از راهنماییون ممنونم
شاید نتونم از صحبتها وراهنماییهاتون استفاده لازم رو بکنم
ولی برای من که چند ماهه نمیتونم با کسی درد دل کنم همینکه بدونم کسی هست که بتونم بهش حرفامو بزنم کمی آرومم میکنه واین میتونه کمک بزرگی واسه روحیم باشه ازتون ممنونم که خوندین وجواب دادید
ولی لوضاع روحیم جوریه که حتی برای خرید روزانه هم نمیتونم برم بیرون
به خاطر شکستهایی که داشتم اعتبارم تو خونه و میون آشناها از بین رفته سوال جواباشون تئنه هاشون وسرزنشهاشون فشار زیادی بهم میاره
تمام کارام رو با انگیزه وروحیه بالایی شروع میکردم ولی دیگه نمیتونم
ولی الان به هر کاری که فکر میکنم با خودم میگم اینم مث کارای دیگم میشه
گاهی به این فکرمیفتم که برم و تو کارخونه های روی یا ذوب آهن کارگری کنم ولی چون تا حالا تو اینجور جاها (زیردست بودن وکار سخت برای شرایط جسمی من )کار نکردم یه ترس ودلشوره عجیبی به دلم میفته
بعضی اوقات با خودم در مورد آینده خودم وخونوادم که فکر میکنم واقعا به بنبست میرسم وفکرایی به سرم میزنه که خودمم میترسم