نمایش نتایج: از 1 به 17 از 17

موضوع: اصرار خانواده به ازدواج

3183
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    9130
    نوشته ها
    6
    تشکـر
    0
    تشکر شده 3 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    اصرار خانواده به ازدواج

    سلام
    من دختری 24 ساله هستم. دانشجوی ترم آخر ارشد. اخیرا خواستگاری دیپلمه داشتم که 2 سال از من کوچکتره. پسر خوب از لحاظ ایمان، و سلامت. از لحاظ ظاهری معمولی و از نظر فرهنگی و مالی در سطح پایین. (هردو ساکن شهرستانیم). در م.رد خانوادش هم به جط پدر و مادرش هم من و هم خانوادم مشکل داریم. اما به خاطر خودشون خانوادم اصرار دارن با ایشون ازدواج کنم و مدام نگران نبودن خواستگار و بالا رفتن سن هستن. و این منو نگران و عصبی می کنه. در ضمن پدر و مادر من فوت شدن و با برادرم زندگی می کنم. میشه منو راهنمایی کنید.

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6159
    نوشته ها
    13,512
    تشکـر
    10,854
    تشکر شده 13,740 بار در 6,988 پست
    میزان امتیاز
    24

    پاسخ : خانواده ام اصرار به ازدواجم دارند

    چرا اینجوری میکنن تو درس خونده ای تحصیل کرده ای دختر بالا 30 هم شوهر گیرش میاد مخصوصا شما که تحصیل کرده هستید به خانوادتون بگید
    با خود پسر صحت کنید بگید اصلا به این ازدواج نیستید تا اون دست بکشه
    حیف شما نیست
    امضای ایشان
    زندگی سه دیدگاه داره

    دیدگاه شما
    دیدگاه من
    حقیقت

  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    9130
    نوشته ها
    6
    تشکـر
    0
    تشکر شده 3 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خانواده ام اصرار به ازدواجم دارند

    متاسفانه سطح فکر در شهرستان ما خیلی پایینه و چون تا الان نتونستم کاری برای خودم پیدا کنم درس خوندن منو بی فایده می دونن. و اعتقاد دارن ازدواج با پسری که سطح پایین تری داره موفق تره چون به اصطلاح دختر سرتره

  4. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    9130
    نوشته ها
    6
    تشکـر
    0
    تشکر شده 3 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خانواده ام اصرار به ازدواجم دارند

    نقل قول نوشته اصلی توسط رنگو نمایش پست ها
    کاملا مشخصه که ازدواج با ایشون درست نیست. بنظر من نباید از ترس اینکه دیگه خواستگاری نداشته باشید به ازدواج با هرکسی تن بدید. بزرگتر دیگه ای ندارید که برادرتون رو نصیحت کنه؟ من فکر میکنم برادرتون فقط میخواد زودی شما رو بفرسته خونه شوهر که خودش راحت باشه، ایشون با این تصمیمی که گرفتند نشون دادند که خوشبختی شما براشون مهم نیست. بالاخره توی شهر شما صددرصد پسرای بهتری هم پیدا میشه. آینده خودتو خراب نکن. هیچ کس نمیتونه تو رو وادار به این ازدواج کنه.

    در مورد برادرم اینطوری صحبت نکنید. ایشون چیزی جز خوشبختی من نمی خوان و متاسفانه بزرگتر از ایشون هم با ایشون موافقن چون اعتقاد دارن پسر سالم کم چیدا میشه. برادرم نمی خواد منو مجبور کنه ولی فکر میکنه اینطری خوشبخت میشم. واقعا نمی دونم چطوری بهش بفهمونم که اشتباه می کنه

  5. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8203
    نوشته ها
    2,001
    تشکـر
    1,983
    تشکر شده 5,258 بار در 1,556 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : خانواده ام اصرار به ازدواجم دارند

    خخخخخخخ واقعا آدم منده بخنده یا گریه کنه
    بی خیال
    یکم فکر کن راجب حرفام
    اون پسر پول نداره
    از تو سطحش پایین تره
    ولی یه چیز و فراموش نکن
    پولداراش با 1 نفرنمیمونن
    پولداراش تو غرور و خودخواهی غرق شدن (یعنی مردن )
    انقدر به مادیات تاهمیت نده
    چیزای که اون پسر داره (ایمان و سلامت و اخلاق ) میلیاردی خرج کنی نمیتونی بخری
    پول خوبه ولی بعضی چیزا از اون بهتره
    بعضی چیزا مث ایمان مث سلامت روحی و جسمی
    امضای ایشان
    عشق مهمترین امتحان خداست ..
    فرزندان آدم و حوا چندهزار سال است که عشق را حل میکنند
    اما فقط کسانی قبول می شوند که عشق را زیبا بکِشند
    بقیه فقط عشق را می کِشند و می کُشند(ReePaa)





  6. کاربران زیر از Reepaa بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  7. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    9130
    نوشته ها
    6
    تشکـر
    0
    تشکر شده 3 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خانواده ام اصرار به ازدواجم دارند

    من به مادیات اونقدر اهمیت نمیدم و مشکل من اینه که احساس میکنم ایشون نمی تونه منو درک کنه. و مسئله اینجاست که همه مدام دارن سرزنشم می کنن که پشیمون میشی!!! و اشتباه می کنی و دیگه خواستگار سالم پیدا نمیشه. خلاصه اینکه اوضاع توی خونه به شدت بهم ریخته.

  8. کاربران زیر از hani1794 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  9. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8982
    نوشته ها
    18
    تشکـر
    148
    تشکر شده 44 بار در 17 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خانواده ام اصرار به ازدواجم دارند

    سلام
    تو خودت باید تصمیم بگیری خوبی ها و بدی ها شخصی که خواستگارته رو بسنج ببین خوبی هاش وحسن هاش بیشتره یا بدی هاش اینجا خودت باید تصمیم بگیری و عاقلانه تصمیم بگیری
    وقتی تصمیمتو گرفتی و ازش مطمعن بودی بهتره یه صحبت جدی با خانوادت داشته باشی نزار مجبورت کنن به کاری که اگه میدونی به صلاحت نیست
    امضای ایشان
    اموخته ام هر گاه کسی یادم نکرد من یادش کنم .
    شاید او از من تنها تر باشد....

  10. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    9130
    نوشته ها
    6
    تشکـر
    0
    تشکر شده 3 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خانواده ام اصرار به ازدواجم دارند

    خب از خانوادش که بگذریم خوبی هاش بیشتره ولی به نظر شما کسی که 2 سال کوچکتر از منه و دیپلم هم داره و طرز فکرش محدود به یک شهرستانه می تونه منو درک کنه؟! یا اصلا من می تونم روی رفتار این آقا تاثیر بذارم؟

  11. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8203
    نوشته ها
    2,001
    تشکـر
    1,983
    تشکر شده 5,258 بار در 1,556 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : خانواده ام اصرار به ازدواجم دارند

    نقل قول نوشته اصلی توسط hani1794 نمایش پست ها
    خب از خانوادش که بگذریم خوبی هاش بیشتره ولی به نظر شما کسی که 2 سال کوچکتر از منه و دیپلم هم داره و طرز فکرش محدود به یک شهرستانه می تونه منو درک کنه؟! یا اصلا من می تونم روی رفتار این آقا تاثیر بذارم؟
    مهران مدیری حرف قشنگی زد
    مدرک و تحصیلات صرفا شعور و آگاهی نمیاره
    میفهمم ترست و
    تصمیم با خودته
    امضای ایشان
    عشق مهمترین امتحان خداست ..
    فرزندان آدم و حوا چندهزار سال است که عشق را حل میکنند
    اما فقط کسانی قبول می شوند که عشق را زیبا بکِشند
    بقیه فقط عشق را می کِشند و می کُشند(ReePaa)





  12. 2 کاربران زیر از Reepaa بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  13. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6486
    نوشته ها
    126
    تشکـر
    42
    تشکر شده 125 بار در 54 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : خانواده ام اصرار به ازدواجم دارند

    سلام
    بنظر من ازدواج دختر با پسر کوچکتر درست نیست. بعد چند سال از نظر فکری نمیتونی همدمش باشی و با دختر کوچکتر از خودش بهتر ارتباط برقرار میکنه (کلفت و آشپز خونه میشی نه همدم و همسرش).
    نظر شخصی من اینه: از آینده نترس، آینده آخرش مرگه. هر تصمیمی میخوای بگیری عواقبش رو قبول کن و خودت هم تصمیم بگیر، وقتی خودت تصمیم میگیری درست یا اشتباه، بعدا کمتر احساس پشیمونی میکنی.

  14. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8982
    نوشته ها
    18
    تشکـر
    148
    تشکر شده 44 بار در 17 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خانواده ام اصرار به ازدواجم دارند

    درسته حق هم داری که بترسی ولی به نظر من برو یه جای خلوت به هیچ چیزی جز این موضوع فکر نکن خوب درموردش فکر کن نزار عجولانه تصمیم بگیری
    من خودم کسی رو میشناسم که با پسری که 3 سال از خودش کوچیک تر بوده ازدواج کرده اتفاقا اونها هم شهرستانی بودن و هر دوشون تحصیلات کمی داشتن ولی پیشرفت کردن دو تاییشون با هم تلاش کردن با هم درس خوندن و الان یکی شون دانشجوی پزشکی و شوهرش مدیریت خوند والان یه شرکت کوچیک هم با سرمایه ای که جمع کردن درست کردن و زندگی خوبی هم دارن چون عاقلانه تصمیم گرفتن چون با هم دیگه صحبت کردن همدیگرو شناختن
    شما هم با طرف مقابلت صحبت کن بشناسش شرایط خودتو بو شرایط اونو گوش بده ببین چقدر با هم کنار میاین سر همه این ها فکر کن اگه به نتیجه ای رسیدی که به نطرت این ازدواج عاقلانه و درست نبود برو به خودش رو در رو بگو
    این کارها حتما اثر داره اینو از تجربیاتی که دارم و چیز هایی که دیدم دارم میگم
    امضای ایشان
    اموخته ام هر گاه کسی یادم نکرد من یادش کنم .
    شاید او از من تنها تر باشد....

  15. کاربران زیر از ANISA21 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  16. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8982
    نوشته ها
    18
    تشکـر
    148
    تشکر شده 44 بار در 17 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خانواده ام اصرار به ازدواجم دارند

    میدونم منم نفتن که همیشه این اشخاص خوشبخت میشن گفتم که میتونن خوشبخت بشن اگه خودشون بخوان ادم باید برای این کار به همسرش علاقه هم داشته باشه نه این که فقط تفاهم ها و شباهت های همدیگرو ببینن به نظر من علاقه مهم تر از بقیه چیز هاست کسی که به همسرش علاقه نداشته باشه نصف زندگیش رو هواست
    امضای ایشان
    اموخته ام هر گاه کسی یادم نکرد من یادش کنم .
    شاید او از من تنها تر باشد....

  17. کاربران زیر از ANISA21 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  18. بالا | پست 13

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    9130
    نوشته ها
    6
    تشکـر
    0
    تشکر شده 3 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خانواده ام اصرار به ازدواجم دارند

    از همه ممنونم

  19. 2 کاربران زیر از hani1794 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  20. بالا | پست 14

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8982
    نوشته ها
    18
    تشکـر
    148
    تشکر شده 44 بار در 17 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خانواده ام اصرار به ازدواجم دارند

    شما هم معلومه که خوب منظور منو نفهمیدید من نمیگم که همون روز اول اینا باید عاشق هم باشن چون اصولا همچین چیزی امکان نداره منظور اصلی من این بود که نمیشه یه شخص فقط واسه معیار با طرف ازدواج کنه اگه همچین اتفاقی واسه خود من میوفتاد من بعد از فکرام در مورد شرایط فرد مقابلم باید ببینم که اصلا میتونم این شخصو دوست داشته باشم ؟شاید الان شما با خودتون بگید از کجا میتونم بفهمم که در اینده بتونم اونو دوست داشته باشم خوب اینم یه جورایی ربط به خودمون داره اگه من بودم که پیشنهاد میکردم که اول خوب طرفمو بشناسم یه مدت باهاش رفت و امد داشته باشم تو این دورانی که باهاش هستم خوب بشاسمش معمولا اگه دوست داشتن هم باشه تو این دوره من خودم به شخصه متوجه میشم ولی دیگرانو نمیدونم این بستگی به خود شخص داره
    امضای ایشان
    اموخته ام هر گاه کسی یادم نکرد من یادش کنم .
    شاید او از من تنها تر باشد....

  21. کاربران زیر از ANISA21 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  22. بالا | پست 15

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8982
    نوشته ها
    18
    تشکـر
    148
    تشکر شده 44 بار در 17 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خانواده ام اصرار به ازدواجم دارند

    نمیدونم چه جری براتون توضیح بدم که دقیق متوجه بشید این چیزایی که شما گفتید تقریبا همون نظرای منه ولی نوع بیان کردن من با شما فرق داره البته بعضی از افکارمون هم فرق داره مثلا من واسه بعضی از قسمتای حرفای شما موافق نیستم ولی واسه بعضی قسمتاش موافقم
    امضای ایشان
    اموخته ام هر گاه کسی یادم نکرد من یادش کنم .
    شاید او از من تنها تر باشد....

  23. کاربران زیر از ANISA21 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  24. بالا | پست 16

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    7919
    نوشته ها
    175
    تشکـر
    128
    تشکر شده 112 بار در 67 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : خانواده ام اصرار به ازدواجم دارند

    نقل قول نوشته اصلی توسط hani1794 نمایش پست ها
    من به مادیات اونقدر اهمیت نمیدم و مشکل من اینه که احساس میکنم ایشون نمی تونه منو درک کنه. و مسئله اینجاست که همه مدام دارن سرزنشم می کنن که پشیمون میشی!!! و اشتباه می کنی و دیگه خواستگار سالم پیدا نمیشه. خلاصه اینکه اوضاع توی خونه به شدت بهم ریخته.
    سلام دوست عزيز

    اگر يكي از اهدافتون تو زندگي فقط ازدواجه خوب تصميم با شماست كه با ايشون ازدواج كنيد و به حرف ديگران بيش از حد لزوم اهميت بدين ولي اگر هدفتون آرامش بعد از ازدواجه بهتر با كسي كه از لحاظ تحصيلي اقتصادي سني فرهنگي ... هم سطح شماست ازدواج كنيد چون در آينده براي شخص شما ممكنه مقايسه پيش بياد كه من بالاتر هستم و مشكلات بعد از اون در نهايت تصميم گيرنده شما هستيد

  25. بالا | پست 17

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : اصرار خانواده به ازدواج

    نقل قول نوشته اصلی توسط hani1794 نمایش پست ها
    سلام
    من دختری 24 ساله هستم. دانشجوی ترم آخر ارشد. اخیرا خواستگاری دیپلمه داشتم که 2 سال از من کوچکتره. پسر خوب از لحاظ ایمان، و سلامت. از لحاظ ظاهری معمولی و از نظر فرهنگی و مالی در سطح پایین. (هردو ساکن شهرستانیم). در م.رد خانوادش هم به جط پدر و مادرش هم من و هم خانوادم مشکل داریم. اما به خاطر خودشون خانوادم اصرار دارن با ایشون ازدواج کنم و مدام نگران نبودن خواستگار و بالا رفتن سن هستن. و این منو نگران و عصبی می کنه. در ضمن پدر و مادر من فوت شدن و با برادرم زندگی می کنم. میشه منو راهنمایی کنید.
    دوست عزیز در مورد سن شما باید بگم نباید نگران باشید

    ازدواج نکردن خیلی بهتر از یک ازدواج بد کردنه ...

    از طرفی سعی کنید با کسی ازدواج کنید که همطراز هم باشید ...

    درسته تحصیلات در رفتار فرد اثرگذار نیست و شعور و درک نمیاره ...

    ولی ممکنه در آینده همین خود شما در معرفی اجتماعی ایشون دچار تردید بشید ...

    پس بهتره خوب و منطقی فکر کنید و از اینکه ممکنه دیگه خواستگاری نداشته باشید رو از ذهنتون خارج کنید
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد