نگرانی و تشنج شدید

[znafiiise]

سلام دوستان مدت دو ساله با یه موضوعی درگیرم. من ۲ سال پیش به دوست پسرم که نزدیک ۲ سال بود کات کرده بودیم رجوع کردم. اونم منو غافلگیرانه خونه برد و...
تا الان بطرز وحشتناکی با این موضو درگیرم.ازترس اطلاع خانوادم که همه تفاوت سنی من بالاست با خوهرام و مادر وپدرم هیچ اقدام قانونی یا از این قبیل کارها انجام ندادم.
الان کاملا به خاطر نیازم به ش وابسته شدم و اون هم با اطلاع از این موضوع نه تنها به احساساتم ا میتی قایل نمی شه, بابت قولی که برای ترمیم داده بود بی مسؤلیته. وازده بدر بیخیالی.
الان نزدیکه ۱ ساله دچار تشنج عصبی شدم.
جز خدا و همراهی و مشاوره شما دوستان هیچ امیدی ندارم.
کمکم کنید...

[آبي]

با سلام

قانون؟ ترميم؟ فكر مي كنيد ترميم كار درستيه؟شما بهتره با يك مشاور خوب حضورا صحبت كنيد

[znafiiise]

چه مشاوری؟
خانوادم رو چجوری توجیح کنم؟

[آبي]

مشاور براي خودتون براي اينكه حالتون بهتر بشه و كمتر دچار تشنج عصبي بشين

[احسان نینجا]

دوست عزیز من با اینکه پسرم اما درک میکنم خیلی کسارو دیدم این اتفاق براشون افتاده اگه بزور اینکارو کرده باهات
و خودت نمیخواستی سریع برو به مامان یا هرکی که راحتی بگو بزور به من نزدیک شد تا برایش شکایت بکنید تا دهن اون بی پدر مادر سرویس کنند
درضمن خواستگار داشتی باهاش صادق باش بیشتر مرد ها از صداقت خوششون میاد
بزار رک باشم من دوست دخترم بدون تعریف همو خیلی دوست داریم اینو نگفتم تا پز بدم قابل توجه دوستان اما به دوست دخترم گفتم یه کلمه دروغ نباید باشه تو زندگیمون
حتی اگه کسی بخواد تو خیابون بهش مطلک بگه از ترس اینکه درگیر شم بهم حرفی نزنه نمیبخشمش من و 90درصد مرد ها از صداقت خوشمون میاد دروغ بخوای بگی دیگه تا اخر باید دروغ بگی پس
به خدا توکل کن

[farokh]

سلام دوستان مدت دو ساله با یه موضوعی درگیرم. من ۲ سال پیش به دوست پسرم که نزدیک ۲ سال بود کات کرده بودیم رجوع کردم. اونم منو غافلگیرانه خونه برد و...
تا الان بطرز وحشتناکی با این موضو درگیرم.ازترس اطلاع خانوادم که همه تفاوت سنی من بالاست با خوهرام و مادر وپدرم هیچ اقدام قانونی یا از این قبیل کارها انجام ندادم.
الان کاملا به خاطر نیازم به ش وابسته شدم و اون هم با اطلاع از این موضوع نه تنها به احساساتم ا میتی قایل نمی شه, بابت قولی که برای ترمیم داده بود بی مسؤلیته. وازده بدر بیخیالی.
الان نزدیکه ۱ ساله دچار تشنج عصبی شدم.
جز خدا و همراهی و مشاوره شما دوستان هیچ امیدی ندارم.
کمکم کنید...

خب درحال حاضر تا شما ریشه این مشکل فکری رو درمان نکنید ارامش فکری پیدا نخواهید کرد...

به همین خاطر اول از همه حل این مشکله ... حالا ترمیم یا هر اسمی که میشه روش گذاشته ...

این کار میتونه ذهن شمارو از این تشویش نجات بده ...

دوم فراموش کردن کسیه که شمارو به این روز انداخته ... امیدوارم الان حرفی از عشق و دوست داشتن نزنید !!!!

سوم اینکه بعد از این دوکار شما روحیه اتون به روز اول برمیگرده و از این همه فشار خارج میشید

[znafiiise]

ممنون از توجهتون...
و یه مسله دیگه ای هم که هست من بیشتر نگران وضعیت جدیدم هستم.من با این نوع رابطه تاحالا هیچ آشناییت و مطالعه ای نداشتم.آیا بحث نیاز هم پیش میاد.بعد این موضوع فراموش کردن سخته.من اینقدر الان فکر جبران و تلافی ام که از کل زندگیم افتادم.فقط به این خاطر که فکر می کنم این نیاز رو تا به این حد این اقا برای من ایجاد کرده...
این موضوع ابا درسته؟ خیلی نگران این موضوعم.نگفته و از خدا پنهون نیس من یه نیاز جدیدی احساس می کنم.اینه که من رو برای ترمیم می ترسونه.ممنون.

[farokh]

ممنون از توجهتون...
و یه مسله دیگه ای هم که هست من بیشتر نگران وضعیت جدیدم هستم.من با این نوع رابطه تاحالا هیچ آشناییت و مطالعه ای نداشتم.آیا بحث نیاز هم پیش میاد.بعد این موضوع فراموش کردن سخته.من اینقدر الان فکر جبران و تلافی ام که از کل زندگیم افتادم.فقط به این خاطر که فکر می کنم این نیاز رو تا به این حد این اقا برای من ایجاد کرده...
این موضوع ابا درسته؟ خیلی نگران این موضوعم.نگفته و از خدا پنهون نیس من یه نیاز جدیدی احساس می کنم.اینه که من رو برای ترمیم می ترسونه.ممنون.

به هرحال این استرس و نگرانی شما بخاطر اتفاقیه که برای شما افتاده

درسته که ترمیم کار درستی نیست ولی متیونه بار سنگینی رو از دوش شما برداره

و امیدواری از اینکه بتونید در آینده برای همسرتون به این خاطر سنگ تمام بذارید و جبران کنید ...

ولی انتقام دسریه که باید سرد سروو بشه ...

پس بهتره از فکرش بیرون بیایت چون هر کسی هر کاری رو انجام بده دایره ای رو ایجاد میکنه که روزی به خودش خواهد رسید