نمایش نتایج: از 1 به 16 از 16

موضوع: ارتباط با خانواده همسر

1978
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    7728
    نوشته ها
    9
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    ارتباط با خانواده همسر

    سلام به همگی


    من 2ساله که عقد کردم و خداروشکر با همسرم مشکلی ندارم!مشکلات ما فقط و تنها سر خانواده ها بوده!


    خانواده من متعصب ترهستند و سر برخی مسائل مذهبی دخالت هایی میکنن و خانواده ایشون کاملا برعکس و روابط ازاد تر دارند و انها هم برای مسائل مذهبی ما اظهار نظر میکنند


    در صورتی که ما هر دو از نظر اعتقادی متوسط هستیم و تقریبا با هم به طور کامل تفاهم داریم


    مشکل بعدی ما خواهر همسرم هست که بسییییار مورد توجه پدر و مادرشون هست!و ایشون هم ازین مساله سو استفاده کرده و در تمامی مسائل ما از نحوه لباس پوشیدن تااااا مسائل مالی و ....دخالت میکند


    این اواخر من و همسرم تصمیم گرفتیم به کسی اجازه دخالت ندیم و همینطور هم شد!اما بعد از اون مساله که ما به پدر مادر ها گفتیم و به هیچ کس دیگر نگفتیم اسشون از ما ناراحت شد و مادرش هم حق رو مثل همیشه به ایشون داد!در صورتی که ما گفتیم ایا شما یا دخترتون همه مسائل رو به همه خبر میدین؟


    پارسال تولد بچه ی خواهرشون بود که ایشون باز شروع به دخالت کردن و دعوا شد!البته ایشون با گریه و گفتن از سختی های زندگیش و ....دل همه رو به رحم میاره!پارسال چند بار توی اون تولد سر من داد کشید و بعد که بهش گفتم کلی عذر خواهی و اصرار که به کسی نگو !اما چند وقت بعدش خودش رفته بود همه چیز رو به نفع خودش و به دروغ به مادر شوهرم گفته بود!!!!


    ومن هرچقدر سعی کردم ثابت کنم دروغ گفته(چون صدای خواهرش رو ضبط کرده بودم)نتونستم چون هر بار مادرشوهر بنده میگفت دخترش راست گفته و نمیخوا د گوش بده!!!!!!


    حالا بعد از یک سال دوباره برای بچش تولد گرفته!توی این یک سال هم نه تنها جبران نکرده بلکه زمانی که ما خونه خانواده همسرم بودیم اونجا نمیومد!!!


    حالا من موندم با این همه کار هایی که کرده ایا برم تولد؟ایا ببخشمش؟ایا ادامه بدم رابطه مون رو؟

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    7701
    نوشته ها
    1
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : ارتباط با خانواده همسر

    سلام شادي جان
    به نظر من بهتره شما كينه و كدورت هارو ادامه ندي و گذشته رو فراموش كني هرچند شايد كار سختي باشه ولي ادامه دادن اين شيوه برخورد جز اينكه باعث آزار خودتون و شوهرتون و خونواده همسرتون بشه اثر ديگه اي نداره اين اتفاقا كاملا طبيعيه و ممكنه تو هر خونواده اي پيش بياد به اين فكر كن كه شما بايد ساليان سال باهاشون برخورد داشته باشين و نمي تونين تا آخر همينطور رفتار كنين دير يا زود كدورت ها برطرف ميشه پس هرچي زودتر تموم شه بهتره،به نظر من بهتره شما خوب رفتار كنين با روي گشاده هم به مهموني برين شما خوب بودن خودتونو به ديگران نشون بدين با برخورداي ديگران هم كاري نداشته باشين خودتون خوب باشين تا باعث آرامش خودتون و همسرتون بشين...

  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : ارتباط با خانواده همسر

    خب دوست عزیز در این مورد که بخوایت دوباره در مراسم شرکت کنید یا خیر به خودتون و تصمیم نهایی

    که با شوهرتون میگیرید ، ربط داره ... ولی با شوهرتون صحبت کنید و اگه میخوایت تصمیمی بگیرید ...

    تصمیمی قاطع باشه تا همه به شما احترام بذارن ...

    چون وقتی حرفی بزنید و پای اون نباشید کسی شمارو جدی نخواهد گرفت ...

    پس بهتره قبل از هر تصمیمی خوب و منطقی با شوهرتون صحبت کنید ...

    به هرحال هرچه که باشه خانواده همسر شما هستند ...

    از طرفی اگه بتونن خواهرشو حضورا" به مشاور ببرن خیلی میتونه مفید باشه

    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  4. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    7728
    نوشته ها
    9
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : ارتباط با خانواده همسر

    قبول دارم تموم شه بهتره اما من از این ناراحتم که ما کوتاه میایم و تموم میکنیم و اونا دوباره شروع میکنن !!!
    چند وقت پیش که بچه اش مریض بود مادر شوهرم و پدر شوهرم دستوردادن زنگ بزن حالش رو بپرس در صورتی که شوهرم تو رخت خواب مریض بود و کسی حالش رو نپرسید

  5. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    7728
    نوشته ها
    9
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : ارتباط با خانواده همسر

    دائم واسمون تعیین تکلیف میکنن
    خواهرش هروقت کار داره یاد ما میوفته!!!!!

  6. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    7728
    نوشته ها
    9
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : ارتباط با خانواده همسر

    همش انتظار دارن ما خودمون رو کوچیک کنیم
    خواهرش میگهچون من بزگترم بیشتر میفهمم !!شوهر خواهرش هم مثه خواهرشه دقیقا!!!تو زندگی همه دخالت میکنن

  7. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    7108
    نوشته ها
    80
    تشکـر
    21
    تشکر شده 111 بار در 46 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : ارتباط با خانواده همسر

    سلام
    عزیزم بهتره ناراحتی ها رو کنار بزاری با دل خوش به مهمونی بری و تو مهمونی هم اصلا به روی خودت نیاری چه اتفاقی سال قبل افتاده حتی اگه حرفی شد به در نشنیدن بزار شما حساسیت نشون میدی اون خانوم هم چون نقطه ضعف شمارو میدونه اذیت میکنه
    اگه شما بی تفاوت باشی اونم بلخره خسته میشه و کوتاه میاد و از رفتار زشتش دست بر میداره
    بزار از تچجربه زندگی خودمم برات بگم
    من خودم خواهرشوهرام و مادر شوهرم از اول اینجوری بودن
    ولی من نه بهشون بی احترامی کردم نه اصلا به حرفاشون توجه کردم اونا اوایل دخالت میکردن ولی من نه میگفتم باشه نه مخالفت میکردم فقط گوش میدادم و لبخند میزدم ولی ناراحتی هامو به شوهرم میگفتم که از فلان برخورد ناراحت شدم برای شوهرم هم از اول روشن کردم دوسندارم طرف منو بگیری و بخاطر من به خانوادت بی احترامی کنی من فقط میخوام باهات دردودل کنم که کاراشون تو دلم عقده نشه همین اونم تمام اون روزا نه به من حرفی میزد نه به خانوادش بی احترامی میکرد البته شوهرم هم اصلا نمیزاره کسی تو زندگیمون دخالت کنه
    بعد یه مدتی اونا هم دیدن هیچکدوم اهمیت نمیدیم از رفتارشون کوتاه اومدن
    تا الانم بینمونم نه حرفی شد نه حدیثی نه بی احترامی الانم همه حد خودمونو میدونیم خیلی هم راحت با هم کنار میایم

  8. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    7728
    نوشته ها
    9
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : ارتباط با خانواده همسر

    منم هیچوقت بی احترامی نکردم !فقط خواستم زندگیمون واسه خودمون باشه!همسرم هم قبول داره!
    خانوادش اصلا انگار یادشون رفته مابزرگ شدیم!زندگی مشترک ازنظراونا فقط زیر یه سقف بودنه!!!

  9. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    7108
    نوشته ها
    80
    تشکـر
    21
    تشکر شده 111 بار در 46 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : ارتباط با خانواده همسر

    نقل قول نوشته اصلی توسط shadi-pouria نمایش پست ها
    قبول دارم تموم شه بهتره اما من از این ناراحتم که ما کوتاه میایم و تموم میکنیم و اونا دوباره شروع میکنن !!!
    چند وقت پیش که بچش مریض بود مادر شوهرم و پدر شوهرم دستوردادن زنگ بزن حالش رو بپرس در صورتی که شوهرم تو رخت خواب مریض بود و کسی حالش رو نپرسید
    عیادت از مریض وظیفه همه ماست ولی از طرف دیگه نباید توقع داشته باشیم در زمان بیماری دیگران حتما به ملاقات ما بیان و روش حساس بشیمو خودمونو سر این قضیه ناراحت کنیم
    بلخره هرکسی یجوری شخصیتشو نشون میده
    شما در جواب مادرشوهرت میگفتی اخی بچش مریضه من نمیدونستم باشه مامان حتما بهش سر میزنیم میخواین بیایم دنبالتون با هم بریم؟

    هر چقدر شما بیشتر احترام بزارید فروتنی کنید اونا هم کم کم نرم میشن و دست از دخالت بر میدارن

  10. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    7108
    نوشته ها
    80
    تشکـر
    21
    تشکر شده 111 بار در 46 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : ارتباط با خانواده همسر

    نقل قول نوشته اصلی توسط shadi-pouria نمایش پست ها
    منم هیچوقت بی احترامی نکردم !فقط خواستم زندگیمون واسه خودمون باشه!همسرم هم قبول داره!
    خانوادش اصلا انگار یادشون رفته مابزرگ شدیم!زندگی مشترک ازنظراونا فقط زیر یه سقف بودنه!!!

    میدونم عزیزم درک میکنم چی میگی
    مادرشوهر منم هنوز فکر میکنه پسرش بچه ست هنوز بعضی وقتا برامون غذا میفرسته یا مثلا تو کارا بهم تذکر میده اینجوری انجام بده اونکارو بکن
    خوب چه اشکالی داره اونم مثل مادرمه , وقتی خوب فکر میکنم میبینم مادر منم گاهی وقتا سر بعضی چیزا بهم تذکر میده اموزش میده وقتی حرفای مادرخودم شیرینه برام خوب حرفای مادرشوهرم هم باید شیرین باشه خوب اونم یه مادره دیگه خواهر هم دقیقا همینجوری

  11. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    7728
    نوشته ها
    9
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : ارتباط با خانواده همسر

    اره عزیزم حق با توئه اما کسی هم نباید بهت دستور بده تو باید بری و باید زنگ بزنی !!!
    ضمن اینکه اونا بت اصلا نگفتن بچشون عمل داره!!!چرا؟؟؟؟چون با تو قهرن و بهت فهموندن دوس ندارن بری خونشون چون بهشون اطلاع ندادی داری چیکارمیکنی!!!!

  12. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    7108
    نوشته ها
    80
    تشکـر
    21
    تشکر شده 111 بار در 46 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : ارتباط با خانواده همسر

    نقل قول نوشته اصلی توسط shadi-pouria نمایش پست ها
    اره عزیزم حق با توئه اما کسی هم نباید بهت دستور بده تو باید بری و باید زنگ بزنی !!!
    ضمن اینکه اونا بت اصلا نگفتن بچشون عمل داره!!!چرا؟؟؟؟چون با تو قهرن و بهت فهموندن دوس ندارن بری خونشون چون بهشون اطلاع ندادی داری چیکارمیکنی!!!!

    خوب بیا از اونور قضیه بهش فکر کنیم
    اونانگفتن بچه مون مریضه عمل داره چون نمیخواستن شمارو نگران و دلواپس کنن
    اینجوری هم میشه نتیجه گرفت و فکر کنم قشنگ تر باشه

    تمام غصه ها ناراحتی ها دل پریشونی های ما ادما فقط بخاطر فکرای منفیه که میکنیم
    همیشه درباره رفتار دیگران مثبت فکر کن زیبا فکر کن حتی اگه اون ادم نیتش واقعا ناراحت کردن و تو باشه
    میدونی چرا؟
    چون تو با منفی بافی فقط به خودت اسیب میرسونی فقط خواب و خوراک و از خودت میگیری طرف مقابلت میشینه و تماشا میکنه و از بلایی که خودت داری سر خودت میاری لذت میبره
    اگه میخوای تاثیر رفتار برخورد ادما به خودشون برگرده فقط باید مثبت اندیش باشی
    دقت کردی ساعتایی که ما منفی بافی میکنیم اصلا انگار مغز از کار میوفته حواسمون پرت میشه حس افسردگی و دیوانگی بهمون دست میده دلمون پر کینه میشه نست به همه چیز اطرافمون بدبین میشیم
    ولی بجاش وقتی مثبت فکر میکنیم زیبا می اندیشیم انگار همه زندگی هم بهمون داره لبخند میزنه

  13. بالا | پست 13

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    7728
    نوشته ها
    9
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : ارتباط با خانواده همسر

    مرجان جان حق با توئه اما 1سال فرصت کمی نیست!!!از تولد پارسال که قول داد جبران کنه تا امسال هیچ حرکت مثبتی نکرد و علاوه بر اون هر جا رفت دروغ گفت راجع به ما!!!
    اونوقت به نظرت لیاقت بخشیدن یا ارتباط رو داره؟

  14. بالا | پست 14

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    7108
    نوشته ها
    80
    تشکـر
    21
    تشکر شده 111 بار در 46 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : ارتباط با خانواده همسر

    نقل قول نوشته اصلی توسط shadi-pouria نمایش پست ها
    مرجان جان حق با توئه اما 1سال فرصت کمی نیست!!!از تولد پارسال که قول داد جبران کنه تا امسال هیچ حرکت مثبتی نکرد و علاوه بر اون هر جا رفت دروغ گفت راجع به ما!!!
    اونوقت به نظرت لیاقت بخشیدن یا ارتباط رو داره؟
    دختر خوب همه ادما لیاقت بخشیده شدن رو دارن ببخش تا بخشیده شی

    چرا از ادمی که خود بزرگ بینه توقع داری بیاد خودشو برات کوچیک کنه و ازت معذرت بخواد و برات جبران کنه اسمش روشه خود بزرگ بین نمیاد که خودشو کوچیک کنه
    اینجوری فکر کن
    تو به جبران اون احتیاجی داری؟
    تو به معذرت خواهی اون احتیاجی داری؟
    تو به ارتباط با اون احتیاجی داری؟
    و ....
    همیشه سعی کن اگه کسی ازت دلخور شد بری سریع از دلش در بیاری و لی هیچوقت توقع نداشته باش دیگران اینکارو بکنن و منتظر این نباش چون فقط خودت عذاب میبینی
    خدا اون بنده ای رو بیشتر دوسداره که صبورتر باشه بخشنده تر باشه مهربون تر باشه به این فکر کن تو باید پیش خدا عزیزتر باشی نه پیش دیگران برای خدا بهترین باشی نه دیگران

    با معذرت من باید برم
    موفق باشی
    مثبت اندیشی یادت نره گلم

  15. بالا | پست 15

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    7728
    نوشته ها
    9
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : ارتباط با خانواده همسر

    یکسال زمان داشت جبران کنه
    ایا تلاشی کرد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    هرجا رفته پشت سر ما دروغ گفته!!

  16. بالا | پست 16

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    7108
    نوشته ها
    80
    تشکـر
    21
    تشکر شده 111 بار در 46 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : ارتباط با خانواده همسر

    آیا تو به چبران اون احتیاجی داری ؟

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد