نمایش نتایج: از 1 به 13 از 13

موضوع: تهدید شدن و افسردگی

1508
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2014
    شماره عضویت
    3033
    نوشته ها
    1,622
    تشکـر
    1,448
    تشکر شده 2,948 بار در 1,084 پست
    میزان امتیاز
    12

    تهدید شدن و افسردگی

    با سلام یکی از دوستان پیامی رو خصوصی مطرح کردن که با اجازه خودشون اینجا مطرح کردیم ...

    مشکل من از دانشگاهم شروع شد. یه دانشجویی که نتونستم تحمل کنم و دهنمو بی موقع باز کرده بودم حرفایی زده بودم که نباید میزدم . وقتی که فقط دو ترم به پایان دانشگاه مونده بود و وقتی که من تو رشته خودم تو دانشگاه بین دختر و پسر نفر اول بودم . بعد از اون حرفها خیلی تهدید شدم ، تهدید از طرف دوستای خودم که من هیچ وقت نفهمیدم کیا بودن . خیلی اذیت شدم جوری که دیگه نتونستم ادامه بدم ودیگه دانشگاه نرفتم . بعد از دانشگاه چون خیلی ترسیده بودم حدود دو سال من از خونه بیرون نرفتم چون مدام فکر میکردم دنبالم هستن . شبها کابوس های وحشتناک دست بردار نبودن . از تمام اینها هم هیچ کسی خبر نداره حتی به خانوادم جرات نکردم بگم نمیتونستم با کسی حرف بزنم و قتی که پرسیدن چرا دانشگاه نمیرم فقط در جوابشون گفتم این رشته رو دوست ندارم در حالی که من عاشق رشته تحصیلیم بودم و کلی سرزنش شدم که چرا از اول فکرامو نکردم. چند ساله از اون ماجرا میگذره و من دیگه خسته شدم از تو خونه نشستن خسته شدم که نمیتونم به کسی حرف دلمو بزنم . برام خواستگار اومد و از قبل میشناختمش و دوسم داشت منم دوسش داشتم به خاطر مشکلم بهش جواب رد دادم اونم بعد از چند سال که منتظرم بود و من نتونستم حرفامو بهش بزنم از ایران رفت . حالا موندم تنها و هیچ امید و دلگرمی هم ندارم به نظرتون باید چیکار کنم ؟ شما راهنماییم کنید . در ضمن با توجه به اینکه من اصل دیپلمم دست دانشگاه هست و چون هنوز میترسم نرفتم دیگه دانشگاه که دیپلممو بگیرم . به نظرتون من چیکار میتونم بکنم؟ چون دیپلم ندارم حتی امکان این که برم خارج از کشور واسه تحصیل رو هم ندارم .

    سپاسگزارم ازتون

  2. 5 کاربران زیر از farimah بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  3. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5829
    نوشته ها
    195
    تشکـر
    470
    تشکر شده 242 بار در 113 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ :تهدید شدن و افسردگی

    واقعا نمیدونم چی بگم!! آیا این خانم با برخوردی هم مواجه شده؟؟؟؟؟ فقط چون درسش خوب بوده تهدیدش کردن؟؟؟؟ خوب چرا نرفته پیش پلیس؟؟؟؟؟!! اصلا به چی تهدیدش کردن؟؟؟؟ خوب تا آخر عمرش که نمیتونه خونه نشین باشه باید با خانوادش مطرح کنه باید از کسی یا کسانی کمک بگیره دست رو دست گذاشتن که چیزیو درست نمیکنه. عقل سلیم میگه که باید از خانوادش کمک بگیره و به پلیس اطلاع بده تا کی میخواد با ترس زندگی کنه ضمن اینکه ایشون انگار میدونه که چه کسایی تهدیدش میکنن. از قدیم هم گفتن سنگ بزرگ نشانه ی نزدن است آدم که نباید انقد زود خالی کنه!!!!

  4. 4 کاربران زیر از Helish بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  5. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    7318
    نوشته ها
    630
    تشکـر
    966
    تشکر شده 1,691 بار در 465 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ :تهدید شدن و افسردگی

    ببخشید من متوجه نشدم که علت تهدید کردنشون چی بوده میشه بیشتر توضیح بدید تا بهتر بتونیم کمک کنیم؟در این صورت فک نمیکنم کمکی از دست من و سایر

    دوستان بربیاد

    موفق باشید

  6. 4 کاربران زیر از Alisbi بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  7. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6383
    نوشته ها
    1,127
    تشکـر
    5,296
    تشکر شده 3,316 بار در 981 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ :تهدید شدن و افسردگی

    سلام آبجی.
    من احساس میکنم این همه ماجرا نیست....

    و تحریف شدست البته از سمت اون شخص...

    وگرنه به قول دوستان.هیچ منطقی قبول نمیکنه به صرف همچین حرفی از رشته مورده علاقه و به کلی از زندگی دست بکشی!!!!

    تهدید جرم هست...و قابل پیگیری....

  8. 4 کاربران زیر از sr1494 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  9. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5950
    نوشته ها
    157
    تشکـر
    80
    تشکر شده 174 بار در 83 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ :تهدید شدن و افسردگی

    احتمالا سیاسی بوده
    امضای ایشان
    تویی که مرا در سقوط می بینی
    آیا تاکنون اندیشیده ای
    شاید خود وارونه ایستاده ای؟...

  10. 3 کاربران زیر از آنارشیست بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  11. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6691
    نوشته ها
    4,297
    تشکـر
    18,649
    تشکر شده 9,823 بار در 3,399 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ :تهدید شدن و افسردگی

    سلام

    دلیل تهدید ها میتونسته موفقیت شما بوده باشه و خواستن شما رو از صحنه رقابت حذف کنن ، پس نباید تسلیم میشدید . . .

    تهدید هر علتی و هرچقدرم هم که شدید بوده شما باید مقاومت میکردین .

    خانواده همیشه آدمو حمایت میکنن ، پس نباید از اونها هم مخفی میکردین ، نگه داشتن این همه فشار درون خودتون خوب نیست .

    با خانواده بیشتر صحبت کنید ، مطمعن باشین در تمام ضمینه ها خانواده هوای شما رو دارن .

    برای ادامه تحصیل هم دیر نیست ، پس تصلیم نشین . . .

    احساس های منفی رو از خودتون دور کنید و به زندگیتون ادامه بدین ، این حس ترس و اضطراب فقط به شما صدمه میزنه . . .

    موقعیت های جدید برا ازدواج هم برای شما پیش میاد پس افسوس نخورید.

    با فرار کردن هم مشکل شما حل نمیشه .

    هیچ وقت ، هرگز تسلیم نشید.

    نظر شخصی من بود ، باتوجه به توضیح کمی که داده شده بود .

  12. 4 کاربران زیر از reza1 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  13. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2014
    شماره عضویت
    3033
    نوشته ها
    1,622
    تشکـر
    1,448
    تشکر شده 2,948 بار در 1,084 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ :تهدید شدن و افسردگی

    نقل قول نوشته اصلی توسط Alisbi نمایش پست ها
    ببخشید من متوجه نشدم که علت تهدید کردنشون چی بوده میشه بیشتر توضیح بدید تا بهتر بتونیم کمک کنیم؟در این صورت فک نمیکنم کمکی از دست من و سایر

    دوستان بربیاد

    موفق باشید
    علی جان ایشون ضد حکومت حرفایی زدن واطلاعاتیای بسیجی تهدیدشون کردن
    که یه جاهایی میبرنش.......

  14. 2 کاربران زیر از farimah بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  15. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2014
    شماره عضویت
    3033
    نوشته ها
    1,622
    تشکـر
    1,448
    تشکر شده 2,948 بار در 1,084 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ :تهدید شدن و افسردگی

    ایشون الان تقریبا هفت ساله که خونه نشین شده ازترس ...
    بلاخره ازیه جایی باید این گذشته رو بزاره کنارو به زندگی برگرده
    این ترس و بزاره کناربه خودش جرات بده
    فکرکردن به گذشته یعنی این چندین سال افسردگی که داشتین یعنی تنهایی یعنی سختیای که کشیدین
    هیچ منفعتی براتون نداشته ونداره این افکاروترسو بریزین دور
    میدونم سخته اما اگه بخواین میتونید

  16. 4 کاربران زیر از farimah بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  17. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ :تهدید شدن و افسردگی

    نقل قول نوشته اصلی توسط farimah نمایش پست ها
    با سلام یکی از دوستان پیامی رو خصوصی مطرح کردن که با اجازه خودشون اینجا مطرح کردیم ...

    مشکل من از دانشگاهم شروع شد. یه دانشجویی که نتونستم تحمل کنم و دهنمو بی موقع باز کرده بودم حرفایی زده بودم که نباید میزدم . وقتی که فقط دو ترم به پایان دانشگاه مونده بود و وقتی که من تو رشته خودم تو دانشگاه بین دختر و پسر نفر اول بودم . بعد از اون حرفها خیلی تهدید شدم ، تهدید از طرف دوستای خودم که من هیچ وقت نفهمیدم کیا بودن . خیلی اذیت شدم جوری که دیگه نتونستم ادامه بدم ودیگه دانشگاه نرفتم . بعد از دانشگاه چون خیلی ترسیده بودم حدود دو سال من از خونه بیرون نرفتم چون مدام فکر میکردم دنبالم هستن . شبها کابوس های وحشتناک دست بردار نبودن . از تمام اینها هم هیچ کسی خبر نداره حتی به خانوادم جرات نکردم بگم نمیتونستم با کسی حرف بزنم و قتی که پرسیدن چرا دانشگاه نمیرم فقط در جوابشون گفتم این رشته رو دوست ندارم در حالی که من عاشق رشته تحصیلیم بودم و کلی سرزنش شدم که چرا از اول فکرامو نکردم. چند ساله از اون ماجرا میگذره و من دیگه خسته شدم از تو خونه نشستن خسته شدم که نمیتونم به کسی حرف دلمو بزنم . برام خواستگار اومد و از قبل میشناختمش و دوسم داشت منم دوسش داشتم به خاطر مشکلم بهش جواب رد دادم اونم بعد از چند سال که منتظرم بود و من نتونستم حرفامو بهش بزنم از ایران رفت . حالا موندم تنها و هیچ امید و دلگرمی هم ندارم به نظرتون باید چیکار کنم ؟ شما راهنماییم کنید . در ضمن با توجه به اینکه من اصل دیپلمم دست دانشگاه هست و چون هنوز میترسم نرفتم دیگه دانشگاه که دیپلممو بگیرم . به نظرتون من چیکار میتونم بکنم؟ چون دیپلم ندارم حتی امکان این که برم خارج از کشور واسه تحصیل رو هم ندارم .

    سپاسگزارم ازتون

    گاهی خود احساس ترس از خود اون اتفاق بدتره و برای شما اینطور بوده ...

    در صورتی که ممکن بود این یک تهدید پوچ باشه و شما میتونستید به قول گفته دوستان از طریق پلیس پیگیری کنید

    البته ما نمیدونیم این موضوع و حرفی که شما زدید چی بوده که تا این مرحله پیش رفته ...

    ولی اونقدر خودتونو در پیله تنهایی و انزوا پیچوندید که موقعیتهای زندگی رو از دست دادید ...

    به هرحال اگه تهدید بوده دیگه کمرنگ شده و باید روزی از این پوسته بیرون بیایت ...

    اشتباه دوم این بوده که با خانواده خودت مشورت نکردی تا بتونن در این مورد به شما کمک بکنن ...

    تمام این مشکلات رو خودتون به وجود آوردید و خود شما هستید که میتونید خط پایانی برای اونا باشید ...

    امام علی ع :

    هر گاه از چیزی می ترسی خود را در آن بیفکن که گاهی ترسیدن از آن چیز مهم تر از واقعیت خارجی است(حکمت 175 نهج البلاغه)

    انسان باید بداند که قابلیت های وجودی او بالاتر از انواع ترسهاست،

    چیزی نیست که قابل حل شدن نباشد، مشکلی نیست که که اسان نگردد و ترسی نیست که برطرف نشود.
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  18. 5 کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  19. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6383
    نوشته ها
    1,127
    تشکـر
    5,296
    تشکر شده 3,316 بار در 981 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ :تهدید شدن و افسردگی

    نقل قول نوشته اصلی توسط farimah نمایش پست ها
    علی جان ایشون ضد حکومت حرفایی زدن واطلاعاتیای بسیجی تهدیدشون کردن
    که یه جاهایی میبرنش.......
    خواهر جان بهشون بگید.
    محاربه و افساد فی الارض و بغی.... که سنگین ترین جرایم علیه نظام و حکومت است با توبه و ابراز ندامت قابل عفو و تخفیفه(با شرایطی)...

    ایشون که در مقابل محارب.مفسد.یاغی...کاری نکردن!!!!!! که بخوان 6سال خودشونو با ی ترس بی مورد خونه نشین کنن.

    مطمئن باشید دوستان بسیجی فقط خواستن یه تذکری داده باشن.من به فریماه گفتم.من چند نفر از دوستام که جاهلیت کردنو تو اختشاشات

    نا خواسته وارد شدن. با اینکه دستگیر شدن و 1ماه تو "اوین" بودن.با اخذ تعهد آزاد شدن....میبینید که حرف زدن شما در مقابل این افراد "هیچه"

    و موردی برای ترسیدن نداره.شما هم که نادم هستین.و خوشبختانه حرفشونم گوش کردین.پس جای برای نگرانی نیست.به زندگیتون برگردید.اگه

    کمک حقوقی هم خواستین من حاظرم کمکتون کنم.حتی اگه منزلتون تهران باشه از طریق دوستانم.میتونم برای اینکه خیالتون راحت باشه از

    ناحیه یا حوزه بسیج اون منطقه بخوام که به هر طریقی خیال شما رو راحت کنن.

    من با تمام اطمینان میگم که ترس شما بی مورده....و خواستین بهتونم ثابت میکنم.

    یا علی

  20. 3 کاربران زیر از sr1494 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  21. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6616
    نوشته ها
    12
    تشکـر
    1
    تشکر شده 16 بار در 8 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : تهدیدشدم

    درود و سلام

    ایشون یک مقدار زیادی تهدید ها رو جدی گرفتن
    6 سال؟!! خیلی زیاده مطمئن باشید اتفاقی نمی افته به راحتی و آزادانه برید به کار و زندگیتون برسید و سیاست رو بزارید کنار که خطرناکه
    برید با خیال راحت چون مطمئن باشید یادشون رفته و یک چیزی گفتن و اگر بخوان اینجوری آدم ها رو ببرن یه جایی الان باید نصف ملتو ور دارن ببرن ،الان خداروشکر توی دولت جدید چنین چیز هایی وجود نداره و راه برای انتقاد بازه

    بدرود و یاعلی
    امضای ایشان


    اتفاقی به این سایت رسیدم
    با این که اصلا وقت فعالیت رو ندارم تصمیم دارم تو این سایت به هموطنانم کمک کنم چون سری به کمک ها و درخواست ها زدم دیدم خیلی ها برای یک سری مشکلات ساده می خوان دست به خودکشی بزنن و با مشکلات خودم که مقایسه کردم دیدم من باید هزاران بار خودکشی می کردم .منم خیلی مشکل دارم اما تونستم بایستم

    دوست من شکست عشقی تو در برابر کار کردن یک بچه 10 ساله و فال فروختن یک دختر 8 ساله خیلی مسخره به نظر میرسه اینطور نیست؟؟

  22. 2 کاربران زیر از alireza0097 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  23. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    7318
    نوشته ها
    630
    تشکـر
    966
    تشکر شده 1,691 بار در 465 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : تهدیدشدم

    من هم در تایید و ادامه حرفه اقا سعید اینو بگم که برا یکی از دوستای من هم همچین اتفاقی افتاده بود ولی با این تفاوت که ایشون تو یکی از شبکه های ضدایرانی ماهواره ای

    تلفنی حرفایی رو زدن که به جرات میگم به 24 ساعت هم نرسید که اومدنو گرفتنشو بردن جایی که عرب نی انداخت

    مطمئن باشید وزارت اطللاعات ایران و حتی بسیج اونقدر قوی هستش که اگه بخواد کسی رو پیدا کنه تو کمتر از 24 ساعت اینو میکنه حالا این شخص میخواد هر کجای ایران

    باشه باشه مهم نیست

    پس نگرانی ایشون بیمورده و حرفای اون بسیجیا فقط به قصد ترسوندن و این که دیگه تکرار نکنن گفتن وگرنه اگه میخواستن کاری باهاشون بکنن تو همون 7 سال پیش این

    کارو میکردن پس بازم میگم که جای هیچ نگرانی نیست

    موفق باشید

  24. 2 کاربران زیر از Alisbi بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  25. بالا | پست 13

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8879
    نوشته ها
    9
    تشکـر
    0
    تشکر شده 12 بار در 6 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : تهدیدشدم

    ببین دوست من ب نظرم ترس شماکاملا بیخوده اگ میخواستن بلایی سرت بیارن تواین چندسال میاوردن خیلی سال گذشته ولی هیچی نشده تعجب میکنم ک چرامیترسی اگ تاالانم تهدیدشده باشی ی حرفی ولی تومیگی چن سال پیش تهدیدشدی پس جای نگرانی نیس این قضیه فراموش شدس ازطرف اونا این خودتی ک فکربدمیکنی ب زندگیت ادامه بده هیچم نترس موفق باشی

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد