کار سابق

[SETARE65]

با سلام من در خصوص یک موضوع کاری از تون راهنمایی می خوام چهار سال پیش من محل کارم رو عوض کردم و به جایی دورتر از محل زندگی ولی با مزایای بیشتر رفتم و دوستم را به جای خودم در شرکت قبلی معرفی کردم حالا بعد از چهار سال شرکت قبلی خواهان برگشت من و اخراج دوستم است که از طرفی با توجه به اینکه من ازدواج کردم و محل کار سابقم به خونه ام نزدیکتره تمایل به برگشت دارم ولیکن می ترسم دوستی چند ساله من و دوستم به هم بخوره از طرفی وضعیت کارم در محلی که فعلا هستم اصلا مناسب نیست از نظر دوری و زمان کار لطفا راهنماییم کنید ؟ آیا به کار سابقم برگردم ؟

[farokh]

خب میتونید با مدیریت شرکت سابق صحبت کنید تا شاید بتونه هر دو رو نگه داره

اگه بخوای فداکاری هم کنید میتونید بگید که حاضرید مزایای کمتری دریافت کنید

ولی دوستتون هم در کنارتون باشه...

هر چند در روزگار فعلی افراد بسیار کمی هستند که حاضرن اینکارو انجام بدن ...

اگرم حاضر به این کار نشدن پس امیدوارم طوری برنامه ریزی بکنن تا دوستتون فکر نکنه

کار شما بوده که زیرآب زنی کردید خدایی نکرده

[SETARE65]

همون روزی که زنگ زد به من پیشنهاد داد ازش خواستم که دوست سابقم بمونه اما گفت من فقط برای یک نفر بیمه می تونم رد کنم . . دوستم دیشب زنگ زده و به من میگه چطور می تونی کارم رو از من بگیری در حالی که پیشنهاد شغلی جدید رو ( سمت جدید ) قبلا به دوست من گفتن ولی خودش قبول نکرده . من حاضرم با مزایای کمتر کار کنم الان هم همه ناراحتی من اینه که نمی خوام دوستم ناراحت باشه ولی ممنون از پیشنهادتون حتما به مدیر شرکت زنگ می زنم و پیشنهاد مزایای کمتر رو می دم در ازای اینکه دوستم کنارم باشه

[mahsa_bestgirl87]

سلام دوست خوبم... این مسئله کاملاً به وجدان خودت برمیگرده، میتونی خودت رو توجیه کنی که برای 4 سال این شرایط خوب رو در اختیار دوستت قرار دادی... اما من اگه جای شما بودم به این فکر میکردم که به خاطر مزایای شغلی کار جدیدم کار قبلیم رو به دوستم دادم و در حقیقت اون رو از موقعیتهای دیگه جدا کردم بنابراین الان وجدانم قبول نمیکنه به خاطر شرایط خودم اون رو از کار بی کار کنم! شما باید ببینی وجدانت قبول میکنه یا نه؟؟؟!!!!

[SETARE65]

ممنونم مهسا جان ولی موضوع اینه که مدیر سابقم بعد از اینکه شرایط شغلی جدید رو برای دوستم شرح داده اون قبول نکرده و گفته من نمی تونم تمام وقت کار کنم بعد از اطمینان از اینکه اون قبول نمی کنه به من زنگ زده و از من پرسیده که می تونم بیام یا نه ؟ اگه می دونستم به دوستم نگفتن قطعا قبول نمی کردم اخه خودم میگم دنیا ارزش نداره حالا این کار نشد یه کار دیگه بالاخره پیدا می کنم . ولی دوستم برام خیلی مهم تره هر چند که قبلا ازش رفتاری دیدم که ناراحتم کرده ، مثلا برای یک همایشی من همون روز متوجه شدم و رفتم ، چون همایش مبحث مهمی بود و در خصوص تشکیل انجمن بود من اسم دوستم رو هم نوشتم که در جریان موارد بعدی قرار بگیره اما آخر جلسه دیدم اون اصلا به من نگفته بوده در حالی که تو همایش بوده . ولی بازم میگم دوستم برام ارزش زیادی داره .

[ابوغفار]

4سال دوست شمازمان داشت تاکارایی خودش روبرای مدیرشرکت ثابت کنه که معلوم میشه نتونسته.شایددرصورت عدم برگشت شماهم دوستتون اخراج وفردمناسب تری جایگزین شما بشه مدیران دنبال کارایی وبهره وری بالاهستند.بهترین کارازنظرمن برگشت به کاردرشرکت سابقتون واسایش زندگی مشترکتون وارزوی موفقیت برای دوستتون درجای دیگریست...شمابایدشرایط مدیرتون روهم درک کنید

[SETARE65]

ممنونم ابوغفار عزیز ، راهنمایی شما روی من خیلی تاثیر داشت ، بله مدیر سابقم به من گفت اگر تو هم نیایی ما مجبوریم نفر دیگری را بیاوریم و من این مسئله رو هم دوستانه به دوستم مطرح کردم و حتی به دوستم گفتم اگر همین الان هم کار رو بخوای قبول کنی من نه تنها مانع نمی شم بلکه کمکت هم می کنم ، ولی خودش بهم گفت که نه موضوع فقط زمان کاری نیست و من در سمت معرفه شده هیچ آشنایی ندارم . و من به امید خدا تصمیم گرفتم و استعفای خودم رو از شرکت فعلی داده و به امید یه هوای تازه تر به سوی کار سابقم می رم شاید اینطوری به همسر و زندگیم نیز بیشتر برسم و قطعا با توجه به ارتباطاتم، دوستم رو فراموش نمی کنم ودر اولین فرصت به امید خدا در جای دیگری معرفیش می کنم .