نمایش نتایج: از 1 به 2 از 2

موضوع: عشق و علاقه به دوست دختر

1361
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    11909
    نوشته ها
    1
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    عشق و علاقه به دوست دختر

    سلام من 19 سال دارم و عاشق یه دختر هستم حدودا دوسال بود که بهش علاقه مند بودم و بعد از دوسال تصمیم گرفتم پا جلو بزارم و رابطمو باهاش شروع کنم شروع رابطمون خوب بود ولی بعد از چند روز که بهش گفتم دوسش دارم شوکه شد و گفت که دیگه پیام ندم بهش ولی بعد از چند روز خودش برگشت و رابطمون با هم گرم گرفت ایشون قبلا یه بار عاشق یه پسر بود ولی اون بهش خیانت کرده بود و بعد من دوبار دیگه هم رابطه ناموفق داشت وقتی من باهاش صحبت میکردم میگفت خسته شده ونمیخواد.دوباره کم کم داشت بهتر میشد و توی قرارمون در مورد ایده چی کنیم و چیکار کنیم صحبت میکردیم ولی هنوز حساس بود و میترسید حدودا این رابطمون دو ماه ادامه داشت تا دو هفته پیش به خاطر یه موضوع من یه اشتباه احمقانه کردم و باعث شد بهم بی اطمینان بشه بعد اون اتفاق من خیلی ناراحت شدم چون داشت رابطمون درست پیش میرفت بعدش هرچقدر بهش زنگ زدم جواب نداد تا بعد دو هفته دیدمش برگشت گفت دیگه همه چیز تموم شده دیگه نمیخوام
    ازتون خواهش میکنم کمکم کنید چون واقعا من دوسش دارم ولی اون الان از من عصبانی و ناراحته نمیدونم چی کنم که برگرده خواهشا هرچه زودتر راهنماییم کنید؟؟؟؟؟؟؟؟؟

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : عشق و علاقه به دوست دختر

    نقل قول نوشته اصلی توسط vahid1996 نمایش پست ها
    سلام من 19 سال دارم و عاشق یه دختر هستم حدودا دوسال بود که بهش علاقه مند بودم و بعد از دوسال تصمیم گرفتم پا جلو بزارم و رابطمو باهاش شروع کنم شروع رابطمون خوب بود ولی بعد از چند روز که بهش گفتم دوسش دارم شوکه شد و گفت که دیگه پیام ندم بهش ولی بعد از چند روز خودش برگشت و رابطمون با هم گرم گرفت ایشون قبلا یه بار عاشق یه پسر بود ولی اون بهش خیانت کرده بود و بعد من دوبار دیگه هم رابطه ناموفق داشت وقتی من باهاش صحبت میکردم میگفت خسته شده ونمیخواد.دوباره کم کم داشت بهتر میشد و توی قرارمون در مورد ایده چی کنیم و چیکار کنیم صحبت میکردیم ولی هنوز حساس بود و میترسید حدودا این رابطمون دو ماه ادامه داشت تا دو هفته پیش به خاطر یه موضوع من یه اشتباه احمقانه کردم و باعث شد بهم بی اطمینان بشه بعد اون اتفاق من خیلی ناراحت شدم چون داشت رابطمون درست پیش میرفت بعدش هرچقدر بهش زنگ زدم جواب نداد تا بعد دو هفته دیدمش برگشت گفت دیگه همه چیز تموم شده دیگه نمیخوام
    ازتون خواهش میکنم کمکم کنید چون واقعا من دوسش دارم ولی اون الان از من عصبانی و ناراحته نمیدونم چی کنم که برگرده خواهشا هرچه زودتر راهنماییم کنید؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    خب انتظار دارید دوستان چه کمکی به شما بکنن وقتی شما متوجه شده بودید

    ایشون نسبت به رفتار حساسه و از روابط گذشته تجربه خوبی هم نداره

    خب اعتمادی که از دست بره راستش بسیار سخت بدست میاد

    بهترین راه حل برای شما اینه که صبر کنید شاید گذر زمان بتونه ایشون رو آروم کنه

    و مثل گذشته به طرف شما برگرده و شما باید بهش فرصت بدید تا لااقل در این مورد فکر کنه
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. نمیتونم به خانواده بگم دختری رو دوست دارم
    توسط fardayenik در انجمن سایر موارد ازدواجی
    پاسخ: 4
    آخرين نوشته: 11-11-2014, 02:38 PM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد