نمایش نتایج: از 1 به 8 از 8

موضوع: فراموش کردن خاطرات گذشته

1305
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    7974
    نوشته ها
    67
    تشکـر
    53
    تشکر شده 14 بار در 12 پست
    میزان امتیاز
    10

    Unhappy فراموش کردن خاطرات گذشته

    سلام دوستان من از یه مدته مشکل اعصاب دارم بی دلیل به خاطر خاطرات گذشته ناراحت میشم و گریه می کنم. تو سرم احساس فشار می کنم و نبضم تند میزنه می دونم که کاری از دستم بر نمیاد اما نمی تونم ذهنمو کنترل کنم. تو اتوبوس یا جمع فامیل همش احساس می کنم همه می خوان حق منو بخورن ولی نمی تونم حقمو بگیرم.به جای اینکه صحبت کنم و مشکلمو حل کنم ناخوداگاه عصبی میشم و تو سرم احساس فشار می کنم و احساس می کنم که دارم از هوش میرم.دوستان می ترسم که سکته کنم ولی ان کسانی که باعث این رفتارها میشن کاملا سالم هستن و راحت حقشان را می گیرن. کمکم کنید خواهش می کنم

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8203
    نوشته ها
    2,001
    تشکـر
    1,983
    تشکر شده 5,258 بار در 1,556 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : چه کنم؟

    سلام دوست من
    شما بی وقفه خودتون و با دیگران مقایسه میکنید
    درسته هر کسی تو زندگیش دیگران بهش آسیب زدن
    اما فراموش نکن قرار نیست تو هم این روند و ادامه بدید
    رو افکارتون کنترل داشته باشید و سعی کنید خودتون از این احساسات مضر دور کنید
    مغز شما در حال حاضر در حال جنگه
    و این جایی هست که شما باید به همه چیز با دید مثبت نگاه کنید تا پیروز بشید
    فراموش نکنید اگر دیگران اشتباهی حق شمارو خودن قرار نیست شما هم این اشتباهرو تکرار کنید
    چون در این صورت فرقی با اون آدما نخواهید داشت
    از نو شروع کنید
    رفتار ها و اعمال خودتون و بررسی کنید تا عکس العمل های دیگران رو هم کنترل کنید
    دوست من امتحان خدا همینه بدی رو بهت نشون میده تا ببینه مثل اون میشی یا نه
    تو باید راه درست وو بری
    اگر سوال دارید بپرسید
    امضای ایشان
    عشق مهمترین امتحان خداست ..
    فرزندان آدم و حوا چندهزار سال است که عشق را حل میکنند
    اما فقط کسانی قبول می شوند که عشق را زیبا بکِشند
    بقیه فقط عشق را می کِشند و می کُشند(ReePaa)





  3. کاربران زیر از Reepaa بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    7974
    نوشته ها
    67
    تشکـر
    53
    تشکر شده 14 بار در 12 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : چه کنم؟

    اخه این چه امتحانیه که نمی تونم باهاش کنار بیام؟ چی کار کنم که ذهنم ز جمگ بیرون بیاد. درسته اصلا نمی تونم کنترلش کنم.همش فکرهای منفی تو ذهنمه طوری که بیشتر وقتا تپش قلب می گیرم.میشه بگید چی کار کنم ؟

  5. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    7974
    نوشته ها
    67
    تشکـر
    53
    تشکر شده 14 بار در 12 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : چه کنم؟

    ممنونم از پاسختون.وقتی می بینم تو فامیل هر کسی هر رفتاری که می خواد می کنه و همه بازم طرفدارشون میمونن و ما با همه خوبیم و به همشون محبت می کنیم ولی همیشه تنهایم دلم می گیره. نمی دونم چرا دیگه نمیشه اعصابمو کنترل کنم. شرایط رفتن پیش روانشناس هم ندارم چون خانوداه ام به شدت به بیرون رفتن من حساسن. نمی دونم باید چی کار کنم همیشه از فکر رفتارهای مردم ناراحتم نمی دونم اونا نتیجه رفتارهاشونو می بینن؟ من برای مردم زندگی نمی کنم ولی هر ادمی دوست داره مورد توجه باشه نه اینکه فقط باشه.میشه کمکم کنید بهم بگید چجوری می تونم رفتارمو به حالت نرمال برسونم.؟

  6. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : فراموش کردن خاطرات گذشته

    نقل قول نوشته اصلی توسط solaleh-rahimi نمایش پست ها
    سلام دوستان من از یه مدته مشکل اعصاب دارم بی دلیل به خاطر خاطرات گذشته ناراحت میشم و گریه می کنم. تو سرم احساس فشار می کنم و نبضم تند میزنه می دونم که کاری از دستم بر نمیاد اما نمی تونم ذهنمو کنترل کنم. تو اتوبوس یا جمع فامیل همش احساس می کنم همه می خوان حق منو بخورن ولی نمی تونم حقمو بگیرم.به جای اینکه صحبت کنم و مشکلمو حل کنم ناخوداگاه عصبی میشم و تو سرم احساس فشار می کنم و احساس می کنم که دارم از هوش میرم.دوستان می ترسم که سکته کنم ولی ان کسانی که باعث این رفتارها میشن کاملا سالم هستن و راحت حقشان را می گیرن. کمکم کنید خواهش می کنم
    خب پس بهتره در این مورد با روانپزشک / روانشناسی مشورت کنید

    چون این حالت باید از طریق دارو درمانی و رفتار درمانی اصلاح بشه و دلیلی نداره شما

    این همه فشار رو روی خودتون و اعصابتون تحمل کنید
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  7. کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  8. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8203
    نوشته ها
    2,001
    تشکـر
    1,983
    تشکر شده 5,258 بار در 1,556 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : چه کنم؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط solaleh-rahimi نمایش پست ها
    اخه این چه امتحانیه که نمی تونم باهاش کنار بیام؟ چی کار کنم که ذهنم ز جمگ بیرون بیاد. درسته اصلا نمی تونم کنترلش کنم.همش فکرهای منفی تو ذهنمه طوری که بیشتر وقتا تپش قلب می گیرم.میشه بگید چی کار کنم ؟
    دوست من
    امتحان الهی اینکه همررنگ جماعت نشی

    اگه اذیتت میکن تو کسی رو اذیت نکن

    واسه اینکه این جنگ و ببری باید قوای دو طرف و بشناسی
    یه طرف مغز شما افکار منفی مثل حسادت و نفرت از دیگرانه
    و طرف دیگه انصاف و صدای وجدان شماست

    اگر میخواید از این جنگ سالم بیرون بیاید و پیروز بشید باید به قوای موافق خودتون کمک کنید
    باید خودتون و با نمازو مذهب و قرآن آروم کنید
    باید ذهنتون و آروم کنید
    نباید از دیگران متنفر باشید
    بلکه باید درکشون کنید
    و بفهمید چرا با شما این کارو کردن ؟
    فراموش نکن تو این زمین همه همدیگه رو نابود میکنیم به یه دلیل ساده چون خودمونم یکی دیگه نابود کرد
    ادمارو درک کن و ذهنتو آروم کن

    سواال دیگه ای هست بپرسید
    امضای ایشان
    عشق مهمترین امتحان خداست ..
    فرزندان آدم و حوا چندهزار سال است که عشق را حل میکنند
    اما فقط کسانی قبول می شوند که عشق را زیبا بکِشند
    بقیه فقط عشق را می کِشند و می کُشند(ReePaa)





  9. 2 کاربران زیر از Reepaa بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  10. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8203
    نوشته ها
    2,001
    تشکـر
    1,983
    تشکر شده 5,258 بار در 1,556 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : فراموش کردن خاطرات گذشته

    به توصیه آقا فرخم گوش کن و چند جلسه برو پیش مشاور تا کمکت کنه مغزت و آروم کنی
    امضای ایشان
    عشق مهمترین امتحان خداست ..
    فرزندان آدم و حوا چندهزار سال است که عشق را حل میکنند
    اما فقط کسانی قبول می شوند که عشق را زیبا بکِشند
    بقیه فقط عشق را می کِشند و می کُشند(ReePaa)





  11. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6620
    نوشته ها
    203
    تشکـر
    122
    تشکر شده 252 بار در 118 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : فراموش کردن خاطرات گذشته

    دوست عزیز
    به نظر من شما به تنهایی از پس حل این مشکل برنمیاید بهتره روانکاوی شید.به یه رانشناس متبحر مراجعه کنید

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد