خودشان را به نحوي نشان بدهند و به همه بگويند كه من هم هستم و به عنوان يك شخص در حال زندگي هستم و وجود خارجي دارم.
خوب ميدانيم كه شخصي که خلأ عاطفی - احساسی دارد، جزو افرادي حساب ميشود كه در دوران کودکی، نوجوانی و حتي در دوران جوانی که در حال ازدواج بوده، از سمت خانواده خودش و يا خانواده همسرش به هيچ عنوان از زيبايياش تعريفي نشده و چون بر سر دلش مانده كه چرا همسر و يا خانوادهاش به او نگفتهاند كه چقدر زيبا هستي و يا كمي از زيبايياش صحبتي نشده، به اين صورت آرايش ميكند. و اين امر باعث ميشود كه همان خلأ احساسی که از زمان کودکی تا هنگام ازدواجش و حتي گاهي اوقات بعد از آن هم همراه او بوده و در بعضي مواقع او را رنج ميدهد. بعضي از اين خانمها حاضر هستند مردم هر تصوری در مورد آنها داشته باشند، ولي لااقل گاهي اوقات از او تعريفي كنند و تمجيدي به زبان آورند.
شاید در بعضي مواقع جلب توجه کردن دیگران تا اندازهای خوب باشد، ولی اين را بدانيد كه اگر از همين جلب توجه از اندازهاش خارج شود، به صورت يك خلل روحی و روانی به حساب ميآيد. چنین فردی خواهان اين است كه به نحوي خود را به ديگران نشان بدهد تا به او بگويند چقدر زيبا شدهاي. ولي آيا كسي كه خود را به اين صورت غليط و غيرطبيعي آرايش ميكند، تا حالا با خودش فكر كرده كه چه طبعات منفي و غير قابل پيشبينياي برايش به همراه دارد. نگفته ميتوان حدس زد كه كسي كه با اين اوضاع آرايش و ظاهر به سطح جامعه وارد ميشود، دچار مزاحمتها و مشكلات زيادي خواهد شد.
به نظر برخي از روانشناسان چنین خانمهایی از مقوله دفاعی به نام جبران كردن استفاده می کنند تا کمبودهایشان را از طریق آرایش کردن بیش از حد برطرف کنند. در خيلي از موارد خانم هایی که آرایش غلیظ میکنند، به هیچ وجه به بحث منفی موضوع نگاه نميكنند و مطمئنا به این مسئله فکر نمیکنند که ممکن است بعضي از افراد پيش خودشان فكر كند كه اين خانمي كه به اين صورت آرايش كرده، مشكل اخلاقي دارد.
صرفا ما همیشه تاکید بر این داريم که خانمها در چارچوب خانه و خانواده و برای شوهرشان به هر صورت و مدلي كه خودشان دوست دارند آرايش كنند و اين از نظر اسلام و شرع هم موردي ندارد. در اين صورت خانم متعلق به خانواده خودش است و اين نكتهاي است كه از هر نظر مثبت بوده و دچار هيچ خللي نميشود، ولي اگر با آرايش زياد و يا به صورت غيرطبيعي وارد جامعه شود، یعنی اینکه آن خانم متعلق به دیگران است و این قشنگ و جالب نیست. اینکه بارها در جامعه مشاهده كردهايم آقایی اجازه میدهد خانمش آرایش بیش از حد کند و در محفلی بیاید و میان چند زن و مرد دیگر هم دیده شود، چه تصوری در مورد آن خانم و آقا در ذهن دیگران به وجود میآورد؟ یا مرد بیغیرت است یا می خواهند نشان بدهند که فرهنگ ما بالاست.
البته آرایش بیش از حد و غلیظ مشکلات خاص خودش را در پی دارد. شاید برای یک مدت کوتاه برای خانمی که آرایش بیش از حد را انجام میدهد، خوشایند باشد، اما در درازمدت تبعات منفی دارد. تصوراتی که مردم درباره او خواهند داشت، مطلوب نخواهد بود. خانمی که همیشه در حال آرایش کردن است، وقتی آرایش ندارد، درست مثل این است که چیزی گم کرده باشد و این قشنگ نیست. این یعنی اینکه از چيزي كه هستيم فاصله گرفتهايم، به صورتمان ماسک زدهایم و اگر اين ماسک و نقاب را از صورتمان جدا كنيم، ديگران ما را قبول ندارند. جالب است بدانيد از نظر بعضي از روانشناسان آرایش کردن بیش از حد به نوعی خودفروشی روانی است.
بعضي از خانمهايي كه به اینگونه آرايش ميكنند، جزو آن دسته از خانمهايي هستند كه روح و جسمشان را به تفکرات دیگران می فروشند كه نهتنها عزت نفسی ندارند و خود را به راحتی بازیچه دست دیگران می کنند، بلكه در خيلي از مواقع از اعتماد كردن به آنها صرف نظر ميشود و در بعضي از كارها به آنها به عنوان يك نيروي فعال و يا نيرويي كه بتوان در همه عرصهها به او اعتماد كرد محسوب نميشوند، چرا كه اين نوع آرايش در بسياري از مواقع سلب اطمينان ميكند و طرف به اين فكر ميكند كه اگر من بخواهم سرمايه، مغازه و يا كارم را در اختيار اين خانم با اين اوضاع بسپارم، مطمئنا با مشكل مواجه خواهم شد.
آرایش از آرائیدن و آراستن و به معنی زینتدادن، خوشنما گردانیدن، نظم و ترتیبدادن است و آراسته به معنی مرتب و منظم و بوی خوش رهآوردی است از بهشت. ولي بايد در نظر داشت كه اين آرايش و آرائيدن كه اينقدر از آن صحبت به ميان آمده و در خيلي از مواقع از آن حمايت شده، صرفا براي خانه و خانواده و همسر است و نبايد از چارچوب و حريم خانه خارج شود. اين مسئله به عينه ثابت شده كه خانمي كه براي همسرش و روحيه دادن به خودش در حريم شخصي خانهاش آرايش ميكند، خيلي موفقتر و بهتر با همسرش كنار ميآيد و عشق و علاقه در بينشان به شدت افزايش مييابد تا خانمي كه آرايش را براي سطح جامعه ميخواهد و آرايش را براي بيرون از منزل استفاده ميكند.
آنگاه که آدم و حوا از بهشت به زمین فرستاده شدند، حضرت آدم در کوه صفا و حوا در کوه مروه جای گرفتند.
حوا موهای خود را که در بهشت شانه کرده و بسته بود باز کرد و گفت از آرایشی که در بهشت کردهام، چگونه خوشحال باشم که خداوند از من در خشم است و همچنان باد بر موهای او میوزید. هوای معطر بهشت را که در میان موهای او مانده بود، به شرق و غرب عالم میبرد و گلها و گیاهان را خوشبو میکرد و برگی که حوا برای پوشاندن تن با خود داشت، به ختن برد و آهوی مشک آن برگ را خورد و نافهاش مشگین شد.
سالهاست که آرایشکردن و پیروی از مد برای مردان و زنان امری مهم مینماید و اندیشمندان و جامعهشناسان به آن التفات کردهاند.
گروهی استفاده از لوازم آرایش و پیرویکردن از مد را یکی از حقوق مسلم انسانها میدانند و گروهی دیگر معتقدند که زنان و مردان حق دارند هر نوع لباسی که میخواهند، انتخاب کنند و خود را بیارایند، ولی لزوما نباید از آن پیروی کنند.
زیرا استفاده از این حق در اختیار آنها نیست، بکله تحت تاثیر الزاماتی است که در نظام سرمایهداری جهانی که رقابت سودجویانه رواج دارد، به آنها تحمیل میشود، لذا استفاده از لوازم آرایش و پیروی از مد صورت اجبار به خود میگیرد و مردان و زنان مجبور به استفاده از آن میشوند.
گروهی معتقدند که همه میخواهند که زیبا باشند، خصوصا زنها و لذا استفاده از لوازم آرایش اجتنابناپذیر است و ادعا میکنند که در تمام طول تاریخ زنهای تمام طبقات اجتماعی به زیبابودن علاقهمند بودهاند و حتی در جوامع ابتدایی بدنهای خود را نقاشی میکردهاند.
برخی بر این باورند که در جوامع ابتدایی نیازی به جلبنظر وجود نداشت و زن و مرد بهطور یکسان بدن خود را رنگ میکردند و این نه به خاطر زیباسازی و جلب توجه بود، بلکه با آن هویت خود را تعیین و اعلام میکردند که علائم، نقشها، آویزها، دستبندها و گردنبندها و سایر زینتها نمیانگر سن جنسیت، موقعیت اجتماعی و قبیله آنها بوده است و پیش از اینکه جنبه آرایشی داشته باشد، زندگی نامه آنها محسوب میشده است.
