نمایش نتایج: از 1 به 10 از 10

موضوع: بچه ی طلاق

1234
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8152
    نوشته ها
    4
    تشکـر
    0
    تشکر شده 7 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    0

    بچه ی طلاق

    سلام.مدتیه که پدرومادرم ازهم جداشدن.من باپدرم زندگی میکنم.پدرم تاجرومدام به کشورای مختلف میره ودرگیرکارکردنه.من مجبورم اکثراخونه ی پدربزرگم بمونم.مادرم به خاطرموضوعی ازپدرم جداشدکه باعث شدمن ازش متنفربشم.مامانمودوست ندارم وازش متنفرم ولی مامانم دایما دنبال فرصتی میگرده کهمنوببینه یاباهام حرف بزنه ومن ازش فرارمیکنم.اون کاری کرده که دلیل درستی نداره که منوقانع کنه تانظرمودرباره ش عوض کنم.فکرکنم عذاب وجدان گرفته.من 18سالمه وبجزخودم یه داداش وخواهردارم.خواهرم پیش دبستانیه و داداشمم دوم راهنماییه.من حالاوضایف زیادی دارم ومسولیت هام زیادشده.خیلی ناراحتم وتنها احساس میکنم کسی منودرک نمیکنه.پدرم خیلی آدم خوبیه امامتاسفانه دایما مشغول کارکردنه و منوکمترمیبینه ومیتونه باهام حرف بزنه وپیشم باشه .همیشه تنهام این تنهایی باعث میشه توفکروخیال فروبرم.وبه گذشته وگناه مامانم فکرمیکنم نمیدونم چیکارکنم شرایط سختی رومیگذرونم.خوشحال میشم اگه راهی روپیشنهادکنیدکه بتونم بااین حالم کناربیام

  2. 3 کاربران زیر از دیلان بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  3. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6459
    نوشته ها
    1,228
    تشکـر
    5,007
    تشکر شده 3,611 بار در 1,092 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : بچه ی طلاق

    سلام

    عزیزم اینکه شما در شرایط سختی قرار داری نباید باعث بشه که احساس ناامیدی کنی...
    قوی باش و برای خوشبختی خودت و خواهر برادرت نهایت تلاشتو بکن

    درمورد مادرت ، هر چقدر هم گناهکار باشه و تو ازش بدت اومده باشه ، نباید نسبت بهش بی احترامی و کم توجهی کنی،
    هر کسی تو زندگیش اشتباهاتی میکنه، هرچقدرم گناهش بزرگ باشه تو نباید حق مادریشو ازش بگیری
    مادرت حق داره نگرانت باشه و بخواد ببینتت و بهت توجه کنه، پس ازش فرار نکن

    عزیزم سعی کن موقعیت خودتو بپذیری و برای بهتر شدنش تلاش کنی
    یاد و ارتباط با خدا را فراموش نکن
    یادت باشه گذشته رو نمیشه تغییر داد، پس در "حال" زندگی کن
    و روی اون قسمت زندگیت که میتونی تغییرش بدی و بهترش کنی تمرکز کن

    امیدوارم همیشه و در هر شرایطی ، موفق و شاد باشی
    امضای ایشان



  4. 3 کاربران زیر از naghme بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  5. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8152
    نوشته ها
    4
    تشکـر
    0
    تشکر شده 7 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بچه ی طلاق

    ممنون ازراهنماییتون.باورکنید خیلی تلاش کردم که مامانموببخشم امانمیتونم نمیشه.نمیدونم این همه اسرارش برای نزدیک شدن به من چیه؟وقتی ولم کردورفت من خیلی بهش التماس کردم اماگوش نکرد مامانم کسای دیگه ای روبه ماترجیح داد چیزای دیگه ای رو ماترجیح داد نمیدونم خیلی برام سخته قبول کنم که مامانموببخشم
    نمیتونم شایدم نمیخوام ولی باورکنین نمیتونم اما کلافه م کرده اونقدرکه دنبالم میاد تودانشگاهمونم استادم شده روزایی که باهاش کلاس دارمونمیرم دانشگاه چندتاازکتاباموتاحالا افتادم به خاطراین موضوع.چندبارهم باهاش حرف زدم.مامانم یه جوری میخواد به من بفهمونه که گناهکارنیست.اما نمیتونه دلیل قانع کننده ای به من بده.نمیتونم ببخشمش

  6. کاربران زیر از دیلان بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  7. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6459
    نوشته ها
    1,228
    تشکـر
    5,007
    تشکر شده 3,611 بار در 1,092 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : بچه ی طلاق

    نقل قول نوشته اصلی توسط دیلان نمایش پست ها
    ممنون ازراهنماییتون.باورکنید خیلی تلاش کردم که مامانموببخشم امانمیتونم نمیشه.نمیدونم این همه اسرارش برای نزدیک شدن به من چیه؟وقتی ولم کردورفت من خیلی بهش التماس کردم اماگوش نکرد مامانم کسای دیگه ای روبه ماترجیح داد چیزای دیگه ای رو ماترجیح داد نمیدونم خیلی برام سخته قبول کنم که مامانموببخشم
    نمیتونم شایدم نمیخوام ولی باورکنین نمیتونم اما کلافه م کرده اونقدرکه دنبالم میاد تودانشگاهمونم استادم شده روزایی که باهاش کلاس دارمونمیرم دانشگاه چندتاازکتاباموتاحالا افتادم به خاطراین موضوع.چندبارهم باهاش حرف زدم.مامانم یه جوری میخواد به من بفهمونه که گناهکارنیست.اما نمیتونه دلیل قانع کننده ای به من بده.نمیتونم ببخشمش
    نمیگم ببخشش اما برای ادامه، اون موضوع رو باید بپذیرین و بذارین کنار عزیزم،
    درموردش دیگه هیچ حرفی با مامانت نزن
    به مامانت هم بگو که اگه میخواد رابطه تون مادر و دختر برقرار بمونه و بهتر بشه لطفا دیگه دست از توجیه کردن برداره و درموردش حرفی نزنه
    ازش فرار نکن، اما برای ارتباطتون و اینکه چه موقع و کجا همدیگه رو ببینین و در چه مورد حرف بزنین برنامه ریزی کن، تا زندگیت به این خاطر به هم نریزه
    امضای ایشان



  8. 2 کاربران زیر از naghme بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  9. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2014
    شماره عضویت
    2482
    نوشته ها
    111
    تشکـر
    19
    تشکر شده 51 بار در 36 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : بچه ی طلاق

    سلام
    قبل از اینکه مادرتون شما رو ترک کنه رابطون با ایشون چطور بود؟
    مادرتون چه کار کردن که باعث شده شما نتونید ایشون رو ببخشید؟
    در حال حاضر رابطون با برادر و خواهرتون چطوره؟ اونها هم با مادرتون رابطه خوبی ندارند؟

  10. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    8105
    نوشته ها
    72
    تشکـر
    47
    تشکر شده 79 بار در 37 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : بچه ی طلاق

    به مادرت اجازه بده تا دلایلشو بهت بگه.
    تنها نیستی خواهرو برادر داری که میتونن لحظات به یادموندنی رو واست بسازن
    امضای ایشان
    اگر انسانی
    انسان دیگری را سرزنش کند
    نمیرد تا خود مرتکب آن گناه شود

  11. کاربران زیر از paryas بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  12. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8152
    نوشته ها
    4
    تشکـر
    0
    تشکر شده 7 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بچه ی طلاق

    نمیخوام ببینمش تابرای دیدنش برنامه ریزی کنم.رابطم باهاش خوب بودقبل ازطلاق.بابرادرخواهرم خوبم اونابجزمن کسیوندارن.خیلی بیشترازگذشته هم به من وابسته شدن.مشکل من اینه که میخوام مامانم دست ازسرم برداره ول نمیکنه.نمیتونم بگم چیکارکرده ولی حداقل ازنظرمن گناهش بخشیدنی نیست نمیتونم چشم پوشی کنم.ممنون ازراهنمایی همتون

  13. 2 کاربران زیر از دیلان بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  14. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6140
    نوشته ها
    244
    تشکـر
    159
    تشکر شده 386 بار در 165 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بچه ی طلاق

    همیشه ببخش تا بخشیده بشی

    شما هم شک نکن تو زندگیت احتمال داره ( در آینده ) مرتکب اشتباهی بشی و اون موقع هستش که انتظار داری که دیگران تو را

    ببخشن

    پس ببخش ....

    ایشون هم که نزدیکترین فرد به شماست از نظر خونی به حرفاش گوش کن

    به هر حال اگر اشتباهی هم مرتکب شده دلایلش برای اونی که باید قانع کننده باشه ( خودش ) قانع کننده هست

    و تاوان اشتباهشو هم داده با از دست دادن همسر و فرزندان . بیشتر از این شما مجازاتش نکن چون مجازات کردن مخصوص خداست و

    بس .

  15. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2014
    شماره عضویت
    2482
    نوشته ها
    111
    تشکـر
    19
    تشکر شده 51 بار در 36 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : بچه ی طلاق

    نقل قول نوشته اصلی توسط دیلان نمایش پست ها
    نمیخوام ببینمش تابرای دیدنش برنامه ریزی کنم.رابطم باهاش خوب بودقبل ازطلاق.بابرادرخواهرم خوبم اونابجزمن کسیوندارن.خیلی بیشترازگذشته هم به من وابسته شدن.مشکل من اینه که میخوام مامانم دست ازسرم برداره ول نمیکنه.نمیتونم بگم چیکارکرده ولی حداقل ازنظرمن گناهش بخشیدنی نیست نمیتونم چشم پوشی کنم.ممنون ازراهنمایی همتون
    اون مادر شماست
    درسته که ممکنه اشتباهی کرده باشه
    اما به هرحال بچه اش رو دوست داره
    یعنی اینقدر کارشون ناراحت کننده بوده که دیگه نمیتونید ببینیدش؟

  16. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2013
    شماره عضویت
    1137
    نوشته ها
    85
    تشکـر
    39
    تشکر شده 63 بار در 29 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : بچه ی طلاق

    دوست عزیز شما دارین میگین دوتا خواهربرادر هم دارین...واسه اینکه شما به اون ها هم اهمیت میدین و این خیلی خوبه که احساس مسئولیت میکنید...پس یه کاری نکنید که خدایی نکرده در عصابنیت با مادرتون طوری برخورد کنین که ذهن خواهر بردارتون هم نسبت بهشون خراب شه...وسعی کنین بذارین حتی اگه براتون رودر روشدن باهاشون سخته بذارین توضیحشونو بدن ...ی بار هرچند هم که سخت باشه به خاطر اون روزها و شب هایی که مادرتون براتون زحمت کشیده و شما رو بزرگ کرده باهاش حرف بزنین ولی نه با دعوا با حفظ حرمت.این وسط هوای خواهر کوچیکترتون هم خیلی داشته باشین چون خیلی باتوجه به سنش روحیش حساس و لطیفه
    و سعی کنین همیشه از خدا تو این موارد بیشتر کمک بخواین و توکل کنید به خدا

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد