نمایش نتایج: از 1 به 24 از 24

موضوع: اختلاف با مادر شوهر

1980
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    شماره عضویت
    10326
    نوشته ها
    11
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    اختلاف با مادر شوهر

    سلام لطفا من را راهنمایی کنید. واقعا احساس میکنم به ته خط رسیدم. من حدوده چهار ماه پیش ازدواج کردم. ازدواجم کاملا سنتی بود و مادر شوهرم در ابتدا من را کاملا پسندید . بعد از عقد شروع به بداخلاقی کرد البته من انزمان خیلی توجهی نمیکردم البته شوهرم بمن گفت که مادرش با اون دعوا میکنه و گفت چون داره ازش جدا میشه بهانه گیر شده تا روز عروسی که بدون اینکه تا انزمان من و مادر شوهرم اختلاف یا حتی بحث کوچکی داشته باشیم شروع به دعوا کرد و باعث آبروریزی بین فامیلها شد و بلافاصله بعد از عروسی با من و همسرم قهر کرد البته به من و خانواده من توهین کرد و من هم در شوک بودم و هم حاضر نبودم که ببینمش ولی همسرم روز بعد عروسی پیشش رفت و بشدت بهش حمله کرده بود و اون را بیرون انداخته بود. اما قضیه همینجا نبود به همسرم مدام میگفت که باید زنتو طلاق بدی و تنها راهیه که من تو را میبخشم. مادر همسرم شوهرشو سالها پیش از دست داده دو تا پسر داره و برادر همسرم خارج ازکشوره. میتونم بگم با کل فامیل های خودشون دعوا داره. خانواده پدری همسرم هیچ رابطه ای با اون دارن و حتی پیش من بدگویی اونو کردن باخواهر و مادر خودشم مشکل شدید داره. ولی همسرم کاملا وابسته به مادرشه و هر روز بهانه گیری میکنه خیلی اتفاقات و حرفایی که نمیدونم مجالش اینجا هست یانه. البته بگم شوهرم مادرشو پیشه یکی از معروفترین مشاوره ها برده و اونجا با مشاور دعوا کرده و گفته که حاضر نیست بیاد البته مشاور گفت که بسیار افسرده و بدبینه و به شوهر من به دید همسرش نگاه میکنه. واقعا نمیدونم چکار کنم من دانشجوی دکتری هستم و این ترم باید دفاع کنم. همسرم فوق العاده مرد مهربونیه و البته خاله زنک. من میخوام زندگی ارام داشته باشم فقط همین دفاعم واسم خیلی مهمه 12 سال توی دانشگاه واسش زحمت کشیدم. این چند روز بعد یک دعوایی که بخاطر مادرش بود و کلی بمن توهین کرد فقط و فقط به طلاق فکر میکنم

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    شماره عضویت
    9596
    نوشته ها
    291
    تشکـر
    7
    تشکر شده 258 بار در 135 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : اختلاف با مادر شوهر

    میدونم الان دلت میخواد مادر شوهر تو خفه کنی ولی با توضیحاتت خب دیووونه هستن ایشون البته قصد توهین ندارم ببخشید بهتره صبر کنی تا بمیره دیگه ایشون احتمالا پیر هستن و بهانه گیر شما فقط ریلکس باش و حرصشو در بیارخودش دق میکنه ببخشیدا شرمنده ام

  3. کاربران زیر از Nimar بابت این پست مفید تشکر کرده اند

    m-a

  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    شماره عضویت
    10326
    نوشته ها
    11
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : اختلاف با مادر شوهر

