نمی دونم چرا احساس میکنم که خیلی تنهام .....................هعی با اینکه اینهمه آدم کنارمن یا اینکه ازدواج کردم بعضی وقتا احساس میکنم یه زن تنهام ..................خیلی هم تنها من ساده نیستم ولی شوهرم مجبورم میکنه که حتما خونه مادرش کار کنم درحالی که جاریم خیلی همه چیو آسون میگیره و خیلی هم راحته اما شوهر من همش میگه بیا کار کن کمک کن بعضی وقتا میبینیم جاریم که دختر خالشونه نشسته و ازمن میخواد کار کنم دلم به حال خودم میسوزه ...........ولی همش میگه دوسم داره تازه من ده سال ازش کوچکترم و بعضی از رفتارا یا خواسته های منو اصلا درک نمیکنه خسته شدم دیگه از این وضعیت........................لطفا کمک کنید