نمایش نتایج: از 1 به 11 از 11

موضوع: مشکلات مالی

1600
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    7837
    نوشته ها
    4
    تشکـر
    7
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    مشکلات مالی

    سلام
    من مشکلی دارم که واقعا احتیاج دارم کسی کمکم بکنه.
    من 6ساله با پسری دوستم که واقعا هر دوتامون همدیگرو دوست داریم.تنها مشکلمون اینه که خانواده پسره سطحشون ازما پایینتره.از لحاظ مالی و تحصیلی.2بار برای خاستگاری اومده مامانم حتی اجازه نداده بیان خونمون تلفونو براشون قطع کرده بدونه اینکه بخواد بدونه کیه چه جوریه فقط میگه نه که نه.من خیلی عاشقشم از رو احساس هم تصمیم نگرفتم کار داره تازه آپارتمان گرفته.هرکاری میکنه که بهم برسه ولی مامانم راضی نمیشه.
    نمیتونم فرار بکنم چون مامانمو دوست دارم نمیخوام دلشو بشکنم.نمیتونم بین پسره و مامانم یکیو انتخاب بکنم.بارها با مامانم صحبت کردم ولی چون میدونه من دوسش دارم به حرفام گوش نمیده یک دنده میشه.توخونه تحت فشارم شدم مرده متحرک.

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    7249
    نوشته ها
    630
    تشکـر
    163
    تشکر شده 1,316 بار در 478 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : دوراهی

    راه حل شش ماه نامزدی رسمی همراه بارفت وامد تواین مدت برا عالم وادم مشخص میشه شما دونفر با دوخانواده متفاوت بهم میخورین یانه.یاازدواج میکنین یا درس عبرت میشین برا دیگران باشرایط شما ...دیالوگ معروف فیلم درباره الی یک پایات تلخ بهتر ازیک تلخی بی پایانه

  3. کاربران زیر از ابوغفار بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    7318
    نوشته ها
    630
    تشکـر
    966
    تشکر شده 1,691 بار در 465 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : دوراهی

    افرین خانوم شما بهترین کار ممکنو کردید این که نباید بین ایشونو خانوادتون یکیو انتخاب کنید و این که به خاطر اون پسر تو روی خانوادتون واینستادید.
    فقط ما متوجه نشدیم که پدرو مادرتون هم میدونن شما با هم دوست بودید یا نه؟و اینکه پدر و مادر شما با این اقا مشکل دارن یا اینکه اصلا دوست ندارن که شما الان ازدواج کنید؟
    در هر صورت اگه میبینید که با تلفن کاری به جایی نمیرسه باید پدر اون اقا حضوری با پدر شما صحبت کنه اگه بازم این کار جواب نداد باید خود اون پسر بیاد و با پدرتون صحبت کنه.خلاصه اینکه اگه از در انداختیدش بیرون از پنجره بیاد و این حرفا.فقط حواستون به حرمتها باشه که از بین نره.همه چیز به هنر زبون بستگی داره پدر اون اقا و خود اون اقا اگه زبون داشته باشن میتونن پدرتونو راضی کنن
    اگه پسر با جربزه و با جنمیه و واقعا دوستون داره و احساس میکنید با اون خوشبخت میشید و از همه مهمتر شما رو به خاطر خودتون میخواد نه پول باباتون و چیزای دیگه و شما هم خیلی دوسش دارید سعی کنید راه های مختلفو امتحان کنید به شرطی که احترام به پدرومادرتون فراموش نشه
    چون ممکنه در اینده اگه خدایی نکرده به هم نرسید حسرت بخورید که چه کارایی رو میتونستید بکنید ولی نکردید.ممکن هم هست که نه شوهر بهتری براتون پیدا بشه که از پدر و مادرتون حتی تشکر هم بکنید که شما رو به این اقا ندادن.این دیگه به سرنوشتتون بستگی داره و اینکه تقدیر براتون چی نوشته
    سرنوشته که تعیین میکنه چه شخصی تو زندگیت وارد بشه.اما قلب حکم میکنه که چه شخصی تو دلت بمونه.اما خب بعضی وقتا حکم دل با سرنوشت ما نمیخونه.فقط امیدوارم هر چی میخونه خوب بخونه
    موفق باشید

  5. 2 کاربران زیر از Alisbi بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  6. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    7837
    نوشته ها
    4
    تشکـر
    7
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دوراهی

    سلام.آره خانوادم میدونن که بااون حرف زدم.واسه این بیشتر گیر میدن.ایرادای بنی اسراییلی میگیرن.پسره به تنهایی با کل خانوادم صحبت کرده ولی مامانم باز میگه نه. الان قراره سال بعد دوباره بیاد به نظر من باز مامانم میگه نه.خلاصه به خاطر مامانم مجرد میمونم.هرخاستگاری هم میاد رد میکنم

  7. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    7780
    نوشته ها
    19
    تشکـر
    0
    تشکر شده 5 بار در 5 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دوراهی

    ببین عزیزم از من یه نصیحت ...ما تو فامیلمون همچین موردی داشتیم دختره با پسره فرار کرد و رفتن دنبالش و برگردوندنش و........الان باهم ازدواج کردن و صاحب بچه هم هستن ..اما چه فایده داره و خانواده دختر وضعشون خوبه و دختره از شوهرش خجالت میکنه حالا که آتیش عشقش سرد شده تازه فهمیده چه خبره ....................... با سرنوشتت بازی نکن سعی دل بکنی و انشالله روزای بهتری درانتظارته چون این عشقا فقط تو قصه هاست........اینم بدون که از مادر دلسوز تر کسی تو دنیا نیست ولی اگر پسر خوبیه و. واقعا به ایمان داری سعی کن چند جلسه اونو با مادرت رودر رو کنی تا شاید مادرت بعد از شناخت اون پسر نگرانیش از بین بره

  8. کاربران زیر از یه بینوا بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  9. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    7837
    نوشته ها
    4
    تشکـر
    7
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دوراهی

    واقعا مرسی از پاسختون.سال بعد تمام تلاشمونو میکنیم دعا کنین با خبر خوشی بیام.مرسی

  10. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    شماره عضویت
    4589
    نوشته ها
    156
    تشکـر
    10
    تشکر شده 106 بار در 63 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : دوراهی

    عزیزم انشالله که جور بشه.
    تا میتونی با مامانت حرف بزن و از خدا بخاه هرچی صلاحته همون بشه
    اون اقا اگه قسمت تو باشه مطمین باش بهم میرسین فقط به زوور از خدا چیزی نخاه توکل کن به خدا
    امضای ایشان
    دستمو بگیر....... نذار اشتباه برم

  11. کاربران زیر از DELBAR بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  12. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6754
    نوشته ها
    9
    تشکـر
    9
    تشکر شده 3 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دوراهی

    هرطور شده سعی کنیدیه طوری دوستتون با مادرتون صحبت کنه
    اگر رو در رو باشه که چه بهتر،سعی کنه هر طور شده خودشو تو دل مادرتون جا کنه
    خودتم توی خونه خیلی ازش حرف بزن،از خوبیا و اخلاقای خوبش جلو مادرتون بگو،فکر میکنم موثر باشه
    من قبلا امتحان کردم خیلی تاثیرداشته
    امیدوارم موفق باشید
    امضای ایشان
    اوستا کار پادو نمیشه،کسی خوشبختیو به تو کادو نمیده
    بجنگ واسه چیزی که میخوای........بجنگ

  13. کاربران زیر از 3 shabnam بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  14. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    8050
    نوشته ها
    1,468
    تشکـر
    3,819
    تشکر شده 3,325 بار در 1,147 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : دوراهی

    سلام راستش کاری از ما برنمیاد چون بحث یه عمر زندگیه مادرتم صلاح شمارو میخاد اون که دشمن شما نیست پس ازمادرت یه وقت دلخور نشی عزیز من فقط تو این شبای عزیز از خدا میخام که هرچی به صلاحته همون بشه التماس دعا.

  15. کاربران زیر از رهگذر زندگی بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  16. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    7249
    نوشته ها
    630
    تشکـر
    163
    تشکر شده 1,316 بار در 478 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : دوراهی



    یادمان باشد : وقتی کسی را به خودمان وابسته کردیم !

    در برابرش مسئولیم …

    در برابر اشکهایش ؛

    شکستن غرورش ،

    لحظه های شکستنش در تنهایی و لحظه های بی قراریش ….
    واگر یادمان برود !


    در جایی دیگر سرنوشت یادمان خواهد آورد ،
    واین بار ما خود فراموش خواهیم شد

  17. 4 کاربران زیر از ابوغفار بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  18. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    7837
    نوشته ها
    4
    تشکـر
    7
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دوراهی

    مرسی از همتون که بهم آرامش دادین تمام تلاشمو میکنم که با رضایت مادرم به آرزوم برسم.و این تصمیمم گرفتم.خوشحالم که همتون بهم آرامش دادین و بهم تذکر دادین که با رضایت مادرم به عشقم برسم.مرسیییییییییییی

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد