نمایش نتایج: از 1 به 1 از 1

موضوع: براي تغييرات مثبت در زندگي، گاهي بنويسيد

960
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    Lightbulb براي تغييرات مثبت در زندگي، گاهي بنويسيد

    براي تغييرات مثبت در زندگي، گاهي بنويسيد:
    نوشتن و نوشتن! همان چیزی که اهل قلم می‌دانند، می‌خواهند و دوست دارند در بهبود سطح و کارایی آن تلاش کنند. باید پذیرفت که به اندازه تمام آدم‌ها می‌توان سبک نوشتاری و خلاقیت در نویسندگی یافت و این باعث می‌شود هر لحظه و دقیقه شاهد پیدایش نسل‌های جدید و متنوعی از نوشتار خلاقانه و جذاب باشیم. این نکته را که در نظر بگیریم، می‌توانیم این حقیقت را هم باور کنیم که پس می‌توان از همه آن اشخاصی که پای در این عرصه می‌گذارند و تجربه کسب می‌کنند، پند و اندرز برای بهتر نوشتن آموخت و به کار بست.

    اگر می‌نویسید تا مثل آهوي زبر و زرنگی از صف به بیرون بجهید، احتمالا به این نتیجه هم رسیده‌اید که بیرون جهیدن از این صف به تنهایی نمی‌تواند شما را به نوشتن تشویق کند. کمتر کسی است که بنویسد و به چاپ‌شدن آثارش فکر نکند. به این‌که اسمتان روی جلد کتابتان چاپ شود، توی ویترین کتاب‌فروشی‌ها جا خوش کند و هرازگاهی یک آدم کتاب‌خوان به داخل کتاب‌فروشی مراجعه و اثر شما را بخرد. و بعد به کافه‌ای برود و در حالی که قهوه فرانسه‌اش را از فنجان می‌نوشد، کتاب شما را ورق بزند و آن را بخواند؛ داستان‌های شما را بخواند. همان داستان‌هایی که شب و روز پشت میز تحریرتان نشسته و آنها را روی کاغذ نوشته یا توی ماشین‌تحریر تایپ کرده بودید.
    این فوق‌العاده است. چه کسی را می‌شناسید که دوست نداشته باشد داستان‌هایش چاپ شود، مردم آنها را بخوانند و بعد تبدیل به نویسنده‌ای شود که جامعه برای او ارزش و احترام زیادی قایل است؟
    اگر داستان‌هایی برای چاپ کردن دارید و با این حال پیداکردن ناشر برایتان، مثل کشتن حریف مراحل آخر بازی‌ مورتال کمبت سخت و تا حدی غیرممکن است، بهتر است این گزارش را بخوانید. ما پای صحبت سه تا از ناشرهای معروفی نشسته‌ایم که سیاست‌های جدید و تازه‌ای برای کشف نویسنده‌های جوان به کار بسته‌اند.
    تعدادي از انتشاراتی‌ها روی نویسنده‌های جوان سرمایه‌گذاری می‌کنند، آثارشان را چاپ و آنها را به جامعه کتاب‌خوان معرفی می‌کنند. چه بسا که همین نویسنده‌ها در آینده‌ای نزدیک تبدیل به غول‌هایی در ادبیات کشورمان شوند.

    دنبال نخود سیاه نروید
    بعضی از ناشران کتاب که اکثرشان هم ناشرهای درجه دو و سه هستند، با نویسنده‌ کتاب اولی تنها از منظر جیبی پر از پول نگاه می‌کنند. یعنی اگر جیبتان خالی باشد، آنها شما و نوشته‌هایتان را اصولا تحویل نمی‌گیرند. باید پول و پله‌ای داشته باشید تا حداقل بتوانید مقداری از هزینه چاپ کتاب را خودتان پرداخت کنید. خیلی از نویسنده‌های تازه‌کار هم به خاطر شوقی که برای چاپ اثرشان دارند، حاضرند هر کاری برای این دسته ناشرها انجام بدهند. در این حالت دیگر کسی به بار ادبی نوشته شما توجهی ندارد؛ این‌که چقدر کتابتان را خوب نوشته‌اید، و این‌که آیا اصلا کتابتان قابلیت چاپ شدن دارد یا نه...
    ناشرهای درجه اول و معتبر هم که حسابشان جداست. آنها به محض این‌که بفهمند مثلا 20 سالتان است و تا حالا کتابی چاپ نکرده‌اید، شما را به راحتی دنبال نخود سیاه می‌فرستند. حتی اگر همینگوی جوان با استعداد هم باشید، و حتی اگر بهترین رمان یا مجموعه داستان تاریخ ادبیات را هم نوشته باشید، باز حاضر نمی‌شوند ریسک کنند و رویتان سرمایه‌گذاری کنند. کی اولین کتاب یک نویسنده 20 ساله را می‌خواند؟
    کی حاضر است برای نویسنده گمنامی که اسمش را تنها اعضای فامیل و هم‌کلاسی‌هایش می‌دانند سرمایه‌گذاری کند؟
    اما همیشه هم اوضاع به این درب و داغانی‌ نیست. در این سال‌های اخیر بعضی از ناشرهای معتبر دست به کار شده‌اند و یک عالمه انرژی و نیرو و خلاقیت و سرمایه به کار گرفته‌اند تا پر و بال نویسنده‌های جوان را بگیرند، کتاب‌هایشان را چاپ کنند و همان‌طور که به نویسنده‌های کله‌‌گنده دستمزد می‌دهند، به نویسنده‌های کتاب‌ اولی هم حق‌التالیف بدهند، برایشان نشست مطبوعاتی بگذارند و خلاصه این‌که تحویلشان بگیرند.
    به قول يكي از دوستان، وظیفه یک ناشر این است که احمد محمود بسازد و محمود دولت‌آبادی جدید و صفر کیلومتر تولید کند: «همین که بتوانیم از بین تمام نویسنده‌هایی که به جامعه ادبی و کتاب‌خوان معرفی می‌کنیم، پنج تا چهره را ماندگار کنیم، به هدفمان رسیده‌ایم.
    برای این کار باید استعدادهای جوان را کشف کنیم و باید با روش آزمون و خطا نویسنده حرفه‌ای تولید کنیم. وظیفه‌ و رسالت ناشر این است که نویسنده جدید معرفی کند. وگرنه این‌که بیاییم صرفا کارهای قبلی و تکراری را با فرمت جدید چاپ کنیم، کتاب «چه کسی پنیر مرا قورت داد» [یا پولدارشدن در جیک ثانیه] منتشر کنیم، کار حرفه‌ای و مرغوب محسوب نمی‌شود. ناشر حرفه‌ای کسی است که از بین نسل‌ جوان نویسنده پیدا کند.»
    مدير يكي از نشرها می‌گوید: «همین نویسنده‌هایی که ما الآن با مقداری ریسک کارشان را چاپ می‌کنیم، در آینده جای پای خود را در دنیای داستان‌نویسی سفت می‌کنند و آینده ادبی ما را هم همین‌ها می‌سازند.»
    هر چند که ممکن است این کار یک جورهایی برای ناشر بازتاب منفی هم پیدا کند. مثلا يكي از همكاران به بعضی‌ها اشاره می‌کند که ادعا می‌کنند يك انتشارات داخلي می‌خواهد با این روش سلیقه مخاطبان ایرانی را به جهت خاص و از پیش تعیین شده‌ای هدایت کند. یا این‌که بعضی‌ها می‌گویند اين نشر در انتخاب نویسنده‌های مبتدی سهل‌انگاری کرده و آثار سطح پایین منتشر کرده‌ است... «ولی این حرف‌ها اکثرا غیرکارشناسی است و بعضی‌ از آنها از روی بخل است. ما می‌خواهیم به راهمان ادامه بدهیم و نسل نویسنده‌های جوان را به کشورمان معرفی کنیم. مثلا خیلی از همین نویسنده‌ها الآن توانسته‌اند جوایز ادبی معتبری را از آن خود کنند.»
    يكي ديگر از همكاران ما در اين حيطه می‌گوید که شما به عنوان یک مراجعه‌کننده اولین کارتان را جهت چاپ روی میز او و همکارانش می‌گذارید. اثر شما برای مطالعه و بررسی به شورای تحریریه می‌رود و خوانده می‌شود. او می‌گوید که اگر اثر شما از نظر نثر، انتخاب داستان، موضوع، فضای داستانی و بقیه عناصری که یک داستان را خوب و خواندنی می‌کند، مورد تایید باشد، آن‌وقت برای چاپ و نشر آن کتاب موافقت می‌شود.
    به همین سادگی، به همین راحتی: دیگر نه دنبال اسم و رسم شما هستند و نه برایشان مهم است که شما یک تین‌ایجر 14-13 ساله هستید یا یک آقا یا خانم سی و چندساله.

    ناشر یعنی همین
    چاپ آثار نویسنده‌ی جوان و تقریبا گمنام یک‌جورهایی ریسک بالایی دارد. ناشران با این‌کار ممکن است حتی ضرر هم بکنند. آن‌طور که خانمي كه در اين راستا فعاليت مي‌كند مي‌گويد: رمان‌های خارجی همیشه بیشتر فروش می‎رود. هزینه چاپ مجموعه داستانی از یک نویسنده کتاب اولی ایرانی به همان اندازه هزینه چاپ و نشر یک رمان خارجی مشهور است.
    همان هزینه‌های معمول: طراحی جلد، پول کاغذ، مقوا، هزینه صفحه‌بندی و غیره. از طرفی نویسنده‌های نسل ما اکثرا به نوشتن داستان کوتاه روی می‌آورند، در حالی که مخاطب عام یعنی اکثر مردم بیشتر دوست دارند رمان بخوانند و کمتر داستان کوتاه... با این حال به قول خانم کیان‌افراز «ناشر نباید همه‌اش کتاب خارجی و پرفروش که توی بازار به خوبی فروش می‌رود، چاپ کند. ما به عنوان یک ناشر ادبی وظیفه داریم تا کتاب جدید از نویسنده‌های جدید توی غرفه‌هایمان به نمایش بگذاریم. مثلا يك انتشارات داخلي از سال 87 به این‌ور حدود 60 نویسنده جدید و تازه نفس به جامعه کتاب‌خوان معرفی کرده است.»
    آقای ديگري هم می‌گوید: «ما دنبال ادبیات بازاری و به اصطلاح بفروش نیستیم. تیراژ نویسنده‌های جدید اکثرا چیزی حدود هزار یا هزار و 100 تا است و به همین خاطر ما ناشرها روی چاپ آن چندان سودی نمی‌کنیم. با این حال همچنان به کارمان ادامه می‌دهیم؛ همان‌طور که در گذشته این سیاست را دنبال کرده‌ایم. افرادی که الان نویسنده‌های مطرحی به حساب می‌آیند، برای اولین بار توسط خيلي از اين انتشارات‌ها کارشان چاپ شد و خودشان نيز تا حد كافي رضايت داشتند.»
    يكي ديگر از دوستان در اين كار در مورد روال کار يكي از انتشارات می‌گوید: «ما آثار ارسال شده را می‌خوانیم و اگر آنها از فیلتر کارشناسی‌مان عبور کردند و تایید شدند، آن‌وقت با نویسنده‌های جدید به همان صورت نویسنده‌های باسابقه و مطرح قرارداد می‌بندیم.»
    يكي از همكاران در مورد يكي از انتشارات داخلي می‌گوید: «ما تا حالا کتاب با هزینه مولف چاپ نکرده‌ایم و همین‌طور حق‌التالیف تمام نویسنده‌ها را به یک اندازه پرداخت کرده‌ایم. مثلا همان درصد حق‌التالیفی که به يك نويسنده معروف پرداخت می‌شود، برای یک نویسنده جدید و تازه ‌پا هم در نظر می‌گیریم.»

    امتیازتان را بالا ببرید
    وقتی کارتان را به یک ناشر می‌سپارید، هیئت نظارت آن را مطالعه می‌کند و به آن امتیازی می‎‌دهد. بعد اگر امتیاز شما به حد قابل قبول رسید، آن وقت کارتان برای چاپ تایید می‌شود و بعد مراحل خاص خودش را طی خواهد کرد. ولی مطمئنا اگر این اتفاق نیفتاد، نباید امیدتان را از دست بدهید. بهتر است بروید و بیشتر مطالعه کنید و بیشتر روی نوشته‌هایتان کار کنید.
    يكي از انتشارات‌هاي داخلي کارگاه‌های داستان‌نویسی‌ای برپا کرده تا آنهایی که امتیاز قابل قبولی را نمی‌آورند، در آنجا روی آثارشان تمرکز کنند و نقاط ضعف آن را برطرف کند. کارگاه‌های داستان‌نویسی دیگر هم همین‌کار را می‌کنند. در آنجا آثارتان را بازنویسی و ویرایش کنید و کیفیت آنها را بهبود ببخشید.
    به هر حال چنانچه کارتان قبول نشد، نباید قطع امید کنید؛ بهتر است دوباره تلاش کنید تا امتیازتان را بالا ببرید. بسياري از انتشاراتي‌ها منتظر آثار شما هستند و از اين كه خودتان قلم به دست بگيريد و با سلايق خود و فكر خودتان قلم بزنيد، لذت برده و شما را ياري مي‌كنند كه به درجه مطلوب‌تري دست يابيد.
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  2. 3 کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. چگونه مي توانم اوضاع زندگيم را تغيير دهم؟
    توسط Artin در انجمن روانشناسی ازدواج
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 01-07-2014, 12:07 AM
  2. اشکالات رژيم هاي لاغري از نگاه طب سنتی اسلامي، ايراني
    توسط R e z a در انجمن طب سنتی و گیاهان دارویی
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 09-30-2013, 12:52 AM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد