نمایش نتایج: از 1 به 7 از 7

موضوع: سازگاری با سالمندان

2647
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    شماره عضویت
    10360
    نوشته ها
    4
    تشکـر
    4
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    سازگاری با سالمندان

    دنبال یکی میگردم یه راه حل بزاره پیش پام دیگه نمیدونم چکار کنم مادر بزرگ همسرم 88 سالشه و با ما زندگی میکنه خیلی از پا افتاده اما خودش پیریشو قبول نداره و از طرفی احساس میکنه همه ولش کردن و هیچکس دوستش نداره آخه هیشکی از فامیل خودش زنده نیست و بقیه که خوب مشکلات خودشون رو دارن البته ایشون هم چند تا اخلاق غیر قابل تحمل داره که باعث شده اونائی که می اومدن مهمون میبردنشون عقب بکشن شدیدا نگران هر چیزی میشن یعنی هر چیزیا و تا آدمو عصبانی و کفری نکنه ول کن نیست و دیگه اینکه دائما نق میزنه باور کنین از صبح که برا صبحونه پا میشیم دائما بگه شب نخوابیدم تا صبح بیدار بودم هی رفتم دستشوئی اینجام درد میکنه وووووو دیگه کل حرفاشو حفظم خسته شدم اما کیه اینو بفهمه همسرم میگه اشکال نداره خودش یه ساعت نمیتونه تحمل کنه اما منو درک نمیکنه هر صبح تاشب نمیدونم ودم برم روانشناس اونو ببرم یکی یه پیشنهادی بده

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    شماره عضویت
    9968
    نوشته ها
    5,264
    تشکـر
    6,024
    تشکر شده 6,187 بار در 2,950 پست
    میزان امتیاز
    17

    پاسخ : سازگاری با سالمندان

    سلام
    عزیز مادربزرگ شما دیگه خیلی پیر شده هیچ روانشناسی روش اثر نداره اون به این شکل بار اومده پس صبور باشید گرچه میدونم سخته...خدا بهتون صبر بده

  3. 2 کاربران زیر از fateme.68 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : سازگاری با سالمندان

    نقل قول نوشته اصلی توسط الی یوسف نژاد نمایش پست ها
    دنبال یکی میگردم یه راه حل بزاره پیش پام دیگه نمیدونم چکار کنم مادر بزرگ همسرم 88 سالشه و با ما زندگی میکنه خیلی از پا افتاده اما خودش پیریشو قبول نداره و از طرفی احساس میکنه همه ولش کردن و هیچکس دوستش نداره آخه هیشکی از فامیل خودش زنده نیست و بقیه که خوب مشکلات خودشون رو دارن البته ایشون هم چند تا اخلاق غیر قابل تحمل داره که باعث شده اونائی که می اومدن مهمون میبردنشون عقب بکشن شدیدا نگران هر چیزی میشن یعنی هر چیزیا و تا آدمو عصبانی و کفری نکنه ول کن نیست و دیگه اینکه دائما نق میزنه باور کنین از صبح که برا صبحونه پا میشیم دائما بگه شب نخوابیدم تا صبح بیدار بودم هی رفتم دستشوئی اینجام درد میکنه وووووو دیگه کل حرفاشو حفظم خسته شدم اما کیه اینو بفهمه همسرم میگه اشکال نداره خودش یه ساعت نمیتونه تحمل کنه اما منو درک نمیکنه هر صبح تاشب نمیدونم ودم برم روانشناس اونو ببرم یکی یه پیشنهادی بده

    (وَ قضی رَبُّکَ الّا تَعبُدوا اِلّا اِیّاهُ وَ بِالوالِدَینِ اِحساناً اِمّا یَبلُغَنَّ عِندَکَ الکِبَرَ اَحَدُهُما
    اَو کِلاهُما فَلاتَقُل لَهُما اُفٍّ وَ لا تَنهَرهُما وَ قُل لَهُما قَولاً کَریماً)


    حکم پروردگار تو اینست که مردم جز خدای یگانه هیچکس و هیچ چیز را نپرستند ، و نسبت به والدین خود نیکوکار و محسن باشند ، و اگر هر دو یا یکی از آنها پیر و سالخورده شدند از زحمت نگاهداری و حمایتشان شانه خالی نکنند ، و کلمه «اُف» که کوچکترین کلمه تلخ و ملال آور است به آنها نگویند و آزارشان ننمایند ، مراقب باشند که همواره با آنان مودّب سخن بگویند و گفتارشان آمیخته به تکریم و احترام باشد. ( سوره ۱۷ آیه ۲۳)

    – بگذارید سالمند شما بدخلقی اش را بکند اما شما صبور باشید: اغلب افراد سالخورده حس می‌کنند عقاید و نظرات شان بی‌اهمیت تلقی می‌شود. اگر بدون هیچگونه تقابل اجازه دهید که حرف شان را بزنند احتمالا شاهد کمی ارامش و ملایمت بیشتر در آنها خواهید بود. ممکن است شما با آنچه که آنها می‌گویند موافق نباشید یا حتی به صلاح زندگی زناشویی یا فرزندان تان نباشد اما همین که به گفتار آنها احترام گذاشته و نظرات آنها را خوب و دقیق می شنوید، از بسیاری از چالشها و تندخویی ها خواهید کاست.

    گاهگاه لبخند بزنید: مسلما اوقاتی که حس کنید که تلاش تان بیهوده است لبخند زدن کار بسیار دشواری است. منفی بافی تان را کنترل کنید و در عوض درباره تمام موفقیتهایی که والدین تان نقش بسزایی در آن داشتند فکر کنید و لبخند بزنید. در بسیاری موارد این روش برای توقف نقد و نکوهش و کاهش تنش موثر است. وقتی که والدین تان شاهد لبخند زدن شما هستند موضوع لبخند (قدردانی که از زحمات ایشان دارید) را به آنها هم بگویید تا هم فضای پرتنش تغییر کند و هم والدین پیر شما بدانند که شما همواره خاطره زحمات آنها را در ذهن حفظ می کنید.
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  5. 3 کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  6. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    تیم مشاوره
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5400
    نوشته ها
    698
    تشکـر
    99
    تشکر شده 657 بار در 378 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : سازگاری با سالمندان

    دوست عزیز درسته شرایط شاید غیرقابل تحمل بشه

    ولی با مدارا و حفظ آرامش می توانیم به راحتی باسالمندان کنار بیاییم ...

    اصرار نداشته باشید تا چیزی را به ایشان اثبات کنید.اگر مهربان باشید ...

    و حسن نیتتان را نشان بدهید به خاطر ضعف و رقت قلبی دوران سالخوردگی خیلی زود به شما وابسته می شوند...

  7. 2 کاربران زیر از Bita moein بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  8. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    شماره عضویت
    10133
    نوشته ها
    2,240
    تشکـر
    990
    تشکر شده 9,053 بار در 2,070 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : سازگاری با سالمندان

    الی جان. میدونی چقد ثواب داره ک از سالمند نگه داری کنی .پس برای رضای خدا هم ک شده تحمل کن... همه ما یک روز پیر میشیم ها.

  9. کاربران زیر از احمد یوسفی بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  10. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    شماره عضویت
    10360
    نوشته ها
    4
    تشکـر
    4
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : سازگاری با سالمندان

    عزیزان از نظراتتون ممنونم من هم سعی میکنم اما وابستگی ایشون خیلی بیش از بچه شیرخواره است میدونین همیشه نظراتشون به سنشون میخوره اما عملشون به اندازه بچه یک ساله و این حرص آدمو در میاره میگه هیچ جا نرو خونه مامانت نرو همش بشینین خونه تا من تنها نباشم حوصلم سر نره در حالی که وقتی خونه هستیم هم باز میگه حوصلم سر رفت چرا کسی نمیاد چرا جائی نمیریم نه هزینه در نظر میگیره نه شرایط خودشو و نه شرایط ما رو اینا عصبیم میکنه وگر نه همیشه سعی میکنم اگه جائی میرم یکی از بچه ها پیشش باشه یا ... ولی بازم راضی نمیشه حتی وقتائی که میره مهمون هی دم به دقیقه زنگ میزنه و اگه خونه نباشیم اون بیچاره ها رو هم جون به سر میکنه که حتما یه اتفاقی افتاده خب ما هم از طرفی میگیم وقتی نیستن راحت تر میریم بیرون و دیگه نگران نیستیم که کسی تو خونه تنهاست اما میگن همه اونا رو هم وقتی بازم خونه نیستم بهم بگین

  11. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    شماره عضویت
    10360
    نوشته ها
    4
    تشکـر
    4
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : سازگاری با سالمندان

    واقعا همینطوره همش دوست داره کاراش رو ما انجام بدیم حتی بعضی وقتا از اینکه بهش ترحم کنند لذت میبره و من ناراحت دوست ندارم کسی ایشونو ضعیف یا بیچاره گمان کنه اما خودش اینطوری دوست داره

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد