نمایش نتایج: از 1 به 4 از 4

موضوع: عدم فن بیان و استرس زیاد

1278
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2014
    شماره عضویت
    2714
    نوشته ها
    38
    تشکـر
    2
    تشکر شده 19 بار در 14 پست
    میزان امتیاز
    0

    عدم فن بیان و استرس زیاد

    من کارمند هستم و یه مشکل دارم اونم اینه ک فن بیان خوبی ندارم. هر موقع میخام تو جمعی حرف بزنم از شدت استرس هر چی تو س دارم از یادت میره همش استرس دارم.نمیتونم اونی ک تو ذهنمه را بازگو کنم . و در کل نمی تونم چیزی ک تو ذهنمه را واسه دیگران بگم.گاهی اوقات در حین حرف زدن یادم میره چی می خوام بگم .و کلمات واسه ادامه دادن مطلب به ذهنم نمیرسه . راه حل چیه؟

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8203
    نوشته ها
    2,001
    تشکـر
    1,983
    تشکر شده 5,258 بار در 1,556 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : عدم فن بیان و استرس زیاد

    سلام این مشکل یکی از پیامد های کمبود اعتماد به نفسه
    راه حل های زیادی هست واسه این مشکل
    که اصلی ترین راه حل همون بالا بردن اعتماد به نفسه
    مطالعه
    آرامش ذهن
    یکم بی خیالی نسبت به آدما
    کم کردن حساسیت نسبت به اطرافیان (همون آدمای حاضر در جمع )
    باز مشکلی هست بگو
    امضای ایشان
    عشق مهمترین امتحان خداست ..
    فرزندان آدم و حوا چندهزار سال است که عشق را حل میکنند
    اما فقط کسانی قبول می شوند که عشق را زیبا بکِشند
    بقیه فقط عشق را می کِشند و می کُشند(ReePaa)





  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : عدم فن بیان و استرس زیاد

    نقل قول نوشته اصلی توسط alon hossein نمایش پست ها
    من کارمند هستم و یه مشکل دارم اونم اینه ک فن بیان خوبی ندارم. هر موقع میخام تو جمعی حرف بزنم از شدت استرس هر چی تو س دارم از یادت میره همش استرس دارم.نمیتونم اونی ک تو ذهنمه را بازگو کنم . و در کل نمی تونم چیزی ک تو ذهنمه را واسه دیگران بگم.گاهی اوقات در حین حرف زدن یادم میره چی می خوام بگم .و کلمات واسه ادامه دادن مطلب به ذهنم نمیرسه . راه حل چیه؟

    اگر به نکات زیر دقت کنید هنر فن بیان و محاوره بسیار آسان می شود و در موقعیت های اجتماعی با اعتماد به نفس کامل می توانید ارتباط برقرار کنید.
    بیشتر افراد در موقعیت های اجتماعی در ابتدا احساس آشفتگی ، خجالت و غریبی می کنند.
    در وضعیتی که شما احساس می کنید راجع به موضوع مورد بحث چیزی نمی دانید باید با حرفی سکوت و سردی بین خود و نفر مقابل را بشکنید و بحث را شروع کنید. در این حالت چه می کنید ؟!
    اولین قانون برای شروع گفتگو :
    بخواهید که درباره ی موضوع اصلی صحبت کنید نه حاشیه :


    ۱ در محیط کاری :
    اگر شما با یک بازاریاب حرفه ای طرف هستید ، او هر طور شده رشته کلام را به دست می گیرد تا به هر صورت محصول خود را ارائه دهد ، به یاد داشته باشید او هیچ وقت شما را در موقعیتی قرار نمی دهد که کلمه بله یا خیر را در مورد تایید یا عدم تایید جنس مورد نظر بگویید .
    به طور مثال شما هرگز از دهان آنها این حرف را نمی شنوید که : آیا می خواهید این بیمه را بخرید ؟!حتی اگر با خرید مخالفت کنید باز هم پافشاری او بیش ترشده و با با عباراتی مثل : شما اصلا” در مورد این بیمه چیزی می دانید ؟!! و در این وقت است که او قاطعانه پاسخ شما را خودش می دهد ” نه هیچی نمی دانید ” و یک سری چیزهایی بیان می کنند که شاید در نهایت هیچ ربطی به موضوع اصلی نداشته باشد ، در این حالت فروشنده راحت می تواند به هدف اصلی خود برسد و بحث را ببندد. این بازاریاب ها سوالاتی می کنند تا شما را به اهداف و پیش بینی های ذهن خود نزدیک کرده و چون شما در موقعیت یک فروشنده نیستید ، بالاخره راضی به خرید می شوید ! بنابراین موضوع اصلی بحث را فراموش نکنید.


    ۲- این حالت در موقعیت های روزمزه اجتماعی چگونه می شود ؟
    فرض کنید سر میز شام هستید با دوستانتان ، شما نباید فقط بگویید ” این مرغ چقدر خوشمزه است !” بلکه با اضافه کردن کلماتی به سوال خود منتظر پاسخی می مانید !
    بطور مثال ” این مرغ چقدر خوش مزه است بصورت دلمه در یک شب دیگر بسیار لذید می شود ! بگویید کی و کجا آن را درست کنیم و بخوریم ؟!
    خوب ! سکوتی بین شما و آنها ایجاد می شود که در حین اینکه آنها از درون از دست شما عصبی هستند ولی تنها شما آنها را مجبور کردید که با خوشحال نشان دادن خود سعی کنند تنها نظر شما را بپذیرند و موضوع گفتگو شروع می شود!


    مثال دیگر :
    شما می خواهید در مورد لباس یک خانم نظر دهید و آن را کامل تر کنید :
    شما نباید بگویید :” چه لباس قشنگی ” خوب ، مطمئنا” او تنها پاسخ می دهد ” متشکرم! ”
    بنابراین این طور می پرسید :” چه لباس قشنگی ! از کجا خریده ای ؟ ” ، در این حالت پاسخ او کامل تر است و حداقل می دانید از کدام فروشگاه خرید کرده است ، پس این طور ادامه می دهید و می پرسید : ” آن فروشگاه کجاست ؟” و در ادامه می گویید” همسر من ( یا کس دیگر را مثال بزنید ) از جای دیگر خرید می کند، من واقعا” لباسهای سبک اصیل و رسمی را دوست دارم تقریبا” شبیه مدلهایی که درتلویزیون است ، شما دیده اید ؟! ” و به این ترتیب گفتگو ادامه می یابد …۲- آرام و خونسرد باشید :
    یک فرد خونسرد باعث آرامش فردمقابل هم می شود ، همیشه باادب باشید و با روی خوش ، دیگران همیشه با چنین کسی دوستانه برخورد می کنند.


    ۳- می توانید دقیقا” از جایی که هستید شروع کنید :
    به طور مثال اگر مورد اصلی بحث محیطی است که در آن هستید این طور می گویید :
    ” چه دکور جالبی !” ” نظر شما درباره ی رنگ آمیزی آن چیست ؟!”
    نباید دائم به آن چیزی که خودتان علاقه دارید اشاره کنید ، نظر دیگران را بخواهید تا پاسخی هم از آنهاداشته باشید واین چنین است که ناخودآگاه گفتگو شروع می شود.
    اگر در موقعیتی قرار بگیرید که به عنوان نقد کننده خبری هستید بازهم نظر دیگران را بپرسید و آنها را در بحث سهیم کنید.
    در باره ی موضوعی که ممکن است کسی ناراحت شود بحث نکنید چرا که خیلی موضوعات عادی و عمومی هستند که افراد می توانند بدون ایجاد دلخوری در مورد آنها گفتگو کنند.
    در واقع مهم این است که به طریقی آنها را درگیر بحث کنید و محاوره به خودی خود ادامه می یابد.
    به یاد داشته باشید اگر بین افراد ، سکوتی حاکم شود آنها چون هنر شروع کردن بحث را ندارند ، خیلی خوشحال می شوند که کسی مثل شما بتواند گفتگو را آغاز کند.
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  4. 4 کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  5. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    شماره عضویت
    9378
    نوشته ها
    5
    تشکـر
    2
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : عدم فن بیان و استرس زیاد

    سلام
    من هم مثل شما بودم کمی هم هستم.
    ببین عزیرم به نظرم دهن آدم پویاست همین طور دردهاشون.
    امروز یه بهونه اری فردا میشه یه بهونه دیگه اینا از کجا میان؟!
    از درون دهن ناخوآگاهت.
    یعنی چی؟!
    یعنی شما آیندت براساس تصویرسازی های انجام شده در گذشته رقم خواهد خورد .تو همانی هستی ومیشوی که تصویرش را در ذهنت از خودت ساختی.
    و چون من وشما هر روز با این مشکل سرکار داریم وهر ورز برایمان تداعی میشه بکله هر لحظه حتی.مثل باکتری روز به روز رشد میکنه این خواصیت افکار منفی هست.
    وقتی یک مشکل حل نشه تبدیل به بحران خواهد شد.
    حالا یک راه حل واست دارم که اول وآخرش برمیگرده به خودت
    از امروز خودت رو از چهار چوبی که ساختی خارج کن
    مطالاعات رو در زمینه اعنماد به نفس افزایش بده تو بهتر از اونی هستی که در مورد خودت فکر میکنی.
    رو ذهن ناخود آگاهت کارکن با صلابت محکم درمورد مشکلت مطالعه کن بهترینش کتاب است بخر.
    مراقبه کن وبا خداباش.
    و... تمامی چیز هایی که میدانی برایت خوب است.بسم ا... شروع کن
    حتی یک خط باعث میشه فردا اینطور نباشی ...هیچ وقت نتیچه کارت رو برای هفته اول قضاوت نکن
    حداقل یه برنامه رو 1 ماه اجرا کن نتایحش شگفت انگیز خواهد بود.
    شروع کن و حتی در عرض یک هفته نتایجی خارق العاده برای خودت رقم بزن.

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد