نمایش نتایج: از 1 به 19 از 19

موضوع: آبروی خانواده همسرم در خطره

2658
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    8038
    نوشته ها
    37
    تشکـر
    4
    تشکر شده 33 بار در 19 پست
    میزان امتیاز
    0

    آبروی خانواده همسرم در خطره

    با عرض سلام و خسته نباشید خدمت همه عزیزان
    من 22 سالمه و 7 ساله که ازدواج کرده ام پدر شوهرم یکی از افراد فرهنگی و معروف کشور است و دارای دو فرزند پسر و یک دختر است
    خواهر شوهرم 19 ساله است و دانشگاه می رود که من جدیدا فهمیدم پنجشنبه ها دانشگاه نمی رود و با دوستانش به سفره خونه و گردش می رود خانواده همسر من خانواده ای مذهبی و با آبرو هستند من نمی دانم که چیکار باید بکنم آیا خانواده همسرم رو در جریان کارهای دخترشان قرار دهم یا نه چون دختر ساده ای هست و خیلی سریع گول حرف های دیگران رو می خوره نگرانم هر چقد که باهاش صحبت کردم فایده ای نداره میگه می خوام راحت باشم و به کسی هم ربطی نداره و اینم می دونم که با پسر عموی من دوست است و خیلی دوست دارد که ازدواج کند ولی هیچ خواستگاری ندارد چون تو این سن 90 کیلو وزن داره برا همین کسی به خواستگاریش نمیاد می ترسم با این کاراش سر منم به باد بده آخه باشگاهش رو هم می پیچونه و میاد پیش من بخدا خسته شدم شما بگید من چیکار کنم؟

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    8026
    نوشته ها
    47
    تشکـر
    29
    تشکر شده 91 بار در 37 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : آبروی خانواده همسرم در خطره کمکم کنید

    سلام . شما نباید خود را در مقابل رفتار دیگران ، گناهکار بدانید . اینکه وی ، دوستان خوبی برای خود انتخاب نمی کند و یا در دانشگاه غیبت می کند ، مشخصا مربوط به خود او و والدین اوست .
    ادامه توضیحاتم را بخوانید ، اگر نتیجه نگرفتید به همسرتان خبر دهید که خواهرش در خطر انحراف در زندگی است .

    بخش دوم موضوع ، کمکی است که در توان شماست
    به او در مورد غیبتش از دانشگاه و عواقب آن توضیح دهید.
    به او توضیح دهید که دوست نابهنجار ممکن است وی را به ورطه اعتیاد و سایر مشکلات سیر دهد . این اعتیاد ممکن است با لوازمی مثل قلیان شروع شود .


    اینکه وی راحتی را طلب می کند ، کاملا حرف درستی است . شما نباید طوری صحبت کنید که وی احساس کند برخلاف راحتی و آزادی اوست . بهتر است از در دوستی و نه تفکر بالادستی با وی هم سخن شوید و زندگی راحت و شاد و سالم را برایش تشریح دهید ( در صورت امکان از یک روانشناس غیرمذهبی - به جهت فرار این دختر از دید مذهبی - کمک بگیرید)
    آنطور که شما گفتید که ایشان از خانواده مذهبی هستند می تواند دلیلی باشد بر رفتار های امروز این دختر .

    در نهایت می توان گفت ، شما می توانید به او کمک کنید تا تعادلی بین دنیای درون خانوادگی و دنیای بیرون برقرار کند که آسیبی متوجه وی نشود
    ویرایش توسط فرهنگ : 10-28-2014 در ساعت 11:57 PM

  3. کاربران زیر از فرهنگ بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    8038
    نوشته ها
    37
    تشکـر
    4
    تشکر شده 33 بار در 19 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : آبروی خانواده همسرم در خطره کمکم کنید

    ممنون دوست عزیز ولی خانواده ایشان به قدری در تربیت ایشان سخت گیری کردند که شده این ایشان حق نداشتند دوستی برای خود داشته باشد یا با کسی رفت و آمد کند و یا به تنهایی جایی برود حتی تا سوم راهنمایی مادرشون ایشان رو به مدرسه می بردند و می آوردند یا همیشه باید لباس های آزاد می پوشید و همیشه باید محجبه می بود ولی ایشان از همه این کارها متنفر هستند حتی اگر عروسی هم بریم وقتی که چراغ ها روشن هستند پیش مادرشون می نشیند و وقتی که چراغ ها خاموش می شوند یه هو می بینی مو باز جلو دوربین داره می رقصه خودش که میگه دارم عقده هامو وا می کنم کلا از هر فرصتی استفاده می کنه تا اونطور که می خواد زندگی کنه همیشه با خانواده درگیر هستش

  5. کاربران زیر از مژگان 22 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  6. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    8026
    نوشته ها
    47
    تشکـر
    29
    تشکر شده 91 بار در 37 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : آبروی خانواده همسرم در خطره کمکم کنید

    نقل قول نوشته اصلی توسط مژگان 22 نمایش پست ها
    ممنون دوست عزیز ولی خانواده ایشان به قدری در تربیت ایشان سخت گیری کردند که شده این ایشان حق نداشتند دوستی برای خود داشته باشد یا با کسی رفت و آمد کند و یا به تنهایی جایی برود حتی تا سوم راهنمایی مادرشون ایشان رو به مدرسه می بردند و می آوردند یا همیشه باید لباس های آزاد می پوشید و همیشه باید محجبه می بود ولی ایشان از همه این کارها متنفر هستند حتی اگر عروسی هم بریم وقتی که چراغ ها روشن هستند پیش مادرشون می نشیند و وقتی که چراغ ها خاموش می شوند یه هو می بینی مو باز جلو دوربین داره می رقصه خودش که میگه دارم عقده هامو وا می کنم کلا از هر فرصتی استفاده می کنه تا اونطور که می خواد زندگی کنه همیشه با خانواده درگیر هستش
    همانطور که شما گفتید و من حدس زدم ، مشکل تربیت نادرست این دختر بوده است

    وی بخاطر عدم آشنایی با سبک جدیدی که در زندگی انتخاب کرده ، در خطر انحراف و شکست است
    به او باید توضیح داد که زندگی مدرن متفاوت با رفتارهای شتاب زده است

    باید زندگی مدرن و سالم را فرا بگیرد
    اگر شما قادر به این کار هستید ، کمک کنید ، وگرنه از یک مشاور مجرب استفاده کنید

    پاینده باشید

  7. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    8038
    نوشته ها
    37
    تشکـر
    4
    تشکر شده 33 بار در 19 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : آبروی خانواده همسرم در خطره کمکم کنید

    دیگه گوشش به حرف های ما بدهکار نیس پیش مشاور هم نمی تونم ببرمش چون خیلی تحت کنترله تا میره جایی صد بار بهش زنگ میزنند و آمارشو می گیرند ببینند کجا ست جاریم که تازه نامزد کرده متوجه کاراشده و میگه که شوهرش رو در جریان کارهای خواهرش خواهم گذاشت همش می ترسم که جنگ و دعوا راه بیافته باباش بفهمه می کشتش و می دونم با فهمیدن خانواده اش سخت گیری هاشون بیشتر میشه

  8. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    8038
    نوشته ها
    37
    تشکـر
    4
    تشکر شده 33 بار در 19 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : آبروی خانواده همسرم در خطره کمکم کنید

    من علاوه بر زنداداشش دختر عمه و محرم رازش هم هستم خیلی بهم اعتماد داره و همیشه مشکلاتش رو پیش من میاره و من همیشه آرومش می کنم ولی این اواخر با دوستانی گشته که همگی شون نابابند از آینده اش می ترسم چند روز پیش می گفت می خواد با هر پسری که شد فرار کنه تا آبروی باباش رو ببره امروز کلی دوستانه نصیحتش کردم یه مصاحبه از باباش تو مجله چاپ شده بود بهش نشون دادم گفتم ببین بابات چقد سختی کشیده که به اینجا رسیده ببین چقد بخاطر شماها زحمت کشیده یه کم خوند و گفت من همیشه از لحاظ مالی تامین بودم ولی کسی هرگز نفهمید من محبت لازم دارم نه پول بخدا هنگ کردم

  9. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    7919
    نوشته ها
    175
    تشکـر
    128
    تشکر شده 112 بار در 67 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : آبروی خانواده همسرم در خطره کمکم کنید

    سلام به مژگان عزيز و مهربان مشكل خواهر همسر شما از پايه ايراد دارد زيرا از ابتدا خانواده روش تربيتي نادرستي را پيش گرفته اند و به هر چه بيش از ظرفيتش فشار بياوريم دچار مشكلاتي مي شود.به نظر من اطلاع دادن شما به خانواده شرايط را بدتر ميكنه چون كه ديده خانواده از ابتدا باسختگيري نابجا و هميشگي همراه بوده پس بهتره كه شما در خالي كردن هيجاناتشون تا جايي كه آسيبي نداشته باشه كمكش كنيد.

  10. کاربران زیر از آبي بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  11. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    8026
    نوشته ها
    47
    تشکـر
    29
    تشکر شده 91 بار در 37 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : آبروی خانواده همسرم در خطره کمکم کنید

    نقل قول نوشته اصلی توسط مژگان 22 نمایش پست ها
    دیگه گوشش به حرف های ما بدهکار نیس پیش مشاور هم نمی تونم ببرمش چون خیلی تحت کنترله تا میره جایی صد بار بهش زنگ میزنند و آمارشو می گیرند ببینند کجا ست جاریم که تازه نامزد کرده متوجه کاراشده و میگه که شوهرش رو در جریان کارهای خواهرش خواهم گذاشت همش می ترسم که جنگ و دعوا راه بیافته باباش بفهمه می کشتش و می دونم با فهمیدن خانواده اش سخت گیری هاشون بیشتر میشه
    نقل قول نوشته اصلی توسط مژگان 22 نمایش پست ها
    من علاوه بر زنداداشش دختر عمه و محرم رازش هم هستم خیلی بهم اعتماد داره و همیشه مشکلاتش رو پیش من میاره و من همیشه آرومش می کنم ولی این اواخر با دوستانی گشته که همگی شون نابابند از آینده اش می ترسم چند روز پیش می گفت می خواد با هر پسری که شد فرار کنه تا آبروی باباش رو ببره امروز کلی دوستانه نصیحتش کردم یه مصاحبه از باباش تو مجله چاپ شده بود بهش نشون دادم گفتم ببین بابات چقد سختی کشیده که به اینجا رسیده ببین چقد بخاطر شماها زحمت کشیده یه کم خوند و گفت من همیشه از لحاظ مالی تامین بودم ولی کسی هرگز نفهمید من محبت لازم دارم نه پول بخدا هنگ کردم
    درود بر شما

    با توجه به شرایطی که از خانواده خواهر شوهرتان بیان نمودید ، به نظر می رسد بهتر است از مشاوره آنلاین اینترنتی کمک بگیرند . البته ویدیو های روانشناسان برتری مثل دکتر هلاکویی هم می تواند کمک شایانی به ایشان کند .

    این توضیحات شما در مورد پدرشان ممکن است در کوتاه مدت جواب بدهد ولی در طولانی مدت مفید واقع نخواهد شد .

    می توانید از این راه وارد شوید که : برای داشتن یک زندگی مستقل در آینده ، باید خوب درس بخوانید و صاحب شغل شوید . در این راه باید در انتخاب دوستان خود دقت کنید چون ممکن در راه رسیدن به هدف موانع جدی ایجاد کنند ( با ایجاد عادت های غلط و نادرست و حتی عادت های خانمان سوز مثل اعتیاد ) .

    شما نمی توانید خلق و خوی پدر ایشان را عوض کنید . کمکی که می توانید بکنید این است که به این دختر بفهمانید که تقابل با پدر ممکن است به قیمت انتخاب نادرست همسرشان بینجامد ( تهدید به فرار ) . به او بفهمانید که احتمالا از چاله در آمده و به چاه خواهند افتاد

    متاسفانه شرایط بدی است . اینجا عملا با دو فرد لجوج روبرو هستید . اولی عمیقا شیوه های نادرست تربیتی خود را قبول دارد ( پدر ) و دومی جوانی است نا پخته که بخاطر تربیت نادرست استدلال های این چنین نابخردانه می کند

    در هر حال امیدوارم که با کمک روانشناسان راه های بهتری را امتحان کنید

  12. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    8038
    نوشته ها
    37
    تشکـر
    4
    تشکر شده 33 بار در 19 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : آبروی خانواده همسرم در خطره کمکم کنید

    مرسی از لطفتون برام دعا کنید همش می ترسم که اتفاق بدی براش بیافته و اون موقع بخاطر سکوت الانم عذاب وجدان بگیرم
    ویرایش توسط مژگان 22 : 10-29-2014 در ساعت 02:07 PM

  13. کاربران زیر از مژگان 22 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  14. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    8038
    نوشته ها
    37
    تشکـر
    4
    تشکر شده 33 بار در 19 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : آبروی خانواده همسرم در خطره کمکم کنید

    بچه ها مثلا کمک خواستم هاااااااااااااااااااااااا ااااااااااااا
    امضای ایشان
    خدایا ببخش اگه گاهی مغرور شدم و یادم رفت که هر چه دارم از تو دارم

  15. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    8105
    نوشته ها
    72
    تشکـر
    47
    تشکر شده 79 بار در 37 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : آبروی خانواده همسرم در خطره کمکم کنید

    سعی کنید واسش تفریحات سالم فراهم کنید
    امضای ایشان
    اگر انسانی
    انسان دیگری را سرزنش کند
    نمیرد تا خود مرتکب آن گناه شود

  16. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    8038
    نوشته ها
    37
    تشکـر
    4
    تشکر شده 33 بار در 19 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : آبروی خانواده همسرم در خطره کمکم کنید

    نمی تونم آخه خانواده اش نمیزارند زیاد بیاد خونه ما میگن میاد و رفتاراش عوض میشه یا یعد از اینکه از خونه ما میره و طبق معمول حرف خانواده اش رو گوش نمی ده میگن مژگان پرش کرده اون یادش داده مامانش همین سختگیری ها رو برا منم داشت ولی من زیاد مخالفت نمی کردم و کنار می اومدم مامانش با کل فامیل شوهر و اکثر فامیل های خودش من جمله تنها برادرش که 1 چهار راه با هم فاصله دارند.
    تنها تصمیمی که گرفتم اینه که بهش بگم که دیگه حرف هاش رو به من نگه اگرم کار اشتباهی کرد ئ بقیه فهمیدند من اظهار بی اطلاعی می کنم ولی نمی دونم تصمیمم درسته یا نه کمک می خوام
    امضای ایشان
    خدایا ببخش اگه گاهی مغرور شدم و یادم رفت که هر چه دارم از تو دارم

  17. بالا | پست 13

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    8102
    نوشته ها
    14
    تشکـر
    3
    تشکر شده 13 بار در 10 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : آبروی خانواده همسرم در خطره کمکم کنید

    سلام مژگان عزیز من در این مورد کمی تجربه دارم . من یه دختر عمو دارم که بیشتر تو خونه ما بزرگ شده و 10 سالی از من کوچکتره و مثل خواهرم میمونه و تقریبا همه حرفاشو به من میزنه . الان فارغ التحصیل لیسانس عمران شده به خاطر من که عمران خوندم اونم رفت عمران خوند . چند ماه پیش گوشیشو داده بود به من که برنامه بزنم دیدم با یه پسری دوسته که خیلی ناجوره . حرفاش و خواسته هاش از دختر عموم نا معقوله به دختر عموم گفتم این به درده تو نمیخوره اول فکر کرد که من مخالف آزادیشم ولی قانعش کردم که داره خودشو تو خطر میندازه نه آزادی و ازش تعریف کردم و از موقعیت پدرش که آدم مهمیه و اینکه با رفتن آبروی پدرش اونم دیگه ارزش قبل رو نداره و از این حرفا ... چند روز پیش دیدم که اومد گفت دیگه دوست نداره با پسرها رابطه داشته باشه میشینم درسمو ادامه میدم و منتظر میشم تا وقت زندگی مشترک بشه اون وقت هرچی عشق دارم پای شوهرم و زندگیم میزارم نه پسرهایی که نمیشناسمشون . امیدوارم این ماجرا به تو کمک کنه موفق باشی

  18. کاربران زیر از tanha62 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  19. بالا | پست 14

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    8038
    نوشته ها
    37
    تشکـر
    4
    تشکر شده 33 بار در 19 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : آبروی خانواده همسرم در خطره کمکم کنید

    نقل قول نوشته اصلی توسط tanha62 نمایش پست ها
    سلام مژگان عزیز من در این مورد کمی تجربه دارم . من یه دختر عمو دارم که بیشتر تو خونه ما بزرگ شده و 10 سالی از من کوچکتره و مثل خواهرم میمونه و تقریبا همه حرفاشو به من میزنه . الان فارغ التحصیل لیسانس عمران شده به خاطر من که عمران خوندم اونم رفت عمران خوند . چند ماه پیش گوشیشو داده بود به من که برنامه بزنم دیدم با یه پسری دوسته که خیلی ناجوره . حرفاش و خواسته هاش از دختر عموم نا معقوله به دختر عموم گفتم این به درده تو نمیخوره اول فکر کرد که من مخالف آزادیشم ولی قانعش کردم که داره خودشو تو خطر میندازه نه آزادی و ازش تعریف کردم و از موقعیت پدرش که آدم مهمیه و اینکه با رفتن آبروی پدرش اونم دیگه ارزش قبل رو نداره و از این حرفا ... چند روز پیش دیدم که اومد گفت دیگه دوست نداره با پسرها رابطه داشته باشه میشینم درسمو ادامه میدم و منتظر میشم تا وقت زندگی مشترک بشه اون وقت هرچی عشق دارم پای شوهرم و زندگیم میزارم نه پسرهایی که نمیشناسمشون . امیدوارم این ماجرا به تو کمک کنه موفق باشی
    مرسی از راهنمایی تون من جنس موافقش هستم شاید حرفام روش تاثیری نذاره همیشه آدم ها حرف رو از جنس مخالفشون بیشتر قبول می کنند
    امضای ایشان
    خدایا ببخش اگه گاهی مغرور شدم و یادم رفت که هر چه دارم از تو دارم

  20. کاربران زیر از مژگان 22 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  21. بالا | پست 15

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6938
    نوشته ها
    257
    تشکـر
    236
    تشکر شده 282 بار در 156 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : آبروی خانواده همسرم در خطره کمکم کنید

    نقل قول نوشته اصلی توسط مژگان 22 نمایش پست ها
    مرسی از راهنمایی تون من جنس موافقش هستم شاید حرفام روش تاثیری نذاره همیشه آدم ها حرف رو از جنس مخالفشون بیشتر قبول می کنند

    سلام به مژگان عزیزم
    درست میگی که حرف شنویز جنس مخالف بیشتره امانظرم
    اونم باشما راحتتره.
    شما وظیفه یک دوست رو فقط باید بجا بیاری و یک انسان اینکه ایشونو آگاه کنی از عواقب تصمیماتش
    ولی برای اینکه خودت آسیبی نبینی بهتره به خودشم بگی که من نگرانتم و مجبورم موضوع رو به برادرت که شوهر خودتون میشه بگی
    والبته باشوهرتونم منطقی صحبت کنید و بگید که باید بهش کمک بشه.که ایشونم موضع نگیره بسرعت با اینکارت خانواده شوهرتو در جریان گذاشتی که همون شوهرت هست.
    درسته متاسفانه خانواده هایی هستن که بامحدودیت بیش از حد منطقی که دارن موجب بحرانهای زیادی میشن که درواقع از همونا میترسن ولی دلیل بوجود آمدنش خودشونن.
    اون حق آزادیه معقول رو داره.شمام بهش بگو.که آزادی حق همه آدماست تا خودشون راجع به نحوه زندگیشون تصمیم بگیرن.اما هرچیزی راه و روشی داره.بهش بگین تو بای دوستای خودتو داشته باشی اما مهم اینه که اونا چجوری باشن.به چه سمتی تو رومیکشن.اول براش تشریح کن که حرفاش درسته اما راهش غلطه.

  22. بالا | پست 16

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    8038
    نوشته ها
    37
    تشکـر
    4
    تشکر شده 33 بار در 19 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : آبروی خانواده همسرم در خطره کمکم کنید

    نقل قول نوشته اصلی توسط tavoos نمایش پست ها
    سلام به مژگان عزیزم
    درست میگی که حرف شنویز جنس مخالف بیشتره امانظرم
    اونم باشما راحتتره.
    شما وظیفه یک دوست رو فقط باید بجا بیاری و یک انسان اینکه ایشونو آگاه کنی از عواقب تصمیماتش
    ولی برای اینکه خودت آسیبی نبینی بهتره به خودشم بگی که من نگرانتم و مجبورم موضوع رو به برادرت که شوهر خودتون میشه بگی
    والبته باشوهرتونم منطقی صحبت کنید و بگید که باید بهش کمک بشه.که ایشونم موضع نگیره بسرعت با اینکارت خانواده شوهرتو در جریان گذاشتی که همون شوهرت هست.
    درسته متاسفانه خانواده هایی هستن که بامحدودیت بیش از حد منطقی که دارن موجب بحرانهای زیادی میشن که درواقع از همونا میترسن ولی دلیل بوجود آمدنش خودشونن.
    اون حق آزادیه معقول رو داره.شمام بهش بگو.که آزادی حق همه آدماست تا خودشون راجع به نحوه زندگیشون تصمیم بگیرن.اما هرچیزی راه و روشی داره.بهش بگین تو بای دوستای خودتو داشته باشی اما مهم اینه که اونا چجوری باشن.به چه سمتی تو رومیکشن.اول براش تشریح کن که حرفاش درسته اما راهش غلطه.
    مرسی ممنون که انقدر دلسوزانه جوابم رو دادید و منطقی
    امضای ایشان
    خدایا ببخش اگه گاهی مغرور شدم و یادم رفت که هر چه دارم از تو دارم

  23. کاربران زیر از مژگان 22 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  24. بالا | پست 17

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5790
    نوشته ها
    21
    تشکـر
    1
    تشکر شده 15 بار در 8 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : آبروی خانواده همسرم در خطره کمکم کنید

    خخخ ۹۰کیلو رو خوب اومدی.ولش کن بزار تو حال خودش باشه بلخره یا سرش ب سنگ میخوره یا ادم میشه.تو ک خودت شوهر داری مگه از دل اون بیچاره خبر داری اون ک بچه نیس خودش میدونه چیکار کنه .لطفن تو کار دیگران دخالت نکن

  25. بالا | پست 18

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6159
    نوشته ها
    13,512
    تشکـر
    10,854
    تشکر شده 13,741 بار در 6,989 پست
    میزان امتیاز
    24

    پاسخ : آبروی خانواده همسرم در خطره کمکم کنید

    تنها راه به خانواده همسرتون بگید ولی بهش بگید با تندی هم برخورد نکنن لج کنه بدتر شه
    امضای ایشان
    زندگی سه دیدگاه داره

    دیدگاه شما
    دیدگاه من
    حقیقت

  26. بالا | پست 19

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : آبروی خانواده همسرم در خطره

    نقل قول نوشته اصلی توسط مژگان 22 نمایش پست ها
    با عرض سلام و خسته نباشید خدمت همه عزیزان
    من 22 سالمه و 7 ساله که ازدواج کرده ام پدر شوهرم یکی از افراد فرهنگی و معروف کشور است و دارای دو فرزند پسر و یک دختر است
    خواهر شوهرم 19 ساله است و دانشگاه می رود که من جدیدا فهمیدم پنجشنبه ها دانشگاه نمی رود و با دوستانش به سفره خونه و گردش می رود خانواده همسر من خانواده ای مذهبی و با آبرو هستند من نمی دانم که چیکار باید بکنم آیا خانواده همسرم رو در جریان کارهای دخترشان قرار دهم یا نه چون دختر ساده ای هست و خیلی سریع گول حرف های دیگران رو می خوره نگرانم هر چقد که باهاش صحبت کردم فایده ای نداره میگه می خوام راحت باشم و به کسی هم ربطی نداره و اینم می دونم که با پسر عموی من دوست است و خیلی دوست دارد که ازدواج کند ولی هیچ خواستگاری ندارد چون تو این سن 90 کیلو وزن داره برا همین کسی به خواستگاریش نمیاد می ترسم با این کاراش سر منم به باد بده آخه باشگاهش رو هم می پیچونه و میاد پیش من بخدا خسته شدم شما بگید من چیکار کنم؟

    راستش بهترین راه حل اینه که با روش خودش جلو برید تا بهتون اعتماد کنه ...

    یعنی فکر کنه شمام با طرز فکرش موافقید ...

    در این میان اگه بتونید شوهرتونم اگاه کنید و از قصدتون برای کمک کردن به خواهرش بگید خیلی موثره

    چون هر کاری انجام بدید لااقل خیالتون راحته که شوهرتون از موضوع باخبره ...

    وگرنه اگه ایشون نخواد گوشش بدهکار باشه واقعا" کسی نمیتونه کاری انجام بده و

    مسلما" چون شمام در بعضی مواقع همراه هستید میتونه این فکرو ایجاد کنه که از همه چی خبر داشتید
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. بوی عطر دوران عاشقی
    توسط _Amir_ در انجمن عشق و دوست داشتن
    پاسخ: 24
    آخرين نوشته: 05-18-2014, 11:53 AM
  2. نقش غذاهای حاوی فیبر در محافظت از ریه‌ها
    توسط Artin در انجمن نکات تغذیه ای
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 02-18-2014, 02:23 PM
  3. پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 01-21-2014, 05:29 PM
  4. اثر شنا بر روی بیماری ها
    توسط R e z a در انجمن پزشکی ورزشی
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 09-30-2013, 11:20 PM
  5. چگونه خودپندارتان را قوی کنید؟
    توسط R e z a در انجمن روانشناسی شغلی
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 09-27-2013, 08:51 PM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد