نمایش نتایج: از 1 به 8 از 8

موضوع: شکست ناامیدی افسردگی

1196
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2013
    شماره عضویت
    326
    نوشته ها
    23
    تشکـر
    1
    تشکر شده 14 بار در 10 پست
    میزان امتیاز
    0

    شکست ناامیدی افسردگی

    با سلام من ۱۸سالمه و سوم دبیرستانم من یکسال با دختر خالم رابطه داشتیم و خیلی عاشق همدیگه بودیم تو اون یکسال من خیلی خودخواه بودم و خیلی روش حساس بودم قرار بود ایندمونو باعم بسازیم و قسم خورد کنارم بمونه بعد یکسال دیدم طی دوهفته رفتارش سرد شده و یه دعوای حسابی کردیم که خالمن فهمید بعدش ازش عزرخواستم ولی گفت دیگه تورو نمیخوام بعد ۴ماه بهش اس ام اس دادم ولی گفت من دیگه دوست ندارمو گروه خونیمون بهم نمیخوره و.... و من ۶ماهه که همش کارم گریه و غمو ناراحتیه و نمیتونم درسمو بخونم خواهشا کمکم کنین رابطه ی ما از پیامکو ... خیلی فراتر بود و هیچ پرده ای بینمون نمونده بود الانم با من مث پسرای عادی رفتار میکنه ولی من دوسش دارمو نمیتونم از زهنم بیرونش کنم راهنماییم کنید

  2. کاربران زیر از 0122mostafa بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  3. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    شماره عضویت
    9633
    نوشته ها
    1
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : شکست ناامیدی افسردگی

    سلام آقا مصطفی

    بهتره که فکر کردن به این دختر رو از سرت در بیاری

    پسرم شما هنوز سنتون پاینه زندگی با کلماتی مثل دوست داشتن که نمیچرخه

    سعی کن اول تو زندگیت روی پاهای خودت به ایستی بعد به یکی ابراز علاقه کنی ، تا وقتی که قدرتی نداری دوست داشتن هم بی معنیه

  4. کاربران زیر از بابا بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  5. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6691
    نوشته ها
    4,297
    تشکـر
    18,649
    تشکر شده 9,823 بار در 3,399 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : شکست ناامیدی افسردگی

    سلام

    به نظر من :

    این رابطه ای که شما داشتین به هر حال مسیر درستی نبوده

    به نظر منم ذهنتون رو درگیرش نکنید ، این احساسات و افکار رو از خودتون دور کنید

    جلوی ضرر رو هر وقت بگیری منفعته

    شما هم سنتون هنوز کمه پس بهتره که به ازدواج و ابراز علاقه به دختر خانوم ها فکر نکنید

  6. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2013
    شماره عضویت
    326
    نوشته ها
    23
    تشکـر
    1
    تشکر شده 14 بار در 10 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : شکست ناامیدی افسردگی

    اون اول شروع کرد هر چی بهش می گفتم میگفت فقط تورو میخوام الانم میخوام ولی اون فامیله هی میبینمش بعدشم هرکار می کنم نمیتونم فراموشش گنم لطفا بگین چجوری از فگرش بیرون بیام بعدشم خالم خبر دار شد و گفت اشگال نداره باهم باشین اگه همو میخواین
    ویرایش توسط 0122mostafa : 12-12-2014 در ساعت 04:30 PM

  7. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6691
    نوشته ها
    4,297
    تشکـر
    18,649
    تشکر شده 9,823 بار در 3,399 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : شکست ناامیدی افسردگی

    مطالبی که خواهرم نغمه گذاشتن رو یک مطالعه بفرمایید :

    http://forum.moshaver.co/f24/%D8%AA%...1%DB%8C-11420/

    http://forum.moshaver.co/f125/%D9%81...2%DB%8C-10161/

  8. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    شماره عضویت
    9596
    نوشته ها
    291
    تشکـر
    7
    تشکر شده 258 بار در 135 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : شکست ناامیدی افسردگی

    نقل قول نوشته اصلی توسط 0122mostafa نمایش پست ها
    اون اول شروع کرد هر چی بهش می گفتم میگفت فقط تورو میخوام الانم میخوام ولی اون فامیله هی میبینمش بعدشم هرکار می کنم نمیتونم فراموشش گنم لطفا بگین چجوری از فگرش بیرون بیام بعدشم خالم خبر دار شد و گفت اشگال نداره باهم باشین اگه همو میخواین
    خودش بر میگرده طرفت
    کافیه بعدا بفهمه با یکی دیگه هستی

    معمولا خودشون پشیمون میشن حالا هر چه قد بگزره

  9. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8203
    نوشته ها
    2,001
    تشکـر
    1,983
    تشکر شده 5,258 بار در 1,556 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : شکست ناامیدی افسردگی

    سلام
    روابط دخترو پسر در سن 18 تا 20 سال خیلی زیاد هستن
    به دلیل حریض بودن هر 2 جنس برای تجربه کسب کردن
    و 99 دررصد این احساسات هیچ دلیل و منظقی پشتش نیست
    و همش به خاطر جاذبه جوانیه هر 2 جنسه
    سعی کن احساست و کنترل کنی و مردونه با قضیه برخورد کنی
    یه مرد تو زندگیش چند بار عاشق میشه و عشقش و از دست میده
    اما هر سری تجربه های بیشتر نسبت به قبلی داره و اشتباهات گذشته اش و تکرار نمیکنه
    یکمی سنگین باش و یادت باشه دخترا از پسرای محکم و قوی خوششون میاد نه از پسرای ضعیف که درگیر احساستن
    شاید پیش خودت بگی این مطلب غلط باشه (یعنی احساساتی بودن در مقابل دخترا خوبه در حالی که این ظاهر قضیه است برای اینکه یه دختر و پیش خودت نگه داری باید خودمختار باشی و از احساسات دور باشی تا اون و دل زده نکنی )
    در ضمن دخترا بیشتر از هرچیزی نیاز به تکیه گاه دارن پس به جای اینگه بهشون تکیه کنی سعی کن تکیه گاهشون باشی
    بازم میگم خودت و جم و جور کن و نزار اولین عشق راهت و برای عشقای بعدی ببنده
    یادت باشه اونیکه یه بار یه راه غلطی رو میره دفه بعد دیگه از این راه نمیره
    پس به جای غصه خوردن و احساساتی بودن منطقی باش و از تجربه ات خوشحال باش
    هنوز اول زندگیته و کلی عشق که هنوز تجربه اشون نکردی
    قوی باش
    امضای ایشان
    عشق مهمترین امتحان خداست ..
    فرزندان آدم و حوا چندهزار سال است که عشق را حل میکنند
    اما فقط کسانی قبول می شوند که عشق را زیبا بکِشند
    بقیه فقط عشق را می کِشند و می کُشند(ReePaa)





  10. 3 کاربران زیر از Reepaa بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  11. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : شکست ناامیدی افسردگی

    نقل قول نوشته اصلی توسط 0122mostafa نمایش پست ها
    با سلام من ۱۸سالمه و سوم دبیرستانم من یکسال با دختر خالم رابطه داشتیم و خیلی عاشق همدیگه بودیم تو اون یکسال من خیلی خودخواه بودم و خیلی روش حساس بودم قرار بود ایندمونو باعم بسازیم و قسم خورد کنارم بمونه بعد یکسال دیدم طی دوهفته رفتارش سرد شده و یه دعوای حسابی کردیم که خالمن فهمید بعدش ازش عزرخواستم ولی گفت دیگه تورو نمیخوام بعد ۴ماه بهش اس ام اس دادم ولی گفت من دیگه دوست ندارمو گروه خونیمون بهم نمیخوره و.... و من ۶ماهه که همش کارم گریه و غمو ناراحتیه و نمیتونم درسمو بخونم خواهشا کمکم کنین رابطه ی ما از پیامکو ... خیلی فراتر بود و هیچ پرده ای بینمون نمونده بود الانم با من مث پسرای عادی رفتار میکنه ولی من دوسش دارمو نمیتونم از زهنم بیرونش کنم راهنماییم کنید

    خب دوست عزیز این اتفاقات در روابط ساده دوستی بین دختر و پسر اجتناب ناپذیره

    بهتره مدتی اروم باشید و هیچ ارتباطی نباشه تا اوضاع آرومتر بشه و بعد در فرصتی مناسب مثل تولد و یا ...

    دوباره از ایشون عذرخواهی کنید ...و بخوایت که دوباره در مورد همدیگه و آینده فکر کنید

    ولی بهتره مدتی صبور باشید
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. شکست پُلی است برای پیروزی؟
    توسط R e z a در انجمن روانشناسی شغلی
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 10-06-2022, 02:15 AM
  2. یک آزمایش روانشاسی/ تا اطلاع ثانوی ماست سیاه است!
    توسط farokh در انجمن اس ام اس و نوشته های زیبا
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 06-03-2014, 09:11 AM
  3. چگونگی حمایت از کودکان بی سرپرست یا بدسرپرست
    توسط R e z a در انجمن روانشناسی کودک و نوجوان
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 10-30-2013, 01:13 AM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد