بهزاد ؛ جوان ترین پدر ایرانی

[reza1]

بهزاد 12 ساله بود که با دختر عموی 17 ساله اش زینب ازدواج کرد،و آنها صاحب یک فرزند پسر هستند و حالا بهزاد در 13 سالگی جوان ترین پدر ایران است.

• 
• 
• 
• 
• 
• 
• 
• 
• 
• 
• 
• 
• 
• 
• 

نمیدونم چرا هی عکس ها پاک میشه ، اینم لینک منبع : http://www.mehrnews.com/photo/248375...A7%D9%86%DB%8C

[prv]

تنها می تونم بگم که از خودم خجالت کشیدم،
بعضی آدم ها از شکم مادر بزرگ به دنیا میان و من هنوز تو حسرت های کودکیم باقی موندم.

[پریماه.]

واقعا تاسف باره که انقد هنوز فرهنگ پاین هست
جالبیس اینجان همه خانواده داخل یه پارکینگ زندگی میکنن

[fateme.68]

عکسش بالا نمیاد برام

[reza1]

عکسش بالا نمیاد برام

دوباره گذاشتم

[fateme.68]

ممنون داداش رضا گلم

[satare]

دلم گرفتش برای پسر که هنوز از زندگی چیزی نمیداند و بچه اورد خدایا نمیدونم چی بگم ...............

[ملکه شیشه ای]

خودپسرودختره بازتوی این موضوع حق انتخاب داشتن ولی بچشون چه گناهی داره که بزرگ بشه بایدتوی یه خونواده ی بی پول بایه پدرمادربی سوادبمونه که توی نیازای یومیشونم موندن چه برسه به تامین کردن یه بچه...

[Reepaa]

باز دارید زود قضاوت میکنید هاااااا
اینو هر بچه ای میدونه
ک پول نداشتن حتی نون نداشتن وقتی پدرمادر داری اصلا مهم نیست
باور کنید این و من میگم چون با تمام سلول های بدنم دردشو کشیدم ک میگم

[rozita]

فقر فرهنگی داره بیداد میکنه .... آدم متاسف میشه .... از الان خودشون وارد مشکلات کردند به چه قیمتی ....

[mahtisa]

شايد پسره در خودش ميديده که ميتونه ى خانواده رو بچرخونه اما اميدوارم با توجه به تفاوت سنيشون و وضعيت جامعه توقعشون خصوصا زنش بالا نره و با هم زندگيشونو بسازن و خوش باشن

[پریماه.]

اینا معلوم نیست از کدوم پشت کوهی امدن

اقا رضا اصلا بحث پول نیست بحث این پسر بچه 13ساله اخه چی حالیشه خودش بچن .....

[ملکه شیشه ای]

باز دارید زود قضاوت میکنید هاااااا
اینو هر بچه ای میدونه
ک پول نداشتن حتی نون نداشتن وقتی پدرمادر داری اصلا مهم نیست
باور کنید این و من میگم چون با تمام سلول های بدنم دردشو کشیدم ک میگم

شایداون بچه هه بتونه خوب زندگی کنه ولی میدونی که اسون نیست چون این دنیاواسه ادمای معمولیم خیلی بی رحمه چه برسه به یه ادم باشرایط اون بچه
اگه خداادماروتوی خونواده باوجودپدرمادرخلق کرده برای این بوده که اوناتاوقتی بتونه مستقل شه نیازاشوتامین کنن
نیازبچه اصلاپول نیست بچه نیازداره به یه پدرمادری که به قوی بودنشون اعتماد داره تکیه کنه دلش ازمحبت اوناگرم باشه وازفهم وتجربشون یادبگیره ولی وقتی پدرمادرش خودشون پرازنیازوتضادوعقده ان چطوری بایدتامین بشه؟؟
پول یه نیازنیست ولی خیلی وقتایه وسیلست برای اینکه نیازای ادمورفع کنه کسایی که نمیتونن بچشونوتامین کنن پول خرج میکنن تاکلاس ومعلم ودیگران به جاشون این کاراروبکنن البته تایه حدی ولی وقتی پولم نباشه خلاهاخودشونوبیشترنشون میدن واسه همینه که میگن پول خوشبختی نمیاره ولی بی پولی بدبختی میاره
پدرمادرداشتن چیزخوبیه ولی پدرمادری که فقط هستن ولی وظیفشون یادشون رفته خودش یه دردبزرگه
اون بچه واسه یه زندگی عادی بایدبیشترازبقیه بهابپردازه
اینم چیزی بودکه من باهمه ی سلولام حسش کردم ...

[fateme.68]

اونی ک دندون داده نونش هم میده
خدا روزی رسونه مخصوصا به این ادم های ک قلبشون صاف و پاکه و دعای خیر پدرومادر پشت سرشونه
از نظر سواد هم بخواین حساب کنید الان طلاق و اختلاف و بچه های معتاد و فراری باسوادها بیشتر از بیسوادهاس
فقط کاش امکانات اولیه را براشون فراهم کنن

[sepideh.t]

خودشون بدبختن یکی دیگه رو هم به فلاکتشون اضافه کردن و حق داشتن یه زندگی خوب رو ازش گرفتن...

[Reepaa]

هیچ چیز همونجوریکه هست نیست

[Reepaa]

خدا از عزرائیل پرسید : وقتی جان بندگانم را میگرفتی کی خندیدی ؟ کی گریه کردی ؟ و کی ترسیدی ؟
گفت :

."خنده ام" زمانی بودکه به من فرمان داده شد جان مردی رابگیرم،اورادرکنارکفاشی یافتم که به کفاش میگفت:کفشم را طوری بدوز که یک سال دوام بیاورد! به حالش خندیدم وجانش راگرفتم..


"گریه ام"زمانی بود که به من دستور داده شدجان زنی رابگیرم،او را دربیابانی گرم وبی درخت وآب یافتم که درحال زایمان بود..منتظرماندم تا نوزادش به دنیا آمد سپس جانش را گرفتم..دلم به حال آن نوزاد بی سرپناه درآن بیابان گرم سوخت وگریه کردم..


"ترسم"زمانی بودکه خداوندبه من امرکردجان فقیهی را بگیرم نوری ازاتاقش می آمد هرچه نزدیکتر میشدم نور بیشترمی شد وزمانی که جانش را می گرفتم ازدرخشش چهره اش وحشت زده شدم..



دراین هنگام خداوندفرمود:
میدانی آن عالم نورانی کیست؟..
او همان نوزادی ست که جان مادرش راگرفتی.


من مسئولیت حمایتش را عهده دار بودم هرگز گمان مکن که باوجودمن،موجودی درجهان بی سرپناه خواهد بود..

[رزمریم]

بچها لطفا قضاوت نکنید

و اجازه ندید که به فرهنگشون یا مکان زندگیشون توهینی بشه

اینکه بگیم اینا از کجا اومدن دیگه

یا بگیم نونش رو کی میده...

حرف های درستی نیس

نظر بدیم اما توهین نکنیم

خداوند خودش گفته روزی بندهام دست منه

به نظر من که کارشون حداقل از اونایی که نامشروع بچه دار میشن خیلی بهتره

ان شاء الله که خوشبخت باشن و راه درستی رو رفته باشن

[ملکه شیشه ای]

انسان آینده نگر، به فرموده امام علی(ع): به دلیل توجه به نهایت کاری که به آن مبادرت ورزیده، از رنج و اندوه هایی که احتمال بروزشان بوده، پیش گیری کرده و در مسیر رسیدن به اهداف آینده اش، مانند مسافر اشنا به مسیر و جاده است نه چون یک غریبه ای که، ناآشنایی با خطرات و مشکلات احتمالی او را رنج دهد..
حمایت خداازبنده هاشم هیچ کس نمیتونه انکارکنه ولی کاری که مابایدبکنیم دل خوش کردن به حمایت خدانیست چون خودخداگفته ازتوحرکت ازمن برکت ...
کارماروبه روشدن باواقعیتای زندگیه هرچقدرم که تلخ باشه
خداهمیشه توی پس زمینه ی زندگی ادماجریان داره ولی این خودادمه که بایدمشکلاتشوبشناسه وسعی کنه حلشون کنه چون اگه دست روی دست بزاره خودخداام نمیتونه ازیه بچه ی بی پناه به یه حکیم عالم تبدیلش کنه
اون بچه ام اگه زیادی خوش بین باشه 100%میبازه چون شانسش واسه یه زندگی خوب خیلی کمترازادماییه که ازهمه لحاظ تامینن ولی اگه بخادخوب زندگی کنه وتلاش کنه وازراه درست بره خداام کمکش کنه وچیزای دیگه که من نمیدونم حتمامیتونه....همه ی ادماییم که اینجان همینوبراش میخان

[prv]

کسایی که اینجا نوشتن آدم های پشت کوه و فرهنگ پایین. از دل یه پسر بچه و دختر بچه که تو یه پارکینگ خونه دارن زندگی می کنن چه خبری داره.

از فرهنگ پسر بچه ای که مدرسه نتونسته بره، چه خبری داره؟

از دل آدم هایی که دلشون به وجود یه آدم دیگه خوش میشه نه به زیاد شدن رنگ زندگی چی.؟

چرا قضاوت می کنید، چرا انگ بی فرهنگی می زنید. آیا این پسر بچه و خانواده اش نخواستن که با فرهنگ باشن یا جامعه و اطرافیان که می بینند این ها دارن تو چه وضعیتی سر می کنن و بی تفاوته؟

اگر ما فرهنگی داریم، اگر وضعیت خوبی داریم، اگر اینقدر جامعه به امکان داده که تحصیل کنیم و اینجا اظهار نظر کنیم، به خاطر لطف خداست، چون هر کدوم از ما ها امکان داشت که جای اون پسر بچه به دنیا می اومد. انگ بی فرهنگی و پشت کوهی بهش زده می شد.

تا وقتی شرایط کسی رو ندید، توش زندگی نکردید لطفا قضاوت نکنید.

[reza1]

به نظر من دلشون خیلی بزرگه . . .

درسته که میتونستن بچه دیر تر بیارن ، اما دلیل نمیشه که بچه نیارن اونا هم آدم هستن و به یه امید برای زندگیشون نیاز دارن

شاید فکر کنین آدمای بدبختین ، اما از خیلی از ما ها خوشبخت تر هستن چون مشکلشون فقط مالیه . . . که حتی براشون مشکل غیر قابل حل هم نیست .

پس از خیلی از ماها خوشبخت ترن چون از معنی زندگی دور نشدن .

فنجان ها

یک گروه از دوستان به ملاقات استاد دانشگاهی رفتند. گفتگو خیلی زود به شکایت در مورد استرس و تنش در زندگي تبدیل شد. استاد از آشپزخانه بازگشت و به آنان قهوه در چند فنجان مختلف تعارف کرد؛ فنجان شیشه‌ای، فنجان کریستال، فنجان چینی، بعضی درخشان، تعدادی با ظاهری ساده، تعدادی معمولی و تعدادی گرانقیمت.
وقتی همه آنان فنجانی در دست داشتند، استاد گفت: «اگر توجه کرده باشید تمام فنجان‌های خوش‌قیافه و گران برداشته شدند در حالیکه فنجان‌های معمولی جا ماندند! هر کدام یک از شما بهترین فنجان‌ها را خواستید و آن ریشه استرس و تنش شماست! آنچه شما واقعاً می‌خواستید قهوه بود نه فنجان! اما با این وجود شما باز هم فنجان را انتخاب کردید! اگر زندگی قهوه باشد پس مشاغل، پول، موقعیت، عشق و غيره، فنجان‌ها هستند! فنجان‌ها وسیله‌هایی هستند که زندگی را فقط در خود جای داده‌اند. لطفاً نگذارید فنجان‌ها کنترل شما را در دست گیرند! از قهوه لذت ببرید.»

[پریماه.]

ببینید اصلا بحث پول و این چیزا نیست ..الان فکر ادم ها باز تر شده فرهنگها بالاتر رفته هیچ چیز مس گذشته نیست بچه های این دوره با بچه های دهه50 زمین تا اسمون فرق دارن

......کسی که بچه 13 ساله بچه دار میشه بحث فرهنگ
یعنی انقد از نظر فکری پاین هستن نمیفهمن پسر 13 ساله واقعا بچن اصلا میدونه بچگی کردن چیه. اصلا میتونه حس پدرانه به بچه منتقل کنه کسی که خودش باید تو این حس مورد توجه خود پدرش باشه ...اصلا توهین نیست. ادم واقعا یه چیزایی میبینه ناراحت میشه چقددد هنوز فرهنگ ها و طرز فکرا عقب هستش

[پریماه.]

جناب prv
صرفا جهت اطلاع ...
کسی که اولن این شرایط و دارن که همه اعضا خانواده داخل یه پارکینگ زندگی میکنن باید انقد به این درک و فهم برسه که نباید کس دیگه فعلا تو زندگی خودشون راه بدن. که یکم شرایطشون بهتر شه
باید انقد فکرشون حداقلش برسه که بدونه بچه 13 ساله اونم پسر چرا باید ازدواج کنه تو. این سن کم و پدر هم بشه

گفتید یعنی نمیخواستند فرهنگ یاد بگیرن
باید بگم نه نخواستن یاد بگیرن چون نخواستن تو جامعه بگردن نخواستن بین مردم رفت و امد کنن ببینن شرایط اقتصادی چجور هستش شرایط فرهنگ چجور هستش
این خودشونن که نخواستن. کسایی هم که نمیخوان بیشتر اطلاعات داشته باشن از زندگی این دور زمونه..معلومه گه فکرشون خیلی عقب میمونه چون خودشون نمیخوان پیشرفت کنن .....این پسر میتونست بره بزرگشه کار کنه پول جمع کنه و زندگی سر و سامون بده بعدش فکر ازدواج کنه تشکیل خانواده بده ...ولی وقتی خانواده فکره اینده این بچه نیستن از خود بچه توقعی نیست



واقعیت تلخ
......
فک نکنید با این همه حرفهاتون مثبت اندیشید
همه اینا برمیگرده به فکر ادم که فکر پیشرفت باشه یا نه

[prv]

جناب prv
صرفا جهت اطلاع ...
کسی که اولن این شرایط و دارن که همه اعضا خانواده داخل یه پارکینگ زندگی میکنن باید انقد به این درک و فهم برسه که نباید کس دیگه فعلا تو زندگی خودشون راه بدن. که یکم شرایطشون بهتر شه
باید انقد فکرشون حداقلش برسه که بدونه بچه 13 ساله اونم پسر چرا باید ازدواج کنه تو. این سن کم و پدر هم بشه

گفتید یعنی نمیخواستند فرهنگ یاد بگیرن
باید بگم نه نخواستن یاد بگیرن چون نخواستن تو جامعه بگردن نخواستن بین مردم رفت و امد کنن ببینن شرایط اقتصادی چجور هستش شرایط فرهنگ چجور هستش
این خودشونن که نخواستن. کسایی هم که نمیخوان بیشتر اطلاعات داشته باشن از زندگی این دور زمونه..معلومه گه فکرشون خیلی عقب میمونه چون خودشون نمیخوان پیشرفت کنن .....این پسر میتونست بره بزرگشه کار کنه پول جمع کنه و زندگی سر و سامون بده بعدش فکر ازدواج کنه تشکیل خانواده بده ...ولی وقتی خانواده فکره اینده این بچه نیستن از خود بچه توقعی نیست



واقعیت تلخ
......
فک نکنید با این همه حرفهاتون مثبت اندیشید
همه اینا برمیگرده به فکر ادم که فکر پیشرفت باشه یا نه

شما دارید درباره یه پسر 13 ساله صحبت می کنی نه 23 ساله.

این چیز هایی که شما می گید اصلا برای یه فردی که تو فقر زندگی می کنه معنا نداره، ساختن آینده، انگیزه پیشرفت، این ها همه برای طبقات بالای جامعه است نه برای کسانی که از هر گونه امکانات رفاهی دورن.

اصلا با این حرف موافق نیستم که خودشون می تونن برن فرهنگ یاد بگیرن. خیلی از این قشر افراد با وارد شدن به جامعه طرد می شن به چشم آدم بهشون نگاه نمیشه.

اگر برچسب پشت کوهی و بی فرهنگ به این آدم ها زده بشه فقط باعث میشه که مثل قبل نمی تونن وارد جامعه بشن.

ارزش ها آدم ها تو اجتماع به پول و مادیاتشونه نه انسانیتشون، یه آدم فقیر اون هم در این سطح چطور می تونه تو جامعه ای که آدم حسابش نمی کنن رشد کنه.

این چیزی که شما می گی آرمان گرایی محضه، امکان نداره یه نفر خودش بخواد ولی پول نداشته باشه، فرهنگ نداشته باشه و تازه جامعه هم با آغوش گرم بپذیردش. این آدم ها برای خیلی ها

مثل شما پشت کوهی محسوب میشن، یه پسر 13 ساله چطور می تونه مقبولیت که اولین چیزی که برای وارد شدن به جامعه لازمه تو خودش ببینه.

صحبت من در رابطه با خانواده های این بچه ها نیست که بحث جدایی داره، در رابطه با خود این بچه ها و سطح درک و تواناییشونه.

فرض کنیم این پسر بیاد و همچین مطالبی رو درباره خودش بخونه، داغون میشه و انگیزه پیشرفتش سرکوب.

پیشرفت زمانی برای نوجوان اتفاق می اقته که تقویت مثبت دریافت کنه، اگر این تقویت مثبت هر چندنامطلوب از نظر ما برای این پسر وجود داشته باشه، امکان پیشرفتش وجود داره.

حرف اصلی من به شما اینه که به اقشار جامعه هر چند از نظر شما پشت کوهی جامعه کسی حق نداره، این عبارت نا مناسب رو به کار ببره.

انسان ها، محترم هستند حتی اگر از فرهنگ فقیر و از سطوح پایین جامعه باشن.

من از کاری که شده دفاع نمی کنم اما توهین هم نمی کنم.

در ضمن من دخترم.

[پریماه.]

منم همینو دارم میگم کسی که از همه نظر توفقر هستش باید تا اخر عمرش همونطور بمونه؟؟خانواده نباید فکر پیشرفت بچشون باشن عجب
عجب پس این همه ما ادمایی که داریم به جاهایی رسیدن از اولش فرهنگ داشتن از اولش پول داشتن
خیلی ها هستن که تو روستا زندگی میکنن و خیلیی از نظر مالی هم فقیر بودن ولی خودشون خواستن به جاهایی برسن و شدند. و هیچ کس هم پشتتشون نبوده

اصلا حرف شما درس نیست چون فقیر هستند. از نظر فرهنگ و مردم حسابش نمیکنن نره دنبال پیشرفتش نره تو جامعه بگرده
ببخشید اصلا اصلا قسد توهین ندارم ولی یکی مس همون پسر بچه مس شما فک کنه که تو جامعه قبولش ندارن پس دیگه بیخیال پیشرفت زندگیش بشه معلومه این اتفاق ها هم میافته زود ازدواج میکنه و بچه دار هم میشه یه بچه دیگه هم بدبخت میشه

[prv]

چیزی که من شما داریم در موردش بحث می کنیم

بیشتر شبیه همون اصالت فرد یا جامعه است که آیا فرد زندگی خودش رو می سازه یا جامعه فرد رو در جایی که باید باشه قرار میده؟

حرف شما درسته که هر کسی توانایی ساختن آینده خودش رو داره ولی این توانایی بنابر طبقه اجتماعی و فرهنگی متفاوته. فقر تاثیرات زیادی رو اراده شخصی میذاره.

بچه ای که از کودکی بشنوه که نمی تونیم، نمی شه، نتونستم کم کم نتونستن های خودش رو به جامعه اسناد میده.