سلام من دختری 33 ساله هستم و بیش از حد به آقایی که با او 3 سال است در ارتباطم محبت کرده ام که بر روی رابطه ما اثر گذاشته و او را نسبت به من بی تفاوت کرده مرا راهنمایی کنید برای حل این مشکل چکار کنم؟
سلام من دختری 33 ساله هستم و بیش از حد به آقایی که با او 3 سال است در ارتباطم محبت کرده ام که بر روی رابطه ما اثر گذاشته و او را نسبت به من بی تفاوت کرده مرا راهنمایی کنید برای حل این مشکل چکار کنم؟
باسلام
به مشاور خوش آمديد
در ابتدا براى روشن تر شدن موضوع لازمه به سؤالات زير پاسخ بدين
اون آقا چند سالشونه؟
شغل هر دو؟
نحوه ى آشناييتون؟
منظورتون اينه كه اين حالت بى تفاوتى از ابتدا در ايشون نبوده و در اثر محبت بيش از حد شما بوجود اومده؟
و اينكه چى شد كه چنين فكرى ميكنيد؟ يعنى چه نشانه هايى در رفتارشون ميبينيد كه احساس ميكنيد اينطوريه؟
ویرایش توسط Ravanshenas : 09-26-2013 در ساعت 10:48 AM
این آقا 40 سال داره در ابتدای رابطه خیلی به من مشتاق بود (ما توی دو شهر مختلف زندگی می کنیم) ولی الن احساس می کنم بس که من محبت کردم و همیشه در دسترس بودم فرصت محبت کردن رو از اون گرفتم یا حتی دلتنگی این که من همیشه باید اصرار کنم که اون بیاد پیش من
در ضمن ایشون از دوستان یکی از افراد فامیل است که مدت زمان زیادیه میشناسمش من مهندس هستم و ایشون مدیر یک شرکت
گفتين كه شما ٣٣ سالتونه و اون آقا ٤٠ سالشون...
قاعدتا هر دو مجرد هستيد ديگه؟
هيچ كدام از شما قبلا ازدواج نكرده؟
در رابطه با نحوه ى آشناييتون گفتين كه ايشون از آشنايان يكى از افراد فاميل بوده... يعنى توى يك ميهمانى با هم آشنا شدين يا اينكه به واسطه ى اون فاميل به هم معرفى شدين و يا اينكه به نحو ديگه اى بوده؟ (در اين رابطه برامون توضيح بيشترى بدين)
پس اينطور كه من از صحبتهاتون فهميدم، به نظرتون محبت بيش از حد شما به ايشون و اظهار دلتنگيهاتون و هميشه دردسترس بودن شما باعث شده فرصت ابراز علاقه از ايشون گرفته بشه و رفته رفته ايشون سردتر بشن
اما به اين نكته اشاره داشتيد كه ايشون در ابتدا خيلى مشتاق بود... ميشه درباره اين مورد كمى بيشتر برامون بگيد كه اون اوايل رفتارهاشون چگونه بود كه الان نيست؟
با سلام اکنون هردو مجردیم ولی این اقا قبلاً ازدواج کرده چون دوست فرد نزدیک فامیل بود زیاد رفت و امد داشتیم و بعد از طلاقشون ما با هم دوست شدیم احساس می کنم اوایل بیشتر براش مهم بودم ولی الان احساس خوبی از رابطه ندارم مکالماتمون خیلی کم و محدوده حرف ازدواج هم که پیش میاد می گه فعلاً قصد ازدواج ندارم
با سلام و تشکر از پاسخ شما
من ترجیح می دهم که طوری رفتار کنم که روابط را بازسازی کنم و جوری پیش برم که به ازدواج منجر شود یعنی انگیزه ازدواج را ایجاد کنم چون طبق مقالاتی که از روانشناسان مختلف خواندم همیشه بیشتر به بازسازی روابط فکر می شود ولی متاسفانه در ایران اولین راه حل تمام کردن رابطه و شروع رابطه جدید اولویت دارد اما من بازسازی روابط بر پایه رفتارهای درست را ترجیح می دهم و از شما راهنمایی می خواهم که به من بگویید در این شرایط چگونه می توان رفتار کرد که رابطه به سمت تعهد و ازدواج پیش برودد و راهکارهای شما چیست ؟ با تشکر فراوان از شما
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)