آنچه در جوامع ابتدایی وسیله شناسایی و یک ضرورت اجتماعی بود، در دورانی که جوامع طبقاتی به وجود آمد، وسیله تمایز طبقات جامعه از یکدیگر شد و به صورت یکی از علائم عدم تساوی اجتماعی درآمد و تفاوتهای غنی و فقیر را به رخ میکشید و آرایش و لباس، زن و مرد طبقه ممتاز را از زن و مرد طبقات دیگر جدا میکرد.
زن و مرد هر دو آرایش میکردند، پودر به مو و صورت خود میزدند و لباسهای توری میپوشیدند تا زیبا شناخته شوند و خود را از روستاییان و کارگران به وسیله همین آرایش و لباس متمایز میساختند.
در دورانهاي بعدي مردان صحنه مد و آرایش را ترک کردند و مد و آرایش را به زنان وا گذاشته، به طوری که زن یک کارگر یا یک کارمند، از روی لباس و آرایش از زنان سرمایهداران تشخيص داده میشدند، اما سرمایهداری صنعتی با تولید انبوه لوازم آرایش و مد نمیتوانست در محدوده زنان متمول درجا بزند و لذا آن را به تمام طبقات جامعه تسری دادند.
و باز در دورانهاي بعد تبلیغات وسیعی آغاز شد با این مضمون که همه زنها آرزو میکنند که زیبا باشند، لذا همه به آرایش و مد نیاز دارند و در این عقیده اشتراک دارند و چنین شد که لوازم آرایش به صورت یک نیاز محتوم درآمد.
آرایش، از ریشه پهلوی «آرایشن»، اسم مصدر است و معانی زیر از آن مستفاد میشود: آراستن، زیب، زینت، تدبیج، زیور، جمال، زین، زبرج، حلیه، زهره، تنقیش، زخرف، تجمل، تزیین، تزین، تحلی تقین، پیراییه، صورتسازی، تصنع و آذین.
پیرایش، اسم مصدر پیراستن است و در این معانی به کار میرود:
تحلی، مطلق زیستکردن، پیراهنش، هرس، زینتدادن سر با کاستن از موی، دباغت، عمل پرداختن و ساختن و معد و مهیاکردن.
با توجه به معادلهای مندرج در لغتنامه علامه علیاکبر دهخدا، ذیل کلماتی چون: پیراینده و پیرایه، میتوان به تقریب و گمان حکم کرد که آرایش یا آراستن، زینتکردن و زیباسازی از طریق افزودن است؛ نظیر سرمهکشیدن، خضابکردن، سرخاب مالیدن و... و پیرایش یا پیراستن، زیباسازی از طریق کاستن است؛ نظیر: کوتاهکردن مو، گرفتن ناخن، اصلاح صورت و...
هنگامی که مسجل شد که زیبایی پدیده بسیار قابل انعطافی است، صحبان صنایع کارشان این شد که پیوسته مواد آرایشی جدید تولید و عرضه نمایند و مردم را متقاعد سازند که برای هرچه زیبا و زیباترشدن به آن نیاز دارند، در جوامع کمتر توسعهیافته از نظر صنعتی و تبلیغاتی نظام چند زنی رقابتی پایانناپذیر را بین زنان یک حرم برای زیباترشدن و جلب توجه بیشتر و سوگلیشدن به وجود آورد و این خود دلیلی کافی بود برای استفاده هرچه بیشتر لوازم آرایشی، اما همانطور که گفته شد، استفاده از لوازم آرایشی ناشی از نیاز روحی مردم به زیباترشدن است که فارغ از جنبههای تبلیغاتی آن امری منطقهای و یا محدود به جامعه و کشور و قبیله خاصی نیست، بلکه یک نیاز روحی بشری است، از آنجا که زیبایی امری اعتباری است، هر کسی از ظن خود با آن یار و همراه میشود و خود را به شکلی میآراید.
زیبایی حقیقت است و حقیقت زیبایی است، این است آنچه تو در زمین میدانی و باید بدانی انسان برخلاف سایر جانوران در طی زندگی عملی واقعیتها را تغییر میدهد و با تغییر واقعیت آن را میشناسند و با شناسایی قوانین راه غلبه بر آن را مییابد.
و اشیا وقتی زیبا هستند که پرتوی از آن دریافت کرده باشند. وحوب مطلق همان کمال زیبایی و جمال محض است.
افلاطون از قول ارسطو و او از قول دیویتم دانا میگوید:
عشق ابتدا زیبایی را در یک تن بعد آن را در تمام تنها و سپس زیبایی روح را مورد توجه قرار میدهد و سپس از آن به زیبایی دانش پی میبرد و روح از تماشای این منظره مسحور میشود و کسانی که به این مرحله رسیده باشند، ناگهان با زیبایی شگفتانگیزی روبهرو میشوند، زیبایی ابدی، زیبایی مطلق، زیبایی که تمام زیباییها پرتوی از آن میگیرند، پس شروع از زیباییهای جهان و رسیدن به آن فینفسه زیباست.
جالب است كه بدانيد تمام سخناني كه از بزرگان از قديم تا به امروز به جاي مانده، همگي به ما اثبات ميكنند كه حجاب خوب است، ولي در صورتي كه در چارچوب و ساختار خانواده باشد و نه براي چشم نامحرم. بارها با چشم خود ديدهايم كه در خيابان و يا در كوچهها شوهران به طور مستقيم به آرايش زنهايشان اعتراض ميكنند و از آنها ميخواهند كه اين موضوع را رعايت كنند. ولي آيا واقعا نياز به اين همه تغيير و تحول در چهره هست كه تا اين مقدار بر اعصاب همسر تاثير بگذاريم؟ به راستي نياز به اين همه رنگآميزي در چهره وجود دارد كه نظر ديگران به اين صورت و واضح بر چهره ما جلب شود؟ مسلما جواب خير است و خوب ميدانيد كه آرايش زياد نهتنها باعث بيثباتي و بياعتمادي به ما ميشود، بلكه عادتي ميشود براي كسي كه بارها اين كار را انجام ميدهد و مسلما طبعات بسيار بدي را به همراه خواهد داشت.
و به عقیده دانشمندان امروزی، چون ادراک زیبایی مطلق برای همه میسر نیست، باید زیباییهای نسبی و متغیر مثل زیبایی باستانی، زیبایی جدید، زیبایی کلاسیک و زیبایی رمانتیک را مورد توجه قرار دهیم.
زیبایی در انسانها، طبیعت و آنچه ساخته دست انسانها است، وجود دارد. ولی برای آنکه شخص زیبایی را دوست داشته باشد، باید خود را مستعد آن کرده باشد، مردمان ابتدایی، بچهها، اشخاص بیفرهنگ از صداها و رنگهای تند لذت میبرند، ولی عموما از زیبایی یک جنگل - غروب آفتاب با یک درخت عکسالعملی از خود نشان نمیدهند.
لذا گفتهاند چهره و سیمای هر شیئی به نسبت درجه فرهنگ اشخاص فرق میکند. اخیرا دانشمندان انگلیسی و مراکشی موفق شدند یکی از قدیمیترین زیورآلاتی که توسط انسان استفاده میشده است را کشف کنند.
در هزاره اول از میلاد در حسنلو آذربایجان ظروف سفالی با لولههای باریک کشف شد که با آن آب متبرک را در بینی مردگان میریختهاند تا در دنیای دیگر همواره بوهای معطر به دماغ برسد و دستبند طلا کار هنرمندان ماد، هزاره اول قبل از میلاددر مرز ارمنستان با ایران و ترکیه کفش چرمی به دست آمده که مربوط به 5000 سال قبل میشود. این کفش چرمی معلوم نیست مردانه یا زنانه بوده است، ولی اندازه آن با سایز امروزی 38 میشود. اين نشان ميدهد كه از قرنها پيش افراد مختلفي بودهاند كه به زيبايي و آرايش خود اهميت زيادي ميدادهاند و به اين موضوع به چشم زيبايي نگاه ميكردهاند، ولي چه خوب است كه اين موارد به جامعه انتقال پيدا نكند و اين آرايش و زيباييها در سطح خانه باقي بماند.
هات چتوس، ملکه مصر در 490 سال پیش از میلاد چندین بار به ارتیره سفر کرد و گیاهان و گلهای خوش آنجا را به مصر برد و از آنها برای ساختن عطر سود برد.
این ملکه که تنها فرمانروای زن مصر بود، علاقه زیادی به عطر و هنر داشت. امروز دانشمندان از تجزیه بقایای به جای مانده در مقبره او درصدد آنند که عطر او را بازسازی و به مردم سرفی نمایند.
کفشهای مادی چنان ترتیب داده شده بود که شخص میتوانست در آن چیزهایی بگذارد که بلندترین بنماید، بیآنکه کسی متوجه شود.
کورش سرمهکشیدن و آرایش صورت را نیز تصویب میکرد تا چشمان و صورت اشخاص زیباتر از آنچه هست به نظر آید.
در غارهای انسانهای اولیه (پالئولیتیک) مربوط به 30 هزار سال قبل از میلاد به صحنههای شکار برمیخوریم که رقصندگان ماسک بر چهره دارند یا نقاشیهای روی سنگ در آفریقای جنوبی نیز نشانگر صحنههای شکار است که بدن و چهره را با ماسکی پوشاندهاند، جعبههای چوبی کوچک جای لوازم آرایش کشف شده در شهر سوخته منطقه جازموریان مربوط به 5000 سال قبل حکایت از دیرینگی آرایش و لوازم آن در ایران دارد و در دورانهای ابتدایی در مراسم آئینی و مذهبی چهره را با خاکستر، عصاره گیاهان، رسوب رنگهای معدنی و گل سرخ رنگآمیزی میکردهاند.
مصریان باستان با سولفور سرب سائیدهای که از جوشانده تخم مورچه به دست میآمد، به شکل سرمه خطی اطراف چشمها میکشیدند و پشت چشم را رنگ سبز کربنات مس میمالیدند.
باستانشناسان در منطقه برج ابی حیدر لبنان آثار باستانی متعلق به روم باستان (سه هزار سال قبل) را کشف کردهاند. این آثار شامل اشکدانها، ظرف ویژه نگهداری عطر و لوازم آرایشی است.
دو هزار سال قبل در ایران باغهای گل سرخ وجود داشته است که از آن برای تهیه عطرها استفاده میشده است (300 سال قبل از گل سرخ عطر خالص تهیه شد و گفتنی است که از یک میلیون گل سرخ فقط یک لیتر اسانس میتوان گرفت.)ملتها و اقوام، در ادوار مختلف تاریخی، برای خود، تعریفهای مشخصی از زشت و زیبا داشتهاند. این تعریفها و معیارها، به مرور زمان، بعضا دستخوش تغییر شده یا در کل نفی شدهاند.
بسیاری از این ملاکها معمول یا منسوخ زیبایی در تاریخ تمدن «ویل دورانت» آمده است که برخی از آنها را به قدر نياز برايتان توضيح ميدهيم كه بدانيد اين موارد از قديم بوده و هماينك ادامه دارد.
زنان فلاته در آفریقای وسطی، روزی چند ساعت، نوک انگشتان دست و پای خود را در برگ حنا میپیچند تا سرخ رنگ شود و دندانهای خود را متناوبا به رنگهای آبی، زرد و سرخ درمیآورند و گیسوان خود را نیلی، مژگان را با سولفور آنتیموان زینت میدهند. در نیجریه، چاقی و زیبایی مترادف یکدیگرند. زنان قبیله گالا، انگشترهایی به وزن سه کیلوگرم به دست میکردند. زنان دینکا 50 کیلوگرم جواهر حمل میکردند. زنان مجلل آفریقایی از انگشترهایی بزرگ مسی استفاده میکردند.
در گروئنلند، مادران در کودکی، دختران خود را خالکوبی میکنند و گاهی پوست و گوشت خود را میشکافند تا جذابیت بیشتری پیدا کنند.
در بعضی قبایل بومی استرالیا، دختران جوان برای جلب توجه، گردن خود را رنگ میکنند، ولی زنان شوهردار، این حق را ندارند. زنان در یکی از قبایل آفریقایی، بزرگبودن لب پایینی را حسن میدانند و با ترفندهای گوناگون، آن را بزرگ و آویخته میکنند. این زنها به «لب بشقابی» معروفند.
ملاکها و شاخصهای زیبایی در میان قبایل و اقوام متمدن، همان اندازه برای اقوام بدوی عجیب و قریب است که شاخصهای زیبای آنان برای ما.
ویل دورانت در تاریخ تمدن خود با ذکر این مسئله، مینویسد: یک زن عصر جدید «اروپایی و آمریکایی» و غیره، گوشش را برای گوشواره سوراخ میکند و لبها و گونههایش را غازه (سرخاب، رژ و...) میمالد و موی زیر ابرویش را برمیدارد، فرمژه میدهد، به چهره و گردن و بازو پودر میزند و پای خود را در کفشهای تنگ میکند و با غرور و دلسوزی نسبب به اقوام دیگر سخن میگوید.
بنابراین ستایش شاعر ایرانی از زندان سپید و درخشان معشوق، برای زن فلاته آفریقایی به همان اندازه عجیب و غریب است که دندان رنگآمیزی شده او برای ما.
آنچه مقدمتا و به اختصار آمد، تنها برای روشنشدن مقصود ما از طرح ملاک و معیار زیبایی بود. در شماره آینده، به بیان ملاکهای زیبایی از نگاه شاعران پارسیگوی سدههای اول خواهیم پرداخت.
تمامي مواردي كه در بالا به آنها ذكر شد، خواهان اين است كه از صدها سال قبل تا به امروز ما شاهد آرايش و آرايش كردن بودهايم و اين مسئله از ديرباز تا كنون با انسانها همراه بوده است و در لحظات خاص و جشنها و حتي در مواقع تنهايي براي خودشان و به عبارتي براي دل خودشان به آرايش ميپرداختهاند. نكتهاي كه در اينجا حائز اهميت است اين موضوع است كه آرايش به اين صورت از قديم ادامه داشته و تا الان نيز ادامه دارد و كسي جلوي اين موضوع را نگرفته و منكر اين قضيه نشده است، ولي در اين روزها ما شاهد اين هستيم كه آرايش دارد به صورتي شكل ميگيرد كه ديگر از حالت طبيعي خود خارج شده و در بعضي مواقع ديگر براي بعضي از آقايان غير قابل تحمل شده است. چرا كه در بعضي مواقع شاهد اين ماجرا هستيم كه آقايان ديگر قادر به زندگي با بعضي از خانمها نيستند و علت اصلي اين ماجرا را كه جويا ميشويم، به بحث آرايش و بد آرايش كردن ميرسيم.
واقعا آرايش تا اين مقدار ارزش دارد كه انسان حريم شخصي و خانوادگي خود را به خطر بيندازد و آينده خود را خراب كند و همسر و خانواده خود را از خود برنجاند و با اين كار به روند زندگياش لطمه وارد كند؟ واقعا آرايش كردن به اين ميارزد كه انسان مورد بازخواست قرار گيرد و يا در بعضي مواقع مورد توهين قرار گيرد و از شخص پرسيده شود كه چرا تا اين حد آرايش كردهايد؟ باز هم بر اين موضوع تاكيد ميكنيم و ميدانيم كه آرايش كردن خوب است و براي روحيه فرد تاثير مثبت بر جاي ميگذارد و باعث تشديد روحيه ميشود، ولي در كنار اين قضيه بارها بيشتر تاكيد ميكنيم كه اين كار بايد در حضور و در خدمت همسر و خانواده قرار گيرد تا تبعات منفي آن حذف شده و ناخواسته و ندانسته مشكلي براي شخص پيش نيايد.
جالب اينجاست كه جداي از اينكه ما با آرايش زياد نارضايتي همسر خود را در پي داريم، از طرف ديگر خدا هم راضي به اين مورد نيست و شامل گناهان زيادي ميشويم كه متاسفانه در بسياري از موارد به اين مسئله توجهي نميكنيم و يا كمتوجهيم. به هر حال خوب ميدانيد كه ما به يك سري اصول و عقايد پايبنديم و بر مبناي آنها حركت ميكنيم و به زندگي خودمان ادامه ميدهيم. پس اگر اين اصول و عقايد برايمان مهم است، بايد از آنها پيروي كنيم. خداوند هم راضي به اين امر نيست كه شما بخواهيد خودتان را با آرايش در سطح جامعه قرار دهيد، چه بسا كه بارها در دين مبين اسلام به اين موضوع اشاره شده كه خود را براي همسرانتان بياراييد.