افسردگی‌ای که پشت بی‌توجهی والدین می‌ماند، درک نمی‌شود وبه سادگی پشت گوش انداخته می‌شود. کسی فکرش را نمی‌کند این کودکان سراپا نشاط و سادگی هم می‌توانند افسرده شوند.




شاید شما هم کودکی داشته باشید و بخواهید بدانید چگونه کودکان را شاداب و سرزنده نگه دارید

گفت‌وگویی با یک استاد دانشگاه درباره راهکارهای مقابله با پدیده‌ی افسردگی در کودکان منتشر کرده که به این شرح است: ‌

زندگی شهرنشینی، غرق شدن در زندگی روزمره، خاطرات تلخ و استرس ازجمله مواردی است که زندگی امروز خانواده را تحت تاثیر قرار می‌دهد. پیامد این نوع زندگی، افسردگی را برای اعضای خانواده در بر دارد که کودکان نیز از آن مصون نیستند.

کودکان نیز افسرده می‌شوند. افسردگی‌ای که پشت بی‌توجهی والدین می‌ماند، درک نمی‌شود وبه سادگی پشت گوش انداخته می‌شود. کسی فکرش را نمی‌کند این کودکان سراپا نشاط و سادگی هم می‌توانند افسرده شوند. وقتی گوشه‌نشین می‌شوند و لجبازی پیشه می‌کنند و با جسارت حرف شما را پس می‌زنند تنها دلیلش لوس کردن نیست؛ کودک شما پشت نگاه معصومش افسردگی نامحسوسی را پنهان کرده است که با اسباب بازی‌های رنگارنگ و خوراکی‌های جورواجورهم دست از سر او برنمی‌دارد.

دکتر احمد برجعلی، استاد دانشگاه و مشاور ارشد روانشناسی شناخت افسردگی در کودکان را راهی برای پیشگیری افسردگی در بزرگسالی می‌داند و می‌گوید: « باید در قدم اول، از افسردگی در کودکان جلوگیری کنیم. با شناخت افسردگی در کودک و شناخت زمینه‌های به وجود آمدن آن، می‌توان او را از افسردگی در سنین دیگر ایمن کرد. اگر کودکی 3 متغیر از متغیرهای زیر را داشته باشد، دچار افسردگی است که باید تحت درمان قرار گیرد؛

- کودکی که اکثر اوقات احساس غم می‌کند.‌

- کودکی که به سختی به خواب می‌رود و یا زود از خواب بیدار می‌شود.

- خستگی مداوم کودک

- کودکی که دوستان زیادی ندارد.

- گریه کردن زیاد

- عدم تمایل به بازی کردن با کودکان دیگر

- بی اشتهایی کامل

- کودکی که معتقد است بچه‌های دیگر دوستش ندارند.



رفتار شما به افسردگی کودک دامن می‌زند

محققان بر این باورند که عوامل زیست‌شناختی در کنارعوامل هیجانی در افسردگی تأثیر دارد و اگر نتوانیم رخدادهای هیجانی را مدیریت کنیم، افسردگی تداوم می‌یابد.

دکتر برجعلی بر نقش خانواده و رفتار آنها در ارتباط با افسردگی کودک تاکید می‌کند و می‌گوید: «تحقیقات نشان می‌دهد خانواده‌هایی که هیجانات ابراز شده منفی در آنها بیشتر است، بیماری افسردگی در آنها بیشتر دیده می‌شود و بالعکس خانواده هایی که صبوری آنها بالاتر است چندان به افسردگی دچار نمی‌شوند. در واقع هیجان می‌تواند جنبه تداوم بخشی داشته باشد.»


چه کنیم تا کودک افسرده نشود

این روانشناس در پاسخ به این سوال که چه کنیم تا کودکان به بیماری افسردگی مبتلا نشوند؟ به مهمترین و اساسی‌ترین اقدام یعنی انعطاف در فرزندپروری اشاره می‌کند و می‌گوید: « هر اندازه خانواده ها در تربیت فرزندان انعطاف‌پذیر باشند، فرزندان آنها در برابر افسردگی مقاوم خواهند بود. بچه‌هایی که انعطاف‌پذیرند، ناامیدی را به امید تبدیل می‌کنند و احساس مغلوب شدن، درگیر شدن و از بین رفتن در آنها وجود ندارد. اگر ما کودک انعطاف پذیر تربیت کنیم، با اولین ناکامی، اولین شکست، اولین بی‌توجهی، اولین فقر و ... کم نخواهد آورد، چرا که فقدان‌ها است که داشته‌ها را نشان می‌دهد و در این میان موضع ما نسبت به نداشته‌ها بسیار مهم و تعیین کننده است.»



7 اصل برای دوری از افسردگی کودکان

دکتراحمد برجعلی معتقد است اگر این 7 اصل را در تربیت فرزندان رعایت کنیم مانع بروز افسردگی در آنها می‌شود .بهتر است این 7 اصل را به خاطر بسپارید وبه عنوان یک دستورالعمل اجرایی در تربیت کودکتان به کار بگیرید.

1- فرزندتان را همانگونه که هست ، دوست بدارید. فرزند خود را بر اساس آنچه که هست بپذیرید نه آن گونه که در تصورات و توهمات شما وجود دارد. اگر می‌خواهید آنگونه که هست را تقویت کنید، به خلق موقعیت بپردازید تا خود واقعی و خود طبیعی او بروز پیدا کند و همه باید باور داشته باشند که تفاوت فردی جزء ویژگی‌های طبیعی مخلوقات خدا است و ما باید تفاوت‌های فردی را به رسمیت بشناسیم . کسانی که با ایده‌آل‌گرایی خود می‌خواهند فرزندانشان را بزرگ کنند، بزرگترین ضربه را به فرزندان خود می‌زنند. بنابراین فرزندان خود را آنگونه که هستند، بپذیریم و خلق موقعیت کنیم تا توانایی‌ها و استعدادهای خود را نشان دهند.

2- مقررات و انتظارات ما از فرزندان باید کاملاً زلال، معین، مشخص و متناسب با ظرفیت فرزندان باشد. باید خودمان نظم و مقررات را رعایت کنیم تا بتوانیم از فرزندان خود نیز انتظار داشته باشیم. ثبات در رفتار والدین به ثبات رفتار فرزندان کمک می‌کند. ایمنی بخش باشیم. حساسیت ها ، نیازها و حقوق فرزندان را به رسمیت بشناسیم و پیام‌های متناقض ندهیم و به خودمان قول دهیم که رفتارهای خود را به گونه‌ای هدایت کنیم که برای فرزندان پیش‌بینی‌پذیر باشم چرا که اگر غیر از این باشد، فرزند ناایمن می‌شود و فرد ناایمن یعنی فرد افسرده.

3- اصل ترویج ارتباط باز و صادقانه است. به جای اینکه فرزند خود را سرزنش و مقایسه کنیم، صادقانه با او صحبت کنیم . به جای دروغ و با واسطه صحبت کردن با فرزند، صداقت را در پیش بگیریم. رابطه پیچیده و اجتنابی فقط مشکل آفرین است. ما باید همیشه طرف حقیقت را بگیریم نه مصلحت را. مصلحت همیشه وجود دارد ولی مصرف آن استثناء دارد. مصلحت طول و عرض و ارتفاع دارد و همه جا کاربرد ندارد ولی صداقت تحت هیچ شرایطی نباید زمین بخورد. بنابراین همیشه باید جانب اعتماد گرفته شود و از دروغ صرفنظر شود تا ارتباط باز و صادقانه ایجاد شود.

4- تشویق و تنبیه باید در کنار یکدیگر باشد. ما نباید خود کودک، بلکه باید رفتار او را تنبیه کنیم. میان اصول تربیتی تشویق و تنبیه جایگاه ویژه‌ای دارد. همه ما چه به عنوان والدین و چه به عنوان فرزند، تشویق و تنبیه را تجربه کرده‌ایم و باید اذعان کرد که این 2 شیوه از رایج‌ترین اصول تربیتی است که به کار گرفته می‌شود. بیشتر والدین این 2 ابزار تربیتی را طبق آن چه از بزرگ‌ترها تجربه کرده یا دیده‌اند، برای فرزندان خود به کار می‌گیرند و تصور می‌کنند به کسب اطلاعات و افزایش آگاهی در این باره نیازی ندارند، غافل از این که نادیده گرفتن اصول این 2 شیوه تربیتی تبعاتی دارد و باعث می‌شود والدین در موارد بسیاری سرخورده و ناامید شوند. بنابراین باید در بعد تشویق سرمایه گزاری بیشتری انجام شود تا رفتارهای بد خود به خود کمرنگ شوند .

5- یکی از ارکان مهم و اساسی در تربیت فرزندان آزادی عمل دادن به اوست. عده‌ای از مردم آزادی عمل را با آزادی کامل و بی قید و بند اشتباه گرفته و کودک را به حال خود رها می‌کنند تا هر کاری خواست انجام دهد. والدین این چنین کودکانی استدلال شان این است: نباید جلوی آزادی کودک را گرفت ، بزرگ که شد درست می‌شود . اگر جلوی کودک را بگیریم شخصیت او آسیب می‌بیند . متاسفانه این والدین خودشان را دربست مطیع فرزندشان می‌کنند تا به قول خودشان کودک آنها در زندگی هیچ محدودیت و نا کامی نداشته باشد. این نوع والدین در واقع در دادن آزادی راه افراط و اغراق را می‌پیمایند و از این نکته مهم غافلند که نتیجه این آزاد گذاشتن بی‌حدومرز کودکان چیزی جز بی‌بندوباری و حالات نابسامان روحی و جسمی برای کودکان نخواهد داشت. بنابراین باید به کودک آزادی مشروط اعطا کرد تا در ساختن و شکل دادن به شخصیت والای کودک موثر باشد و جلوی عصیان و سر کشی او را بگیرد و عزت نفسش بالا ببرد.

6- پرورش علایق چندگانه در کودکان؛ ممکن است عده‌ای بگویند که پرورش رغبت‌های کودکان محتاج به تجهیزات بسیار مفصلی است که بیشتر خانواده‌ها از فراهم کردن آنها ناتوان هستند. ولی باید توجه داشت که پرورش رغبت‌ها و علایق کودکان در درجه اول وابسته به رفتار پدران و مادران با کودکان است ، یعنی اگر کودکی به کاری رغبت داشت وقتی ببیند که محصول کارش مورد تحسین و تقدیر پدر و مادر قرار گرفت بدون تردید رغبت و ذوق آن کودک پرورش خواهد یافت و اگر با بی‌توجهی و بی‌میلی آنان روبرو شود ذوق و رغبتش سرکوب شده از کار دلسرد می‌شود.

7- تقویت عزت نفس از افسردگی جلوگیری می‌کند. در کارهای روزمره به کودکان خود حق انتخاب بدهید و در شکست ها و عدم توفیق ها آنها را دلگرم کنید.