دوستان حدود3ماه است نامزدکردم ولی نامزدم دوست ندارم وبخاطرسنت واعتقادات خانوادگی نمیتونم بهم بزنم چیکارکنم خیلی شرایط بدی دارم پسر خوب سالم وخانواده داری هست
اما من از حرف زدنش راه رفتنش کلا شخصیتش خوشم نمیاد بعد خیلی به من علاقه داره بهش گفتم هیچ حسی نسبت بهت ندارم میگه بعدا توزندگی بوجود میاد میگه تصور اینکه تو،توزندگیم نباشی برام سخته میترسم ازنفرین کردنش چون به نفرین اعتقاد دارم
شوق زندگی ازم گرفته شده موندم چیکار کنم