نمایش نتایج: از 1 به 1 از 1

موضوع: یه زمانی.....

775
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8203
    نوشته ها
    2,001
    تشکـر
    1,983
    تشکر شده 5,258 بار در 1,556 پست
    میزان امتیاز
    12

    یه زمانی.....

    زمانی بزرگترین دغدغه این بود که عکس آدامس تکراری نباشه
    خبری از پیتزا نبود ولی طعم سیب زمینی سرخ کرده مادر خـــــدا بود
    خبری از آیفون تصویری نبود واسه همین خوش آمد گویی با همه رو در رو بود
    عکس بیشتر جوونا توی طبیعت بود اما بدون عینک و دستکاری بود
    نه خبری از گوشی فلان و بهمان بود و نه تبلت های اینجوری و اون جوری
    یه تلویزیون سیاه و سفید و یه اقای نوذری برای ما تمام دنیا بود
    قدیما سطح معلومات کم بود ولی آدم بی نظر زیاد بود
    این روزها همه در مورد چیزهایی که اصلا نمیدونن چی هست نظر میدن
    اون روزها کله کچل فقط یه کله کچل بود
    ولی این روزها یه آدم کچل با همین کله کچل چند هویت داره
    بالای شهر باکلاس،وسط شهر سرباز ، و پایین شهر زندانی و خلافکار
    پلی استیشن و ایکس باکس نبود ولی برای بازی یه تیکه چوب هم کافی بود
    دزدی و بی غیرتی عار بود نه کار و پیکار برای حفظ ناموس
    اسید رو توی باطری می ریختن نه رو صورت دختر مردم
    خبری از کمپینهای مجازی جور واجور و بی استفاده نبود
    جمع ها هدفمند بود حتی اگه حرف سر "کوبلن"بود
    مردها مرد بودن و زنها زن
    مردانگی به ریشه بود نه ریش و زنانگی به قداست و پاکی بود نه چادر و روسری
    حساب عرق خورا با پای منبر نشینا سوا بود ولی هرچی بود ملت همصدا بود
    یه زمانی.....
    آدم ها خودشون بودن ،حتی اگه هیچی نبودن.
    امضای ایشان
    عشق مهمترین امتحان خداست ..
    فرزندان آدم و حوا چندهزار سال است که عشق را حل میکنند
    اما فقط کسانی قبول می شوند که عشق را زیبا بکِشند
    بقیه فقط عشق را می کِشند و می کُشند(ReePaa)





  2. 8 کاربران زیر از Reepaa بابت این پست مفید تشکر کرده اند


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد