سلام
من حدود 1 سال با آقا پسری آشنا شدم و بعد 3 ماه دوستی ایشون گفتن قصدشون ازدواج و تا قراره ماه آینده (اسفند)بیان واسه خواستگاری.اما جدیدا من چیزایی ازشون دیدم که دچار سردرگمی شدم.
من اوایل آشنایی با بعضی پسرای دورم مثل دوستای دخترم رفتار میکردم و میشه گفت مثل داداش اما ایشون خوششون نمیومد و من اینکارو گذاشتم کنار و میگفتن نباید رابطه ات با پسرخاله یا پسرای فامیل بیشتر از یک سلام و خداحافظ باشه.خیلی چیزای اینجوری که من فکر میکردم چون دوسم داره و اینکارارو میکردم اما الان بیشتر شده این ایراد گیریشون تا جایی که به من میگه دیگه با دوستات نرو بیرون.بحث بعدی راجب اینکه ایشون قبلا کار بدی انجام میدادن هم اشتباه و قبول میکردن هم دلجویی اما الان به جایی رسیدن که حتی اشتباهشونو قبول نمیکنن و همه میگن من چون زیادی بهشون بها دادم اینجوری شدن و چون مطمئنن من و از دست نمیدن اینجوری برخورد میکنن و اجازه هر رفتاری و به خودشون میدن.ایشون تو عصبانیت تعادل ندارن داد میزنن بدو بیراه میگن و منو مقصر همه چیز میدونن و جدیدا در حدی شده که بعضی وقتا جایی میرن به من اطلاع نمیدن و بعد که اعتراض کنم ناراحت میشن و بی تفاوت شدن نسبت به من.اصلا نمیدونم باید چیکار کنم.نمیدونم ازدواج با چنین شخصی درسته یا نه؟
میشه لطفاکمکم کنیم خیلی سردرگمم و تو دو راهی موندم