با سلام خدمت دوستان .
مشکلی برای دوستم پیش اومده وازم خواست تا با شما دوستای گلم درمیون بزارم شاید با کمک شما بتونیم یه راه درست برای مشکلش پیدا کنیم
دوستم 28 سالشه و10 ساله که ازدواج کرده به اسرار پدرش تو 16 سالگی وبدون هیچ علاقه ای با پسر عموش ازدواج کرده
ودرضمن باید بگم که قبل ازازدواج عاشق پسر عمه ش بوده وپسره هم ایشونو میخواستن حتی بعداز ازدواج هم تقریبا بعداز دوسال دوباره هم دیگرو میبینونو باهم دوست میشن یعنی الان تقریبا 7-8ساله که با پسر عمه ش دوسته.
اما مشکل اصلیش همسره شه که سه چهار ساله فهمیده که معتاده وشیشه مصرف میکنه وکار هم نمیکنه ...این خانم خودش کار میکنه وتمام خرج خونه رو خودش میده یعنی همسرش هیچ کمکی بهش نمیکنه تو خرج خونه حتی برای گرفتن مواد خودش هم به زور ازایشون پول میگیره .
تا اینکه یک هفته پیش با کتکت زدن دوستم به زور ازش پول میگیره ودوستم که دیگه ازاین زندگی خسته شده بوده خودکشی میکنه
حالاهم میخواد طلاق بگیره اما دودله ازیه طرف میگه هنوز شوهرشو دوست داره ومیگه اگه طلاق بگیرم شوهرم بدبختت رو آواره تر میشه ..ازیه طرف هم تحمل زندگی براش واقعا خیلی سخت شده خیلی
ازیه طرف هم اون پسری که دوست بودن باهم اونم ازش سرد شده هیچ امیدی نداره هرروزگریه میکنه
شوهرش افتاده به غلط کردن میگه ترک میکنم اما همه میدونیم که توبه گرگ مرگه دوستم میگه اگه ترک کنه برمیگردم اما اگه نتونه طلاق میگیرم
اما زندگی بعد طلاق هم خیلی سخته ..میشه یه زن مطلقه و کلی حرف پشت سرش حتی بره خونه برادرشم مردم براش حرف درمیارن خیلی دودله اصلا نمیدونه چکار کنه ؟؟؟؟؟؟
خواهش میکنم اگه کمکی راه حلی به نظرتون میرسه بهم بگین تا بهش بگم
ممنونتون میشم