سلام
امروز استاد گفته بود کنفرانس بدم تا قبلش که برم بالا برای کنفرانس هیچ استرسی نداشتم ولی همین که رفتم که کنفرانس بدم تمام تنم به صورت واضحی میلرزید همینطور صدام خیلی ناراحتم چکار کنم
اولین بار بود که جلوی یک جمع خیلی زیادی صحبت میکردم
سلام
امروز استاد گفته بود کنفرانس بدم تا قبلش که برم بالا برای کنفرانس هیچ استرسی نداشتم ولی همین که رفتم که کنفرانس بدم تمام تنم به صورت واضحی میلرزید همینطور صدام خیلی ناراحتم چکار کنم
اولین بار بود که جلوی یک جمع خیلی زیادی صحبت میکردم
اخه خیلی کم اوردم یجورایی از ظهر ناراحتم
الن همه حس نمیکنن من چقدر بی عرضه ام که بدنم وصدام اونطوری میلرزید ؟
ناراحت نباشید
من از شما خیلی بیشتر استرسی هستم و شاید باورتون نشه
دست و پای من بیشتر از شما میلرزه
ولی حداقل یاد گرفتم اگه مبخوام استرسم رو کنترل کنم باید همه چیز رو جدی نگیرم و بیخیال باشم
در مورد دوران تحصیل شاید موفق بودم که بی تفاوت باشم
اما در زندگی و کارهای مهم ، هنوزم مشکل استرس رو دارم
در کل این مشکل هیچ وقت خوب نمیشه و تا آخر عمر با ادم میمونه
فقط باید کنترل کردنش رو یاد گرفت
که البته نمی خوام سخنرانی کنم
خودم هم هنوز به طور کامل یاد نگرفتم
و همیشه در بعضی کار ها استرس زیاد دارم که آبرومو میبره
چجوری کنترلش کنم؟
کنترل استرس از راهای مختلفی امکان پذیره
که مهمترین قانع کردن خودتونه
آیا تو اون جمع قراره شما رو بکشن ؟؟؟
آیا قراره شمما رو شکنجه بدن ؟؟؟
باید این ترس و از بین ببرید این راه عاقلانه اش ه
ولی واسه آدمایی که احساساتین
این راه جواب نمیده
باید از تکنیک انحراف فکر استفاده کنی
مثلا قبل از کنفرانس یکی از آهنگای که دوس داری گوش کن
یا هر کاری که اعتماد به نفست و ببره بالا مثل ورزش
و مهمترین و بهترین کار اینکه همین فردا بری از کتابخونه یه کتاب برای افزایش فن بیان بگیری و مطالعه کنی
اونجوری استرست نه تنها از بین میره تازه با دانش هایی که به دست میاری احساس غرور هم میکنی
من خودم کتاب "فن بیان از بریان تریسی " رو خریدم و دارم میخونم
عشق مهمترین امتحان خداست ..
فرزندان آدم و حوا چندهزار سال است که عشق را حل میکنند
اما فقط کسانی قبول می شوند که عشق را زیبا بکِشند
بقیه فقط عشق را می کِشند و می کُشند(ReePaa)
میدونین اخه من هیچ فکری نکردم فقط یه ان همون اول نگام افتاد به جمعیت گفتم وای خدا
دیگه مثل ویبره میلرزیدم فقط
من در حالت عادی اصلا استرس ندارم ولی اگه قرار باشه تنها برای یه عالمه ادم حرف بزنم میمیرم بخاطر همین همیشه فراری بودم از این کار تا اینکه مجبور شدم قبول کنم کنفرانس بدم برای اولین بار الان حس ادمای بدرد نخورو دارم که هیچکس روشون حساب باز نمیکنه
حتما کتابی که گفتید رو میخرم
عشق مهمترین امتحان خداست ..
فرزندان آدم و حوا چندهزار سال است که عشق را حل میکنند
اما فقط کسانی قبول می شوند که عشق را زیبا بکِشند
بقیه فقط عشق را می کِشند و می کُشند(ReePaa)
سلام دوست من . من اوایل مثه تو بودم اما باورت نمیشه الان داوطلب همه ی ارائه ها و کنفرانسا منم فقط .
بنظر من رو موضوعاتی که می خوای بیان کنی خیلی تمرکز کن و تسلط پیدا کن . اینجوری به خودت مطمئن تر میشی . بعدشم روزای قبلش خونوادتو جمع کن و براشون حرف بزن یا جلو اینه قدی بایست و تو ضیح بده وقتی هم رفتی اون بالا همه رو صمیمی ترین دوستانت فرض کن و اصلا دقت نکن کجا ایستادی خیلی راحت باهاشون حرف بزن انگار داری گپ می زنی . خشک هم نباش بنظرم شمرده شمرده و راحت بیان کن . مطمئن باش خیلی موفق میشی
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)