نوشته اصلی توسط
puya8234013790
سلام. من. سی سالمه.دخترداییمو دوس دارم سه سال ازمن کوچیکتره .اون میگه من نمیخام با فامیل ازدواج کنم.البته باباش که دایی من باشه سویه سری کارایی که باعث ابروریزی خونواده شده طرد شده والانم از زنش جداشده.تقریبا ما چندساله که هیچ رابطه ای با هم نداریم.البته این وسط،حمایت مالی 'ذاییم از بچه هاش کامل قطع شدوخیلی سخت زندگیشونو گذروندن.و بابت توجه نکردن بزرگترا همیشه دلخوربودن و هستن.مادرمنم عمه ی بزرگشونه.من واقعا دوسش دارم ولی اون همش میگه بافامیلازدواج نمیکنم.من لیسانس دارم اونم دیپلمه اس.دوتامونم بچه بزرگ خونواده ایم.به نظرشمامن چکارکنم،?