مخالفت شدید خانواده

[mohammad78m]

با سلام
من پسری هستم ۱۶ ساله الان حدودا ۶ ماه هست که با یک دختر آشنا شدم .
خیلی دوستش دارم و تصمیم به ازدواج گرفتیم هر شب تا صبح درباره آینده صحبت میکنیم.
مشکل از اینجا شروع شد ک امشب این خانوم تصمیم گرفت ماجرا رو به مادرش بگه در ضمن خانواده من از ارتباطمون خبر دارن اما خانواده دختر خانمم خبر ندارن . قراره اخر هفته به مادرش همه چیز رو بگه میگه اگ مادرش قبول کرد ادامه میدیم وگرنه تموم کنیم بهتره.
اخر هفته ک به مادرش بگه شماره منم میده ک مادرش با من صحبت کنه
رابطه ما پاکه حتی دستمون بهم نخورده میدونم مادرش قبول نمیکنه اما باید قانعش کنم بااااااید قانع کنم نمیتونم بدون اون باشم شاید بعضی ها مسخره کنن بگن هنوز بچه ای ولی عاشق شدم نمدونم چجوری
لطفا راهنمایی کنین چجوری مادرش رو قانع کنم

[naghme]

سلام

خب شما خودت به مادرش حق نمیدی مخالفت کنه؟

اگه فکر میکنی بچه نیستی، به رشد اجتماعی و عقلی لازم رسیدی که بتونی تو این سن از یه دختر حمایت کنی.... همینو به مادرش ثابت کن

منظورم اینه که با حرفات نشون بده که بچه نیستی

"بچه نیستی" یعنی برای آینده ای که قراره با هم داشته باشین برنامه کامل و دقیق داری...
یعنی فکر همه جاشو کردی چجوری دخترشو خوشبخت کنی...
یعنی از روی احساسات تصمیم نمیگیری...
یعنی با عقل و منطق داری پیش میری...
یعنی فقط عاشق نیستی عاقل هم هستی...
و یعنی اونقدر مردی همه جوره تا تهش پای اون دختر میمونی.

[n@jmeh]

توانایی هاتو دست کم نگیر
خودتو ثابت کن با چیزایی که میدونی

واسه خوشبختی لازمه، زندگی رو شاد
میکنه از اخلاق و ادب تا شغل اینده وپول

فک کن که این اتفاق خودت واسه خواهرت افتاده
مادرت چه سوالهایی می پرسه چه توقعی داره

اگرم حریف مادرش نشدی یه وعده بده که بتونی
عملیش کنی مثلا بگو حرف شما درست ولی اگر

رتبه کنکورم فلان شد شما باید از تصمیمتون
برگردید و رضایت بدید درغیر این صورت

من کاری رو که شما میگید انجام میدم
(موفق باشید)

[farokh]

با سلام
من پسری هستم ۱۶ ساله الان حدودا ۶ ماه هست که با یک دختر آشنا شدم .
خیلی دوستش دارم و تصمیم به ازدواج گرفتیم هر شب تا صبح درباره آینده صحبت میکنیم.
مشکل از اینجا شروع شد ک امشب این خانوم تصمیم گرفت ماجرا رو به مادرش بگه در ضمن خانواده من از ارتباطمون خبر دارن اما خانواده دختر خانمم خبر ندارن . قراره اخر هفته به مادرش همه چیز رو بگه میگه اگ مادرش قبول کرد ادامه میدیم وگرنه تموم کنیم بهتره.
اخر هفته ک به مادرش بگه شماره منم میده ک مادرش با من صحبت کنه
رابطه ما پاکه حتی دستمون بهم نخورده میدونم مادرش قبول نمیکنه اما باید قانعش کنم بااااااید قانع کنم نمیتونم بدون اون باشم شاید بعضی ها مسخره کنن بگن هنوز بچه ای ولی عاشق شدم نمدونم چجوری
لطفا راهنمایی کنین چجوری مادرش رو قانع کنم

اینو دوست عزیز به یاد داشته باشید که بایدی در زندگی کسی و چیزی وجود نداره

ازدواج پیوند دو نفر که هست ، پیوند دو خانواده هم به حساب میاد

پس رضایت خانواده ها شرط بسیار مهمیه در داشتن زندگی مشترک که شما هنوز به سنی مورد نظر هم نرسیدید

و اینکه در 16 سالگی عاشق شدید نشون میده که شدیدا" تحت تاثیر احساسات قرار دارید

چون تازه سن بلوغ فکری و عاطفی شما 5 سال دیگه شروع میشه

[mohammad78m]

همه حرف هاتون قبول مشکل من اینه نمیدونم مادرش چی ازم میپرسه و چجوری باید قانعش کنم؟؟
ب نظر شما بهتر نیست دختر به مادرش چیزی نگه؟؟

[mohammad78m]

اینو دوست عزیز به یاد داشته باشید که بایدی در زندگی کسی و چیزی وجود نداره

ازدواج پیوند دو نفر که هست ، پیوند دو خانواده هم به حساب میاد

پس رضایت خانواده ها شرط بسیار مهمیه در داشتن زندگی مشترک که شما هنوز به سنی مورد نظر هم نرسیدید

و اینکه در 16 سالگی عاشق شدید نشون میده که شدیدا" تحت تاثیر احساسات قرار دارید

چون تازه سن بلوغ فکری و عاطفی شما 5 سال دیگه شروع میشه

اگ دختر رو راضی کنم به مادرش نگه بهتر نی؟؟؟

[MediC]

پسر برو پنج سال دیگه بیا الان بگی ننش اینطروی میشه :|

[prv]

وقتی یک نفر توانایی ازدواج داره که کار و شغل داشته باشه،
برای آینده برنامه ریزی کرده باشه.
شما فقط عاشق شدی، عشق هرگز کافی نیست.
اگر بخوای ازدواج کنی آیا خانواده ها شما رو تا زمانی که به استقلال برسید حمایت می کنن؟ شما باید چند سال نامزد بمونید.
کدوم خانواده ای راضی میشه که دخترشو به امید پسری که از آینده اش چیزی نمیشه پیش بینی کرد بسپاره.
دختر خانوم کار خوبی می کنه که به خانواده اش اطلاع میده،
رابطه شما باید بالاخره سرانجامی داشته باشه یا نه؟
یا ازدواج یا جدایی که تا زمانی که خانواده ها در جریان نباشن هیچ چیزی معلوم نمیشه.