نوشته اصلی توسط
zeinab bs
سلام دوستای عزیز
من باشخصی دوست هستم توو تایپک قبلی راجعبه ی مشکلم گفتم ک خداروشکر حل شد و الان باهم خوبیم
اما این اقا خواست منو امتحان کنه با بی محلی کردن و جواب ندادن و قهر کردن ک یک بار تو حرفاش به من گفت
نمیخامت اصلا منم بهش گفتم باشه و تموم حرفایی ک تو این مدت تو دلم بود و نزده بودم زدم اما با حرف زدن خوب
شدیم اما من از اون شب همش تو ذهنم درگیر اینم این ک ب راحتی گفت نمیخامت اگه بعدا تو زندگیم ب راحتی ولم کنه
چی از اون روز تاحالا خیلی سرد شدم نسبت بهش بهشم گفتم اون گفت بخدا از ته دلم نبود فقط خواستم امتحان کنم
ببینم چقد منو میخای و چقد میخای این رابطه ادامه پیدا کنه نمیدونم با این سرد بودنم چییکار کنم و مث قبل باهاش باشم
اون ی ادمیه ک اهل دوروغ نیس خیلی باخداست ما سر ی مسائل کوچیک باهم مشکل داریم منم یکم بد بین و حساس شدم
لطفا کمک کنید و بگید چجوری از این بدبینی و حساس بودن دس بردارم