نوشته اصلی توسط
parvaz
با سلام و خسته نباشید
من 31 سالمه و 3 ساله که ازدواج کردم بخاطر شغل همسرم اغلب در خانه تنها هستم. 7ماه پیش هم باردار بودم که متأسفانه فرزندم سقط شد. و بعد از اون بود که دچار افسردگی شدم مدام میخوام گریه کنم ولی اگه کسی علتشو بپرسه هیچ جوابی ندارم خیلی ناامیدم شوهرم رفتارش باهام خوبه ولی من هنوز بعداز اون ماجرا نتونستم خودمو پیدا کنم نمیدونم شایدم اصلاً این افسردگی ربطی به سقط جنین نداره؟؟؟!!!! چند بار مسافرت رفتم ولی تأثیری نداشت. تو کل مسافرت مدام به این فکر میکردم که ما الآن تصادف میکنیم و میمیریم. تا الآن میتونستم این شرایطو تحمل کنم ولی این اواخر افکاری میاد سراغم که زندگیمو مختل کرده و اون ترس از مرگه. فکر میکنم قراره بمیرم برای انجام هرکاری میترسم و فکر میکنم که میمیرم. حتی موقع خواب همش به این فکر میکنم که نکنه تو خواب بمیرم. کارهای روزمره که برای همه عادیه برای من سخت شده مثل رفتن روی بلندی حتی یک چارپایه کوچک، رفتن به حمام و.... از شما خواهش میکنم که بهم کمک کنید چون واقعاً این شرایط برای من غیر قابل تحمله. ممنون