    نه خواهش میکنم. راستش هیچ وقت مرگ کسیو نخواستم ولی واقعا اینو میخوام. چند روز پیش همسرم گفت که مادرش حدود بیست میلیون پول میخواد و اونم باید بهش کمک کنه همسرم یه خونه کوچک داره که وقتی اومد خواستگاری من گفت اون سرمایشه ولی الان مادرش میگه اون خونه بخاطر زحمات اونه و باید بفروشتش و پولشو بده. همسرم هم فقط برای اینکه دل مادرشو بدست بیاره میخواد اینکار را بکنه و وقتی من اعتراض کردم بهم کفت این موضوع بین اونهاست و بمن ربطی نداره البته بگم که یه خونه پدری داشتن که توی دوران عقد بخاطر دعواهایی که مادرش باش کرد به اسم مادرش خونه را کرد و وقتی من کفتم مگه اون خونه را نکردی شروع با دعوا کرد و گفت من میخوام وکالت تام به مادرم بدم و همه چیزم ماله اونه منم از ناراحتی گفتم ایشالله بمیره که باعثه شرایط وحشتناکی شد

  5. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    شماره عضویت
    9718
    نوشته ها
    267
    تشکـر
    79
    تشکر شده 214 بار در 117 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : اختلاف با مادر شوهر

    فک کنم مادرشوهر شما کلا قاطی دارن...درست بشو هم نیستن....یا دعا کنین بمیره..یا هم برین پیش یه دعا نویس(رمال و فال و تاروت و این چیزا نه.کسی که با کتابای دینی کار کنه)بلکه یکاریش کنه زبونش بسته شه.
    کتاب گنج های معنوی رو دارین؟اگه ندارید بگیرید که انواع دعا ها هستش.دعا واسه بستن زبون دشمن و مشکلات هم خیلی داره.مجربه
    امضای ایشان
    .:: M:R NIRO NAJA ::.

  6. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    شماره عضویت
    9596
    نوشته ها
    291
    تشکـر
    7
    تشکر شده 258 بار در 135 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : اختلاف با مادر شوهر

    وای عجیبه من چی بگم اون دعا نویس خوب اومد شاید جنی چیزی تسخیرش کرده باشه

  7. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    شماره عضویت
    9718
    نوشته ها
    267
    تشکـر
    79
    تشکر شده 214 بار در 117 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : اختلاف با مادر شوهر

    این کتاب گنج های معنوی رو حتما بگیرید.اینقد دعاهایی داره که به کار شما میاد...خیلی دعا ها تو انواع زمینه ها داره.مثل مفاتیح هستش.عالیه من چن تا از دعاهام باهاش براورده شده.امتحانش کن(با ایمان)
    امضای ایشان
    .:: M:R NIRO NAJA ::.

  8. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    شماره عضویت
    10326
    نوشته ها
    11
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : اختلاف با مادر شوهر

    مشکل که داره بعد از فوت همسرش که توی 40 سالگی فوت کرده البته سکته کرده بنا به گفته خودش یکسال حتی نمیتونسته بنویسه و خیلی چیزا را فراموش کرده مشاور هم میگفت بیشترش برای گذشته است با همه بده فکر میکنه یکی از خواهراش با شوهرش رابطه داشته

  9. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    شماره عضویت
    9718
    نوشته ها
    267
    تشکـر
    79
    تشکر شده 214 بار در 117 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : اختلاف با مادر شوهر

    پس باید بریم سراغ دعا شفا یافتن بیمار
    امضای ایشان
    .:: M:R NIRO NAJA ::.

  10. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    شماره عضویت
    9718
    نوشته ها
    267
    تشکـر
    79
    تشکر شده 214 بار در 117 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : اختلاف با مادر شوهر

    رَبَّ اِنّی مَسَّنِیَ الضُّرِ اَنتَ اَرحَمُ الرّاحمین---------101 مرتبه موقع گرفتاری
    امضای ایشان
    .:: M:R NIRO NAJA ::.

  11. کاربران زیر از m-a بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  12. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    شماره عضویت
    10326
    نوشته ها
    11
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : اختلاف با مادر شوهر

    مادر شوهرم مهم نیست موضوع شوهرم و زندگیمه که میخوام هر جوری شده درستش کنم. چند روز پیش رفته کلینیک دندانپزشکی و داد و بیداد کرده و اونا فرستادنش پیش مشاور الکی به شوهرم گفته قلبم گرفته اونم اومد و حرصشو سر من در اورد گفت اگه مادرم بمیره مقصر تویی. دکتر روانشناس به همسرم گفته زنت خیلی منطقیه و با منم مشاوره داشته و گفته تو با هر کی ازدواج میکردی همینطوری میشد. بدتر اینجاست که یکی از خاله هاش بهش زنگ میزنه و میگه مقصر شمایید و طبق شرع و دین حق با مادرته. و برادرشم گفته که باید فراموش نکنه که مادرشون چه فداکاری هایی در حق اون انجام داده

  13. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    شماره عضویت
    9968
    نوشته ها
    5,264
    تشکـر
    6,024
    تشکر شده 6,186 بار در 2,950 پست
    میزان امتیاز
    17

    پاسخ : اختلاف با مادر شوهر

    سلام
    مادر من هم دقیقا مشکل شما را داشت اوایل زندگیش خیلی وحشتناک بود حتی از شما بدتر ,مادرم وپدرم و مادربزرگم تو ی اتاق زندگی میکردن و پدرم رفتارش بدتر از همسر شما بود تا اینکه سر ی قضیه ای مادربزرگم آبروی بابام را تو محل برد و بهش تهمت زد واز اون وقت تا حالا با مادرش خوب نیس و زندگی مادرم بهترشده بود تااینکه الان ما بچه ها بزرگ شدیم برادرام هرکدوم ک ازدواج کردن پیش زنشون اینقد دروغ گفته ک بین مادرم و بچه هاش اختلاف بندازه...اینجور افراد جون به عزراییل نمیدن ...لطفا همسرتان را به مشاوره ببرید و زندگی خودتون را نجات بدین

  14. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    شماره عضویت
    10326
    نوشته ها
    11
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : اختلاف با مادر شوهر

    فقط خدا را دارم دعام کنید امشب فقط میخواستم با کسی حرف بزنم. من تا حالا حتی بهش اخم هم نکردم و توی عروسی نه من نه خانوادم چیزی نگفتیم امیدوارم خدا خودش داوری کنه

  15. بالا | پست 13

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    شماره عضویت
    9968
    نوشته ها
    5,264
    تشکـر
    6,024
    تشکر شده 6,186 بار در 2,950 پست
    میزان امتیاز
    17

    پاسخ : اختلاف با مادر شوهر

    نقل قول نوشته اصلی توسط marjan2500 نمایش پست ها
    فقط خدا را دارم دعام کنید امشب فقط میخواستم با کسی حرف بزنم. من تا حالا حتی بهش اخم هم نکردم و توی عروسی نه من نه خانوادم چیزی نگفتیم امیدوارم خدا خودش داوری کنه
    عزیزم واگذارش کن به خدا
    تو الان فقط شوهرت را بکش طرف خودت و زندگیت را نجات بده ,باهم برین مشاوره....عزیزم دعا کن زندگیت از بلاها حفظ باشه واسه مرگ کسی دعا نکن حتی دشمنت

  16. بالا | پست 14

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    شماره عضویت
    9596
    نوشته ها
    291
    تشکـر
    7
    تشکر شده 258 بار در 135 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : اختلاف با مادر شوهر

    پس طلاق بگیرید
    مهریه بگیرید
    قال قضیه رو بکنید

  17. بالا | پست 15

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    شماره عضویت
    9968
    نوشته ها
    5,264
    تشکـر
    6,024
    تشکر شده 6,186 بار در 2,950 پست
    میزان امتیاز
    17

    پاسخ : اختلاف با مادر شوهر

    آقا نیما چرا آخرین راه را بهش میگی
    نه خانمی تمام تلاشت را برای حفظ زندگیت بکن
    طلاق آخرین راه هم نیس بیراه ترین راه هست

  18. بالا | پست 16

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    شماره عضویت
    10326
    نوشته ها
    11
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : اختلاف با مادر شوهر

    نه طلاق نمیخوام با طلاقم فقط مادر شوهرم به خواستش رسیده. راستش میل برادر شوهرم را که به شوهرم زده بود اتفاقی خوندم. تا امروز فکر میکردم که شوهرم دوستم داره و برای من حاضره هر کاری کنه ولی توی ایمیل شوهرم زده بود که مامان میگه زنتو طلاق بده ولی این دختر گناه داره حالم ازین حرفش بد شد. مادر شوهرم بعد ازدواج دعوا کرد و فقط از دور فحاشی میکرد ولی الان میگه میخوام بیام خونتون. و همسرم گفت مادرمه و هر وقت اومد قدمش روی چشممه. ولی من توی ایمیل خوندم که شوهرم گفته بود مادرم میگه میخوام بیام خونتون و بهش توهین کنم و از جهیزیش ایراد بگیرم. کفته بود خاله هم گفته شرع و دین میگن حق با اونه حتی نوشته بود که گفته هر چی هم فحاشی کرد حق داره خالشم گفته یا باید مادرتو انتخاب کنی یا همسرتو یکی بگه گناه من چیه من حتی خالشو نمیشناسم روز عقدم و عروسیم دیدم و هیچ برخوردی هم باهاش نداشتم

  19. بالا | پست 17

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    شماره عضویت
    10326
    نوشته ها
    11
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : اختلاف با مادر شوهر

    من دو بار تنهایی مشاور توی دانشگاه رفتم که البته اونا گفتن باید صبر کنی و مادر شوهرتم بیار که امکانش نبود. ولی شوهرم پیشه مشاوره خوبی رفته اون دو جلسه با مادرش یه جلسه با من به صورت روزهای جدا مشاوره داشته بمن گفت هیچ لزومی نداره ادما با هم رابطه عمیق و نزدیک داشته باشن و مادر شوهر شما جز ادمایی که باید مراقب بود و فاصله را حفظ کرد و گفت فعلا لزومی به دخالت تو نیست تو بذار رابطش با پسرش درست بشه بگم که مادر شوهرم با شوهرم رابطه خوبی نداره و بهش ناسرا میکه و نفرین میکنه ولی انگار بار دوم که رفتن مادر شوهرم داد و بیداد کرده و فحش داده و گفته مشاوره نمیاد و خاشم گفته ما به مشاوره اعتماد نداریم

  20. بالا | پست 18

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    شماره عضویت
    10133
    نوشته ها
    2,240
    تشکـر
    990
    تشکر شده 9,053 بار در 2,070 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : اختلاف با مادر شوهر

    شما بخاطر شوهرت تحمل کن..... هر چی باشه مادرشه. میدونم سخته ولی امتحان کن و صبر کن..

  21. بالا | پست 19

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    شماره عضویت
    10326
    نوشته ها
    11
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : اختلاف با مادر شوهر

    گفتم که دعوا شد دلم واسه اونم میسوزه چند روز پیش گریه میکرد و میکفت گناهش چیه و چکار کرده. حالم از همهشون بهم میخوره برادرش از 18 سالگی از مادرش جدا شده و قطعا توی تنهایی و افسردگی مادرش اونم سهم داره ولی رفته و به شوهرم میگه بالاخره مادرت و باید باهاش بسازی خالش هم از اینور شوهرم میگفت همه خانوادش را از دست داده. فقط یه مادرمادری داره که اون ما را خیلی دوست داره و همش به محسن میگه مواظب دخترم باش بمن روز عروسیم گفت که هیچ وقت شیرشو حلال مادر شوهرم نمیکنه همیشه به شوهرم میگه زنت خوش خلقه و ازین حرفا

  22. بالا | پست 20

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    شماره عضویت
    10133
    نوشته ها
    2,240
    تشکـر
    990
    تشکر شده 9,053 بار در 2,070 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : اختلاف با مادر شوهر

    پاشو 2 رکعت نماز صبر بخون

  23. بالا | پست 21

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    شماره عضویت
    10326
    نوشته ها
    11
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : اختلاف با مادر شوهر

    همه فکرم اینه که زندگیمو درست کنم. من همیشه توی زندگیم تلاش کردم و توکل. البته الان باید به پایان نامم فکر کنم. از شانس بدمم دو هفته پیش پام پبچ خورد و خوب پامم توی گچه. نمیدونم حکمت خدا چیه. من کلا ادم شادیم و خیلی میخندم ولی همه دوستام هم بهم میگن خیلی ساکت و لاغر شدم میخوام همون آدم سابق بشم. همون ادم شاد و امیدوار خدا خودش کمکم کنه

  24. بالا | پست 22

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    شماره عضویت
    9396
    نوشته ها
    6
    تشکـر
    0
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : اختلاف با مادر شوهر

    همون طور که خودت گفتی اولش موافق ازدواجتون بوده پس چرا الان مخالف شدید شده؟هر عملی یه عکس العملی داره...!

  25. بالا | پست 23

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    شماره عضویت
    10326
    نوشته ها
    11
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : اختلاف با مادر شوهر

    همیشه نمیشه قضاوت کرد خانم امیلی. البته مادر شوهر من کاملا با تمام فامیل مشکل داره حتی با مادر پیر و خواهر خودش اون اجاره نداد خواهرش سر عقد ما بیاد و میگفت که چشم داره. و از اون بدتر فکر میکنه که خواهرش با همسرش رابطه داشته. اینا را گفتم تا بدونی نمیشه واسه همه ادما یک نسخه پیچید. و البته مشکل اصلیش با همسر منه. نه با من. دکتر روانشناس هم بهم گفته بشدت از افسردگی و بدبینی رنج میبره. قبل از من مادرش هر فردی را که همسرم یا آشناها معرفی میکردن ایراد میگرفته. حتی داییش دختر خودشو معرفی کرده که باعث شده با برادرش مشکل پیدا کنه. من را کاملا پسندید. ولی کم کم با هام بد شد. دلیلشم مقصر من نبودم. دکتر به همسرم گفته بود شما با هر کی ازدواج میکردی همین مشکل بوجود می امد چون مادرت نمیتونه دوری تو و همینطور عشقت به کسی را تحمل کنه. دکتر به من گفت که حدود دو ساعت تمام توی اتاقش فریاد کشیده گریه کرده و نفرین کرده. ولی در آخر دکتر بهش گفته من نفهمیدم عروس و پسرت چکار کردن. دکتر میگفت خودشم میدونه که شما کاری نکردید و با توجه به ابروریزی شب عروسی بشدت عصبیه ولی نمیخواد قبول کنه و میخواد با ابن کاراش خودشو تبرئه کنه. لطفا اینقدر حق به جانب نگید هر عملی عکس العملی داره.

  26. بالا | پست 24

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2015
    شماره عضویت
    14456
    نوشته ها
    541
    تشکـر
    6
    تشکر شده 575 بار در 298 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : اختلاف با مادر شوهر

    وای عزیزم کاملا درکت میکنم. مادر شوهر منم همینجوریه، اگه فهمیدی چطوری از دستش خلاص بشی به منم بگو.
    وقتی داشتم نامه تو میخوندم با شنیدن بعضی کاراش یاد مادر شوهر بیمار خودم افتادم.
    تحملش خیلی سخته. شاید کمتر کسی درک کنه. ولی من چون دارم میکشم می فهمم چی میگی.
    مادر شوهر من دختر نوجوونشو از دست داده و مشکلات روانی و وسواسش از همون موقع تشدید شده. به هیچ صراطی هم مستقیم نمیشه. اطرافیان هم بی توجه به حرفها و رفتارهای زننده ش، مدام مارو تحت فشار گذاشتن که برین دیدنش.
    من که تمام قلبم پر از نفرت شده، همسرم خدا رو شکر کنارمه وگرنه مطمئنم تا الان کارمون به طلاق کشیده بود.
    فقط میتونم بگم خدا صبرت بده

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد