پرسشنامه شخصیتی چندوجهی مینه‌سوتا (MMPI)، پرسشنامه استانداردی برای فراخوانی دامنه گسترده‌ای از ویژگی‌های خود- توصیفی و همچنین مشهورترین و پرمصرف‌ترین پرسشنامه شخصیتی است که به عنوان یک ابزار عینی برای تشخیص بیماری‌های روانی تدوین شده است. این آزمون، یک پرسشنامه خودسنجی با پاسخ‌های "آری" یا "نه" است. این آزمون دارای سه مقیاس روایی و ده مقیاس بالینی است که در نسخه فارسی دو مقیاس بالینی آن حذف شده است ( Mf و Si). مقیاس‌های روایی، اطلاعاتی را در مورد رویکرد آزمودنی نسبت به آزمون فراهم می‌کنند. ده مقیاس اولیه بالینی نیز برای تشخیص اختلال‌های روانی به کار می‌رود.
باید بگم من این تست رو از یه سایتی برداشتم که جواب رو آنلاین میگه سوالات رو هم با بله و خیر باید جواب بدید اینجا نمیشه جواب رو بدونید ولی تستش خیلی خوبه می تونید روی لینک زیر کلیک کنید تست رو بزنید و جواب تستون رو ببینید
تست MMPI

منبع از سایت: www.ravanyab.ir


1.اشتهای خوبی دارم

2.بیشتر صبحها خوش و سرحال از خواب برمیخیزم.

3.زندگی روزانه من پر از چیزهایی است که برایم جالبند.

4.موقع کار فشار و ناراحتی زیادی احساس می کنم.

5.گاهی فکرهای بدی می کنم که نمی شود درباره آن صحبت کرد.

6.بندرت دچار یبوست می شوم

7.بعضی وقتها دلم می خواهد خانواده ام را ترك کنم.

8.گاهی اوقات آنچنان به گریه یا خنده می افتم که نمی توانم جلوی آنرا بگیرم.

9.هر چند وقت یکبار تهوع و استفراغ ناراحتم می کند

10.به نظرم هیچ کس مرا درك نمی کند

11.گاهی دلم می خواهد ناسزا بگویم.

12.هر چند شب یکبار دچار کابوس می شوم ( خوابهای وحشتناك می بینم )

13.برایم مشکل است که حواسم را روی کاری متمرکز کنم.

14.من تجربه های مخصوص و عجیبی داشته ام.

15.اگر دیگران برایم نزده بودند (پشت سرم بدگویی نکرده بودند) من بیشتر موفق بودم.

16.در دوران جوانی مرتکب سرقتهای جزئی شده ام.

17.گاه بگاه روزها هفته ها و حتی ماهها بوده که دست و دلم بکاری نرفته است.

18.خوابم آشفته است

19.با دیگران که هستم تحمل شنیدن حرفهای عجیب و غریب آنها را ندارم.

20.اکثر کسانیکه مرا می شناسند از من خوششان می آید.

21.اغلب مجبور بوده ام از کسانی اطاعت کنم که به اندازه من نمی فهمیدند.

22.کاش به اندازه دیگران خوشحال بودم.

23.فکر می کنم بسیاری از مردم برای جلب کمک و همدردی دیگران بدبختی های خود را بزرگتر جلوه می دهند.

24.بعضی وقتها خشمگین می شوم.

25.واقعا اعتماد بنفس ندارم.

26.خیلی کم از پرش و تکان ماهیچه هایم ناراحت می شوم.

27.خیلی وقتها احساس می کنم که مرتکب کار زشت و یا خطائی شده ام.

28.بیشتر اوقات خوشحالم.

29.بعضی اشخاص آنقدر تحکم می کنند که حتی وقتی می دانم که حق با آنهاست دلم می خواهد برخلاف آنچه می خواهند رفتار کنم.

30.معتقدم بر ضد من توطئه چینی می شود.

31.اغلب مردم حاضرند حتی با شیوه های غیر عادلانه به منافع و مزایایی برسند.

32.معده ام خیلی ناراحتم می کند.

33.اغلب نمی فهمم چرا آنقدر بد خلق و بد قِلق بوده ام.

34.بعضی اوقات افکارم سریعتر از آن بوده که بتوانم بزبان بیاورم.

35.فکر می کنم که زندگی خانوادگیم به خوبی زندگی اغلب کسانی است که می شناسم.

36.گاهی وقتها احساس می کنم که واقعا آدم بی مصرفی هستم.

37.در چند سال اخیر بیشتر اوقات حالم خوب بوده است.

38.در زندگی من مواقعی بوده است که در آن دست به کارهایی زده ام که بعدها نمیدانستم چه بوده است.

39.احساس می کنم که غالبا بی دلیل مجازات شده ام.

40.هیچوقت حالم بهتر از حالا نبوده است.

41.برایم مهم نیست که دیگران درباره من چه فکر می کنند.

42.حافظه ام خوب است.

43.گفتگو با غریبه ها برایم دشوار است.

44.اغلب سر تا پا احساس ضعف می کنم.

45.بندرت دچار سردرد می شوم .

46.تا به حال، موقع راه رفتن، در حفظ تعادل مشکلی نداشته ام.

47.بین کسانی که می شناسم بعضی ها را دوست ندارم.

48.کسانی هستند که سعی دارند افکار و عقاید مرا بدزدند.

49.کاش اینقدر خجالتی نبودم.

50.معتقدم که گناهانم غیرقابل بخشش هستند.

51.غالبا از چیزی دلواپسم.

52.رفقایم غالبا مورد پسند مادر و پدرم نبوده اند.

53.کمی پشت سر دیگران غیبت می کنم.

54.بعضی وقتها احساس می کنم که خیلی آسان تصمیم می گیرم.

55.تقریبا هیچ وقت طپش قلب و یا تنگی نفس نداشته ام.

56.زود از جا در می روم و زود آرام می گیرد.

57.بعضی وقتها آنقدر بیقرار بوده ام که نمی توانستم یکجا بند شوم.

58.والدین و اعضای خانواده ام بیش از حد از من ایراد می گیرند.

59.برای هیچ کس چندان مهم نیست چه به سرم می آید.

60.سو استفاده از کسی که خود چنین امکانی را می دهد بد نمی دانم.

61.گاهی اوقات احساس می کنم سرشار از انرژی هستم.

62.قدرت بینایی من به خوبی سالهای قبل است.

63.خیلی کم متوجه شده ام که گوشم زنگ یا وزوز کند.

64.یکی دوبار در زندگی احساس کرده ام که کسی سعی دارد با تلقین و هیپنوتیزم مرا وادار به انجام کارهایی بکند.

65.مواقعی بوده است که بدون علت خاص و بر خلاف معمول با نشاط بوده ام.

66.حتی وقتی هم با دیگرانم غالبا احساس تنهایی می کنم.

67.فکر می کنم تقریبا هر کس برای اینکه به دردسر نیفتد دروغ خواهد گفت.

68.من حساس تر از دیگران هستم.

69.مواقعی است که مغزم کندتر از حد معمول کار می کند.

70.غالبا مردم مرا ناامید می کنند.

71.در خوشگذرانی ها افراط کرده ام