نمایش نتایج: از 1 به 10 از 10

موضوع: همش منتظرم یه اتفاق وحشتناک بیفته

1481
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    شماره عضویت
    4736
    نوشته ها
    6
    تشکـر
    3
    تشکر شده 5 بار در 5 پست
    میزان امتیاز
    0

    Exclamation همش منتظرم یه اتفاق وحشتناک بیفته

    مدت زیادیه که همیشه با نگرانی به آینده نگاه میکنم و منتظرم یه اتفاق خیلی تلخ و ناگوار و وحشتناک برام بیفته. هیچ خوشبینی و دید مثبتی ب اینده ندارم. این مشکلم از وقتی که دانشگاه قبول شدم و خوابگاهی شدم تشدید شده. الان دو ساله که خوابگاهم.

    خواهش میکنم کمکم کنید

  2. کاربران زیر از tahasoha بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  3. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    تیم مشاوره
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5400
    نوشته ها
    698
    تشکـر
    99
    تشکر شده 657 بار در 378 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : همش منتظرم یه اتفاق وحشتناک بیفته

    تا وقتی این تفکر شماست باید بدونید تمام چیزای منفی رو که فکر میکنید به سمت خودتون میکشونید

    خب حالا که دارید انرژی میسوزونید پس به چیزای خوب فکر کنید ...همراه با یک موسیقی ارامبخش...

    افق دیدتون رو وسعت بدید و چشم اندازشو روشن کنید تا ببینید که چه دنیای زیبایی به روی شما باز خواهد شد

    از طرفی تا از جمع فراری باشید و منزوی این حالت برای شما تشدید خواهد شد ...

    چون شور و حرارت رو از جمع میگیرید ... و اینو بدونید که سهم شادی شما در شاد کردن دیگرانه


  4. 2 کاربران زیر از Bita moein بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  5. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    شماره عضویت
    4736
    نوشته ها
    6
    تشکـر
    3
    تشکر شده 5 بار در 5 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : همش منتظرم یه اتفاق وحشتناک بیفته

    ممنون
    اخه مشکل منم همینه ک نمیدونم چجوری مثبت فکر کنم ب چی فکر کنم
    ازونجا ک ی دختر اصفهانیم از وقتی ماجرای اسید پاشی پیش اومده ترس و نگرانیم چند برابر شده

  6. کاربران زیر از tahasoha بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  7. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2014
    شماره عضویت
    3033
    نوشته ها
    1,622
    تشکـر
    1,448
    تشکر شده 2,948 بار در 1,084 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : همش منتظرم یه اتفاق وحشتناک بیفته

    نقل قول نوشته اصلی توسط tahasoha نمایش پست ها
    ممنون
    اخه مشکل منم همینه ک نمیدونم چجوری مثبت فکر کنم ب چی فکر کنم
    ازونجا ک ی دختر اصفهانیم از وقتی ماجرای اسید پاشی پیش اومده ترس و نگرانیم چند برابر شده


    سلام خوب باید بگم درمورد اسید پاشی همه این استرسو دارن امیدوارم که هرچه زودتر امنیت برقرار بشه
    عاملان این جنایت هرچه زودتر دستگیر شن..
    خوب عزیزم درساختار شخصیت ما انسانها افکار ازچنان قدرتی برخوردارن که مینوانن
    سازنده ویا ویرانگرباشن
    باید یاد بگیری افکارتو هوشمندانه کنترل کنی تا بتونی درزندگی به موفقیت وکامیابی برسی گلم
    در زير به 30 مورد از توصيه هايي كه باعث ايجاد مثبت انديشي ميشوند اشاره ميشود:

    1- نسبت به خودمان احساس خوبي داشته باشيم و خود را خوب ، دانا و با ارزش بدانيم.
    2- ليستي از صفات مثبت خود تهيه كنيم و راه هاي تقويت آنها را بيابيم و تجربه كنيم.
    3- ليستي از افكار منفي خود در طي روز تهيه و سعي كنيم براي هر فكر منفي يك فكر مثبت معادل بيابيم تا به كمك آن بتوانيم با افكار منفي مقابله كنيم.
    4- سعي كنيم در گفتار و برخوردهاي روزانه از كلمات و جملات مثبت استفاده كنيم . مثلا در ملاقات با ديگران به جاي استفاده از كلمه "خسته نباشيد" كه داراي بار منفي و القاي حس خستگي است ، بگوييم "خدا قوت" ، "شاد باشيد" و امثال آنها.
    5- افكار خود را متوجه خوبيها و جنبه هاي مثبت زندگي كنيم تا به مرور مثبت نگر شويم.
    6- با خوش بيني ، سعي كنيم دستوراتي را به ذهن خود بدهيم كه انديشه هاي جديد مثبت شكل گيرند.
    7- هر روز صبح كه از خواب برميخيزيم با نگاه كردن به منظره اي زيبا ، روز خود را با نشاط آغاز كنيم.
    8- از افراد منفي نگر يا موقعيتهايي كه باعث ايجاد افكار ناخوشايند يا منفي ميشوند دوري و يا سعي كنيم كمتر با آنها برخورد داشته باشيم.
    9- به مشكلات به عنوان محكي براي ارزيابي توانايي هاي خود نگاه كنيم و هرگز نتيجه بدي را پيش بيني نكنيم زيرا مشكلات فقط به اندازه اي مهم هستند كه ما آنها را مهم مي پنداريم.
    10- به لحظات و خاطرات زيبا و دوست داشتني گذشته خود فكر كرده و سعي كنيم آنها را تكرار نماييم.
    11- از ترديد و دودلي دوري كرده و كارها را با جديت دنبال كنيم.
    12- به نداي منفي دروني خود و تلقين هاي نگران كننده و مخرب ديگران بي توجه باشيم و سعي كنيم عكس آنها را انجام دهيم.
    13- به قدرت بيكران خداوند ايمان داشته باشيم و با خود تكرار كنيم كه من لياقت بهترينها را دارم و با لطف خداوند به آنها خواهم رسيد.
    14- از ميان اهداف خود هدفي را انتخاب كنيم كه اميد بيشتري به موفقيت آن داريم و در تلاش براي تحقق آن ، به فكر تاييد يا تكذيب ديگران نباشيم.
    15- در توصيف احوال و زندگي خود از كلمات مثبت استفاده كنيم.
    16- در تعريف از افراد خانواده يا دوستان از كلمات مثبت و روحيه بخش استفاده كنيم.
    17- از چشم و هم چشمي و حسادت كه باعث ايجاد افكار منفي ميشود دوري و سعي كنيم روش خود را خودمان انتخاب كنيم.
    18- هرگز شعار خواستن ، توانستن است را فراموش نكنيم و بدانيم كه در سايه سعي و تلاش به آنچه بخواهيم ميرسيم.
    19- قدر لحظات زندگي را بدانيم و آنها را بخوبي استفاده كنيم ، زيرا هرگز تكرار نخواهند شد.
    20- براي تغيير اوضاع و شرايط نامساعد اقدام كنيم و مطمئن باشيم كه ميتوانيم آنها را از بين ببريم.
    21- از خود انتظار بيش از حد نداشته باشيم و خود را همه فن حريف ندانيم ، به عبارت ديگر ، از كمال گرايي مطلق كه باعث اضطراب و احساس عجز و ناتواني ميشود خودداري كنيم.
    22- خود را از قيد و بندهاي آزار دهنده رها ساخته و ساده زندگي كنيم تا فكر و خيال آسوده اي داشته باشيم.
    23- از انزوا و گوشه گيري كه باعث ايجاد افكار منفي ميشود دوري كرده و اوقات خود را در جمع خانواده و دوستان سپري كنيم.
    24- هر وقت كه احساس كرديم افكار منفي به سراغمان آمده است ، وضعيت خود را تغيير دهيم و به كاري سرگرم شويم.
    25- ممكن است هنگام خواب در رختخواب ، افكار منفي به سراغمان بيايد . پس تا خسته نشده ايم به رختخواب نرويم.
    26- هرگز خود را بدبخت و ناتوان و درمانده احساس نكنيم و از مطالعه و گوش دادن به اشعار و مخصوصا آهنگهايي كه چنين حسهايي را القا ميكنند خودداري كنيم.
    27- اعتماد به نفس خود را در هر شرايطي حس كنيم و هرگز به ديگران اجازه ندهيم آنرا متزلزل كنند زيرا اعتماد به نفس كليد خلق تفكر مثبت است.
    28- خنديدن را فراموش نكنيم . خنديدن باعث ميشود تا افكار ناراحت كننده و منفي جاي خود را به افكار مثبت و شاد بدهند.
    29- بدانيم كه اجراي راهكارهاي تقويت مثبت هيچ هزينه اي ندارند و به سن افراد نيز مربوط نميشوند.
    30- بايد به تقويت مثبت انديشي ايمان داشته باشيم و اين شعار را هرگز فراموش نكنيم كه "اگر افكارمان را كنترل كنيم ، زندگي مان متحول ميشود.

    فقط باید این شعار را فراموش نکنیم:
    اگر افکارمان را کنترل کنیم، زندگی‌مان متحول می‌شود

  8. کاربران زیر از farimah بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  9. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    7249
    نوشته ها
    630
    تشکـر
    163
    تشکر شده 1,316 بار در 478 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : همش منتظرم یه اتفاق وحشتناک بیفته


    در بسیاری موارد، تنش‌های والدین بخصوص در حضور کودکان، موجب بالا رفتن اضطراب، احساس ناامنی و نداشتن آرامش در کودکان می‌شود. بیشتر کودکانی که در معرض اختلافات والدین و خشونت‌های خانگی هستند، احساس گوش به زنگی ناشی از نگرانی شدید دارند و هر لحظه منتظر اتفاق بد، زد‌‌ و‌ خورد والدین و تنش‌های شدید بین آنها هستند.

    در بسیاری موارد، تنش‌های والدین بخصوص در حضور کودکان، موجب بالا رفتن اضطراب، احساس ناامنی و نداشتن آرامش در کودکان می‌شود. بیشتر کودکانی که در معرض اختلافات والدین و خشونت‌های خانگی هستند، احساس گوش به زنگی ناشی از نگرانی شدید دارند و هر لحظه منتظر اتفاق بد، زد‌‌ و‌ خورد والدین و تنش‌های شدید بین آنها هستند.

    از طرف دیگر، کودکان اعتمادشان را به والدینی که رفتار پرخاشگرانه دارند و منبع خشونت هستند، از دست می دهند و در جامعه نیز با مشکل اعتماد کردن به افراد جامعه مواجه می شوند.

    در بعضی از سیستم های خانواده دیده می شود والدین بخصوص مادران برای افزایش قدرت خود، کودکانشان را یارکشی می کنند.

    این والدین در مقابل کودکان از همسرشان بدگویی می کنند تا احساس ترحم، دلسوزی و همدلی فرزندان را جلب کنند که در اصطلاح روانشناختی به آن یارکشی می گویند.

    این یارکشی، اثرات مخربی بر عواطف، احساسات و شرایط روانشناختی کودکان باقی می گذارد، زیرا کودک خودش را در شرایطی می بیند که باید بین والدین، یکی را انتخاب کند.

    این کودک وقتی با مادر همراه می شود، ممکن است مورد خشونت، بی مهری و بی توجهی پدر قرار گیرد. در مواردی هم کودک برای آن که حس همدلی و توجه مادر را بیشتر جلب کند، به عمد نزد مادر درباره پدر بدگویی می کند.

    معمولا این بچه ها در سنینی که باید کودکی کنند، این سنین را از دست می دهند. این فرزند نه تنها کودکی خود را فراموش می کند، بلکه نقش فرزند والدگونه نیز پیدا می کند.

    این فرزند گاهی پدر یا مادر والدینش می شود. این مسائل، فشارهای مضاعفی بر کودکان وارد می کند که عواقب روان شناختی بدی در زندگی این افراد به جا می گذارد.

    عواقب اولیه می تواند افزایش سطح اضطراب کودکان باشد، ولی اگر کودک به مدت طولانی در خانواده پرتنش زندگی کند در آینده ممکن است به افسرگی مبتلا شود.

    عوارض دیگری مانند شب ادراری، مشکلات رفتاری و اختلالات عادتی هم در این فرزندان دیده می شود.

    آینده این فرزندان تحت تاثیر مشکلات والدین خواهد بود. کودکانی که در جوی پرخاشگرانه بزرگ شده اند، بعد از تشکیل خانواده در برقراری ارتباط با همسرشان نمی توانند نقش متعادلی داشته باشند.

    این افراد بسته به این که نسبت به والدین خود چه احساسی دارند، یا شبیه والدین خود می شوند و رفتارهای پرخاشگرانه آنها را ادامه می دهند، یا برعکس جزو افرادی طرفدار تئوری آرامش به هر قیمتی می شوند.

    به عبارتی دیگر یا مانند پدر و مادر خود نقش ظالم را بازی می کنند یا نقش مظلوم را. افراد وقتی در موقعیت مظلوم واقع می شوند هر اتفاقی برایشان بیفتد، هر تنش و مشکلی داشته باشند، بدون قدرت اعتراض، تحمل می کنند تا جو خانه را به هر قیمتی آرام نگه دارند بنابراین چنین افرادی ممکن است در زندگی آینده خانوادگی خود نتوانند نقشی بالنده، رو به رشد و متعالی داشته باشند.

  10. کاربران زیر از ابوغفار بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  11. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : همش منتظرم یه اتفاق وحشتناک بیفته

    نقل قول نوشته اصلی توسط tahasoha نمایش پست ها
    ممنون
    اخه مشکل منم همینه ک نمیدونم چجوری مثبت فکر کنم ب چی فکر کنم
    ازونجا ک ی دختر اصفهانیم از وقتی ماجرای اسید پاشی پیش اومده ترس و نگرانیم چند برابر شده

    مثلا" شما قراره فردا به یک تفریح دسته جمعی برید ... و دوست دارید همه چی مرتب باشه

    برای خوب بودن هوا میتونید به دوطریق ابراز نظر کنید ...

    1- امیدوارم فردا بارونی نباشه
    2-امیدوارم فردا هوا افتابی باشه

    هر دو یک معنی رو میخواد برسونه ولی اولی بار معنایی منفی داره و دومی بار معنایی مثبت ...

    پس در تمام کارهای که میخوای در مودرشون فکر کنید ، فعلهای مثبت بکار ببرید...

    چون افکار شما دنیای اطرافتونو میسازه ...
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  12. کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  13. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    7780
    نوشته ها
    19
    تشکـر
    0
    تشکر شده 5 بار در 5 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : همش منتظرم یه اتفاق وحشتناک بیفته

    عزیزم راهبردی ترین کار خوندن سوره ناس و گفتن آیه لاتطمن قلوب ال بذکر الله .....من خودم اصلا نماز نمیخونم و خیلی چیزا رو اعتقاد ندارم اما واقعا به ای کار اعتقاد دارم چون واقعا دلم رو آروم میکنه پیشنهاد میکنم زیاد فکر و خیال نکنی چون این مشکل واسه خودمم پیش اومده بود اما سعی کردم زیاد فکر نکنم تازه سعی میکنم به اخبار .و اینجور چیزا کمتر متکی باشم سعی زیاد فکر نکنی همین....

  14. کاربران زیر از یه بینوا بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  15. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    Guest
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    7601
    نوشته ها
    83
    تشکـر
    27
    تشکر شده 53 بار در 29 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : همش منتظرم یه اتفاق وحشتناک بیفته

    نقل قول نوشته اصلی توسط tahasoha نمایش پست ها
    مدت زیادیه که همیشه با نگرانی به آینده نگاه میکنم و منتظرم یه اتفاق خیلی تلخ و ناگوار و وحشتناک برام بیفته. هیچ خوشبینی و دید مثبتی ب اینده ندارم. این مشکلم از وقتی که دانشگاه قبول شدم و خوابگاهی شدم تشدید شده. الان دو ساله که خوابگاهم.

    خواهش میکنم کمکم کنید
    سلام

    دارو میخواین و مشاوره. استرس کنکور و درس به همتون ریخته نگران نیاشید. رفع میشه

    نقل قول

  16. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5829
    نوشته ها
    195
    تشکـر
    470
    تشکر شده 242 بار در 113 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : همش منتظرم یه اتفاق وحشتناک بیفته

    آدم همنجوری زندگی میکنه که تو فکرشه. هرچی تو فکرت باشه همون برات اتفاق میفته. من چند سال با افکار مزخرف و وحشتناک زندگی کردم و دقیقا همون اتفاقا برام افتاد آخرین فکری که به ذهنم خطور میکرد مرگ بود که چند روز بعدش بابام فوت کرد حالا خیلی دیر شده اما جلوی افکار مزخرفمو میگیرم نمیزارم دیگه بهم غلبه کنن قرآن و صحیفه ی سجادیه ونماز خیلی کمکم کردن هرچند پیش از این اعتقادی بهشون نداشتم ولی بهتر از هر دکتر و دارویی روم تاثیر گذاشتن تو ذهنت با خدا حرف بزن مخصوصا وقت خواب انقد تو ذهنت با خدا حرف بزن که خوابت ببره

  17. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    شماره عضویت
    4736
    نوشته ها
    6
    تشکـر
    3
    تشکر شده 5 بار در 5 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : همش منتظرم یه اتفاق وحشتناک بیفته

    نقل قول نوشته اصلی توسط ابوغفار نمایش پست ها

    در بسیاری موارد، تنش‌های والدین بخصوص در حضور کودکان، موجب بالا رفتن اضطراب، احساس ناامنی و نداشتن آرامش در کودکان می‌شود. بیشتر کودکانی که در معرض اختلافات والدین و خشونت‌های خانگی هستند، احساس گوش به زنگی ناشی از نگرانی شدید دارند و هر لحظه منتظر اتفاق بد، زد‌‌ و‌ خورد والدین و تنش‌های شدید بین آنها هستند.

    در بسیاری موارد، تنش‌های والدین بخصوص در حضور کودکان، موجب بالا رفتن اضطراب، احساس ناامنی و نداشتن آرامش در کودکان می‌شود. بیشتر کودکانی که در معرض اختلافات والدین و خشونت‌های خانگی هستند، احساس گوش به زنگی ناشی از نگرانی شدید دارند و هر لحظه منتظر اتفاق بد، زد‌‌ و‌ خورد والدین و تنش‌های شدید بین آنها هستند.

    از طرف دیگر، کودکان اعتمادشان را به والدینی که رفتار پرخاشگرانه دارند و منبع خشونت هستند، از دست می دهند و در جامعه نیز با مشکل اعتماد کردن به افراد جامعه مواجه می شوند.

    در بعضی از سیستم های خانواده دیده می شود والدین بخصوص مادران برای افزایش قدرت خود، کودکانشان را یارکشی می کنند.

    این والدین در مقابل کودکان از همسرشان بدگویی می کنند تا احساس ترحم، دلسوزی و همدلی فرزندان را جلب کنند که در اصطلاح روانشناختی به آن یارکشی می گویند.

    این یارکشی، اثرات مخربی بر عواطف، احساسات و شرایط روانشناختی کودکان باقی می گذارد، زیرا کودک خودش را در شرایطی می بیند که باید بین والدین، یکی را انتخاب کند.

    این کودک وقتی با مادر همراه می شود، ممکن است مورد خشونت، بی مهری و بی توجهی پدر قرار گیرد. در مواردی هم کودک برای آن که حس همدلی و توجه مادر را بیشتر جلب کند، به عمد نزد مادر درباره پدر بدگویی می کند.

    معمولا این بچه ها در سنینی که باید کودکی کنند، این سنین را از دست می دهند. این فرزند نه تنها کودکی خود را فراموش می کند، بلکه نقش فرزند والدگونه نیز پیدا می کند.

    این فرزند گاهی پدر یا مادر والدینش می شود. این مسائل، فشارهای مضاعفی بر کودکان وارد می کند که عواقب روان شناختی بدی در زندگی این افراد به جا می گذارد.

    عواقب اولیه می تواند افزایش سطح اضطراب کودکان باشد، ولی اگر کودک به مدت طولانی در خانواده پرتنش زندگی کند در آینده ممکن است به افسرگی مبتلا شود.

    عوارض دیگری مانند شب ادراری، مشکلات رفتاری و اختلالات عادتی هم در این فرزندان دیده می شود.

    آینده این فرزندان تحت تاثیر مشکلات والدین خواهد بود. کودکانی که در جوی پرخاشگرانه بزرگ شده اند، بعد از تشکیل خانواده در برقراری ارتباط با همسرشان نمی توانند نقش متعادلی داشته باشند.

    این افراد بسته به این که نسبت به والدین خود چه احساسی دارند، یا شبیه والدین خود می شوند و رفتارهای پرخاشگرانه آنها را ادامه می دهند، یا برعکس جزو افرادی طرفدار تئوری آرامش به هر قیمتی می شوند.

    به عبارتی دیگر یا مانند پدر و مادر خود نقش ظالم را بازی می کنند یا نقش مظلوم را. افراد وقتی در موقعیت مظلوم واقع می شوند هر اتفاقی برایشان بیفتد، هر تنش و مشکلی داشته باشند، بدون قدرت اعتراض، تحمل می کنند تا جو خانه را به هر قیمتی آرام نگه دارند بنابراین چنین افرادی ممکن است در زندگی آینده خانوادگی خود نتوانند نقشی بالنده، رو به رشد و متعالی داشته باشند.



    حالا اگر چنین بچه هایی بخوان زندگی مشترک خوبی داشته باشن براشون ممکن نیست؟ ینی بخاطر بی تدبیری والدین باید تباه بشن ؟

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد