روش ابراز عشق
سلام من دختری21 ساله هستم از پسر همکلاسیم خوشم اومده خیلی با ابهت و پسر سر بزیریه
واسه همین نمیتونم من اقدام کنم
تو کلاسمون7 تا دختریم که این آقا با کسی جز من صحبت نمیکنه و توجه خاصی به من داره حالا ترم5 هستیم و 2 ترمه دوسش دارم وضعیت مالیش به ظاهر بده ولی ایمانش خوبه
تورو خدا راهنماییم کنین از کجا بفهمم دوسم داره؟
ویرایش توسط dost : 12-17-2014 در ساعت 01:34 PM
خب پسرا تو این مسائل معمولا میرن سمت کسی که باهاش حال کننو ازش خوششون بیاد و البته درسشون هم خوب باشه
فهمیدنش هم خیلی سخت نیست زیر نظرش داشته باشید ببینید بهتون توجه میکنه یا نه یه وقتی حواستون نیست زیرچشمی بهتون نگاه میکنه یا نه
اگه این کارا رو کرد که یعنی ایشون هم از شما خوشش میاد اگر هم که نه ینی حسی بهتون نداره
موفق باشید
سلام ممنون از پاسختون
به من توجه داره ولی اینکه چیزی نمیگه دیوونم کرده
ویرایش توسط dost : 11-22-2014 در ساعت 02:45 PM
سلام دوست عزیز
بخدا من خیلیم سنگین رفتار میکنم طوری که به ندرت گذر کسی به من میخوره اینو هم بگم که شاگرد ممتاز هم هستم
اگه بحث دوستی باشه که با هر کسی میشه برقرار کرد من اونو واسه زندگیم میخوام نه دوستی
اینجا که کسی منو نمیشناسه بخوام دروغ بگم من تا حالا با کسی رابطه تلفنی هم نداشتم چه برسه به دوستی
از شما دوست عزیز بخاطر راهنماییتون ممنونم
موفق باشید
خب دوست عزیز ممکنه واقعا" احساسی به شما نداشته باشهنوشته اصلی توسط dost
خیلی از افراد هستند که ما فکر میکنیم از نگاه کردنشون منظوری دارند
ولی راستش رو بخوای فرم نگاه کردنشون اینطوریه ...
خب ما جای شما نیستیم ولی بهتره در دوران دانشجویینسبت به این روابط منطقی تر عمل کنید
چون این رواب اگه بخواد به ازدواج ختم بشه ، باید طوری باشه که شما رو به ارامش برسونه ....
خـــــدانـگهــــــدار
درود بانو
هدف شما از این رابطه چیه؟یعنی در صورتی که ایشون هم بر فرض مثال به شما علاقمند باشه هدف شما برقراری ارتباط و دوستی با ایشون هستش و نهایت این رابطه از نظر شما چیست؟
پ.ن:بنده سی ساله هستم و مرد و متاهل لطفا وارد اینگونه روابط نشید.به هیچ عنوان چنین کاری انجام ندید چون نه شما و نه ایشون با توجه به سنی که دارید و شرایطی که فعلا دارید توانایی و مهارت کافی برای تشکیل زندگی مشترک را ندارید و نهایت منجر میشه به یه رابطه دوستی و احساسی لطفا از وارد شدن به این رابطه خودداری کنید بانوبا سلام و احترام
ما کاملا دونسته و قصدا و عمدا روابط عاشقانه رو تخریب می کنیم
البته روابط عاشقانه ای که متداول هست و خصوصیات ذیل را دارد:
1- احساسات برانگیخته دختر و پسر نسبت به هم به صورت مخفی کاری
2 - احساسات برانگیخته دختر و پسر بدون پشتوانه خانوادگی و تعهد افراد به آن
3- احساسات برانگیخته در غیاب شناخت سایر فرایندها و معیارهای لازم برای ازدواج
4 - احساسات برانگیخته بدون هدف گذاری رابطه که ادامه پیدا می کند شاید یه چیزی یه روز ازش در بیاید!
5 - احساسات برانگیخته که مدت محدود، مشخص و تعیین شده ای ندارد. و جای شناخت را می گیرد.
6 - احساسات برانگیخته که خانواده های دو طرف مخالف هستند. و در نهایت به درگیری و مشکلات با خانواده ها می انجامد.
7 - احساساتی برانگیخته که مانع روند طبیعی پیشرفت تحصیلی، شغل، ارتباطات، تفریحات شده و صرفا فرد را به سوی خود می کشاند و به صورت تومور وار این چنین روابط عاشقانه یک فرد را فلج و بی خاصیت می سازد.
8 - احساسات برانگیخته ای که به صورت موجی بین دختر و پسر بالا و پایین می شود و مانند یک بیمار دوقطبی، در فواصلی خلق بالا می رود و شاد می شود، و در لحظاتی هم خلق پایین می آید و توان فرد را می گیرد.
9 - احساسات برانگیخته ای که همه معیارهای ازدواج را ذبح می کند. و تنهایی جای همه را می گیرد. بسان کسی که چشمان قشنگی دارد. اما دیگر بینی ، لب، صورت، پیشانی و گوش یا ندارید یا ریز هستند. در حالیکه باید هر چیزی وزن خودش را داشته باشد.
10 - احساسات برانگیخته ای که وقتی راهش سد می شود. به افسردگی، فشارهای آسیب زای روانی، خودکشی، درگیری، اخراج از کار، ترک تحصیل ، به انزوا رفتن و .... را به فرد تحمیل می کند.
11 - احساسات برانگیخته ای که اگر با اصرار و فشار که فرد دارد خانواده ها کوتاه بیایند و ازدواح کنند، بعد از ازدواج منشاء بدبینی، پشیمانی، و درگیری هایی می شود که به خاطر عدم شناخت کافی پیش آمده است.
12 - احساسات برانگیخته ای که موجب می شود به خاطر طول کشیدن دوستی ها پیش بیاید و این توهم را ایجاد کند که دختر و پسر همدیگر را کاملا می شناسند. در حالیکه چنین احساساتی اساسا شناخت را به زیر صفر می رساند.
13 - احساسات برانگیخته ای که کنترلش کم کم از دست طرفین می رود و از صحبت های عاطفی، به شوخی های عاطفی، لمس و گفتگوهای جنسی و کم کم به رفتار جنسی کشیده می شود.
14 - احساسات برانگیخته ای که آن چنان سرعت می گیرد که اگر یکی از طرفین متوجه آسیب آن شد، قدرت ترک و قطع و فراموشی را از دست می دهد. و درمانده می شود.
15 - احساسات برانگیخته ای که ساعت ها با چت، پیامک، ایمیل، فسبوک، تلفن، گشت و گذار، وقت دختران و پسران را می کشد. و در عوض به آنها توهم یک زندگی به جای یک زندگی می دهد.
16 - احساسات برانگیخته ای که لذتهای آنی را برای مدتی به طرفین می دهد، لیکن در زندگی دراز مدت آنها نقش رنج دهنده ای را بازی می کند.
17 - احساسات برانگیخته ای که اسم عشق یدک می کشد. اما قبله آن حس لذت درونی فرد هست. و هر وقت این احساس کم می شود. فرد مفعول عوض می شود. یا کس دیگری کنار آن می نشیند.
18 - احساسات برانگیخته ای صفات دروغ و مخفی کاری را در پسر و دختر عادی و ارزشمند جلوه می دهد. و برای رسیدن به این هیجان حتی مادر وپدر و خانواده را به راحتی می فریبند.
19 - احساسات برانگیخته ای که با قدرت خود حتی یک خانم تحصیل کرده، استاد دانشگاه، با موقعیت اجتماعی را هم به خطا می اندازد و او را ناتوان در هدایت مسیر زندگی و ازدواجش می کند.
20 - احساسات برانگیخته ای که توقعات و انتظارات انتزاعی دختر و پسر را (اگر به ازدواج ختم شود)، به زندگی مشترک می برد و چون آنجا قابل انجام نیست. با یاس و سرخوردگی آنها را روبرو می کند.
21 - احساسات برانگیختگی که دختر و پسر در قفل می کند و آنها را مقاوم نسبت به مشاوره و تجربه دیگران می کند. و آنها در برابر هر چیزی گارد گرفته ومقابله می کنند.
22 - و اگر فرصت باقی بود به ازای هر کدام از این احساسات برانگیخته ای که بین دختر و پسری جریان داشت می شد مشکلش در بندی آورد....
به نظرم من کسانی که در بند چنین احساسات برانگیخته ای قرار می گیرند و ازدواج هم می کنند و زندگی مناسبی هم دارند مانند کسانی هستند که با چشم بسته از عرض یک اتوبان و آزاد راه عبور کرده و سلامت به آن طرف رسیده اند. البته امکان ضعیفش هست. لیکن هر کس چنین ریسکی می کند باید عواقبش را بپذیرد. (چشم بسته در اینجا همان احساسات برانگیخته یا روابط عاشقانه ای هست که ما تخریبش می کنیم عمداً)
سلام
از راهنمایی مفیدتون واقعا متشکرم
امیدوارم در زندگی شیرینتون همواره موفق و سر بلند باشید.
سلام دوست عزیز شما فقط ار خداوند کمک بخواید مثل زلیخا که بعد از توبه عشقش را از خدا خواست.
سلام عزیزم.من این راهی که شما رو میگی تا اخر رفتم و از نظر تجربه میگم.اصلا به این جور چیزا فکر نکن درست رو بخون به هیچی فکر نکن فکرت رو درگیر نکن مشغله ی ذهنی نداری پس برای خودت هم درست نکن.بالفرض اون اقا عاشق شده باشن اگه راه درست باشه با خانواده مشورت میکنن و قدم میزارن شما هم اصلا به روی خودت نیار.و اصلا فکر نکن به درست ادامه بده و برای ازدواج هنوز خیلی زوده تا حداقل درست تموم بشه.موفق باشی
با سلام خدمت همه ی دوستان از تمام کسایی که به نحوی مشاوره بلدن میخوام جواب بدین
تمام شبو روز من،خواب و خیالم شده هم کلاسیم
باور کنید نمیشه بهش فکر نکرد چون من هر روز میبینمش
همه ی دوستام میگن دوسم داره و به این زودی میاد جلو
یکی از پسرای فامیل به اصرار خانوادش میخواد بیاد خواستگاریم و موقعیت خیلی خوبی هم داره اما کامل مشخصه که هیچ احساسی بهم نداره و 2 ساله راضی نمیشه بیاد خواستگاریم و منم بهش علاقه ندارم و اصلا از نظر اعتقادی زمین تا آسمون با هم تفاوت داریم
همکلاسیم رو خیلی دوست دارم و به این فامیله ترجیحش میدم و دوستم میگه همکلاسیم به زودی میاد جلو باهام حرف میزنه و اصلا وضع مال خوبی نداره و سربازی هم نرفته ولی دوسش دارم
اگه بیاد جلو من باید بهش چی بگم بخدا خیلی دوسش دارم
سلام حتما لازم نيست كه با هر كسي كه اومد خواستگاري سريع جواب بله يا خير داد شرايطو اول ميسنجيم
در مورد همكلاسيتون چيه ايشونو دوست دارين شما كه اصلا نمي شناسيدش پس فقط احساستون فعال در اين شرايط كه هيچ چيز واضحي وجود نداره
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
نظرت چیه؟