نمایش نتایج: از 1 به 5 از 5

موضوع: عاشق شدن مرد زن دار

1243
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    12185
    نوشته ها
    5
    تشکـر
    1
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    عاشق شدن مرد زن دار

    سلام دوستان.شوهرخواهر من۱۰ساله که داماد ماست و یه بچه ی ۷ساله هم دارن..۲۱سالش بودکه دامادماشد وخواهرم ۲۰سالش.ازدواجشون سنتی بود و عاشقی درکارنبود..اون ارزوی یه خواهرکوچکترازخودش روداشت و من رو خواهر خودش میدونه و باهام راحته و مامحرم راز همدیگه هستیم و توی مشکلات به هم کمک میکنیم .اون رازش رو بامن درمیون گذاشت.که چندسال پیش که دانشگاه میرفته,فکنم سه چهارسال پیش,اونجا ناخواسته عاشق دخترهمترمیش میشه..ینی اولین تجربه ی عاشقی زندگیش.بهم خیلی علاقه مندمیشن.اون دخترمطلقه بود و۱۰سال ازطلاقش میگذشت.ایناروزبروزبهم وابسته ترمیشن.یه عشق پاک و بدوراز هوس و ..اون میتونس راحت اونوصیغه کنه یا رابطه جنسی باهاش داشته باشه.امارابطشون درحد زنگ و مسیج و چندباربیرون رفتن باهم بوده..اون خیلی نگران بود هم اون دخترکه تصمیم گرفته بود تااخرعمرش ازدواج نکنه و هم زن و بچه خودش..خلاصه بگم اون بالاخره تصمیمشو میگیره که این واقعیت رو قبول کنه که هیچ وقت به اون نمیرسه,واون زنوبچه داره و بایدوفاداربمونه و بخاطراینکه اون بدبخت نشه و.. وبرخلاف میلش به اون دختر میگه ازت متنفرم...و رابطشون کات میشه..الان تقریبا ۲سال ازون ماجرامیگذره و اون بارها بامن راجبش دردودل کرده..اون الان ۶ماهی هست که ازدواج کرده با یکی ازدوستای دامادمون!!کاملااتفاقی!ازته قلبش خوشحاله که اون خوشبخت شده و اون پسر خیلی خوبیه خوشحاله که خدادعاشو مستجاب کرده و عشقشو خوشبخت کرده..فقط عذاب وجدانش ازینه که من ازون متنفر نبودم و دلم میخواد اون بدونه بخاطرخوشبختی خودش اونکارو کردم..خیلی دلتنگی میکنه و دردودل..بعضی وقتا تو خیابون باشوهرش میبینتش و دیوونه میشه..الان صبرش تموم شده و ازمن خاسته شماره اون رو گیربیارم تااون بتونه بهش بگه که ازش متنفر نیست..بخدا موندم چکارکنم سنی و تجربه ای هم ندارم که تشخیص بدم راه درستو..چجوری میتونم ارومش کنم؟بنظرتون این کاردرستیه که من کمکش کنم راجب درخاستش؟توروخداکمکم کنید بایدچکارکنم؟نگران همشون هستم..خودش , خاهرم بچش,حتی خود اون دختر..توروخدا متخصصا کمک کنن.من نمیتونم این قضیه رو تحلیل کنم و حل کنم..من چجوری میتونم به دامادمون کمک کنم اون زنو فراموش کنه؟من تنهاکسی هستم که رازشوبهم گفته..اون خیلی برای من زحمت کشیده و میخام جبران کنم واسش

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    تیم مشاوره
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3829
    نوشته ها
    1,254
    تشکـر
    954
    تشکر شده 1,186 بار در 691 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : عاشق شدن مرد زن دار

    نقل قول نوشته اصلی توسط panizz نمایش پست ها
    سلام دوستان.شوهرخواهر من۱۰ساله که داماد ماست و یه بچه ی ۷ساله هم دارن..۲۱سالش بودکه دامادماشد وخواهرم ۲۰سالش.ازدواجشون سنتی بود و عاشقی درکارنبود..اون ارزوی یه خواهرکوچکترازخودش روداشت و من رو خواهر خودش میدونه و باهام راحته و مامحرم راز همدیگه هستیم و توی مشکلات به هم کمک میکنیم .اون رازش رو بامن درمیون گذاشت.که چندسال پیش که دانشگاه میرفته,فکنم سه چهارسال پیش,اونجا ناخواسته عاشق دخترهمترمیش میشه..ینی اولین تجربه ی عاشقی زندگیش.بهم خیلی علاقه مندمیشن.اون دخترمطلقه بود و۱۰سال ازطلاقش میگذشت.ایناروزبروزبهم وابسته ترمیشن.یه عشق پاک و بدوراز هوس و ..اون میتونس راحت اونوصیغه کنه یا رابطه جنسی باهاش داشته باشه.امارابطشون درحد زنگ و مسیج و چندباربیرون رفتن باهم بوده..اون خیلی نگران بود هم اون دخترکه تصمیم گرفته بود تااخرعمرش ازدواج نکنه و هم زن و بچه خودش..خلاصه بگم اون بالاخره تصمیمشو میگیره که این واقعیت رو قبول کنه که هیچ وقت به اون نمیرسه,واون زنوبچه داره و بایدوفاداربمونه و بخاطراینکه اون بدبخت نشه و.. وبرخلاف میلش به اون دختر میگه ازت متنفرم...و رابطشون کات میشه..الان تقریبا ۲سال ازون ماجرامیگذره و اون بارها بامن راجبش دردودل کرده..اون الان ۶ماهی هست که ازدواج کرده با یکی ازدوستای دامادمون!!کاملااتفاقی!ازته قلبش خوشحاله که اون خوشبخت شده و اون پسر خیلی خوبیه خوشحاله که خدادعاشو مستجاب کرده و عشقشو خوشبخت کرده..فقط عذاب وجدانش ازینه که من ازون متنفر نبودم و دلم میخواد اون بدونه بخاطرخوشبختی خودش اونکارو کردم..خیلی دلتنگی میکنه و دردودل..بعضی وقتا تو خیابون باشوهرش میبینتش و دیوونه میشه..الان صبرش تموم شده و ازمن خاسته شماره اون رو گیربیارم تااون بتونه بهش بگه که ازش متنفر نیست..بخدا موندم چکارکنم سنی و تجربه ای هم ندارم که تشخیص بدم راه درستو..چجوری میتونم ارومش کنم؟بنظرتون این کاردرستیه که من کمکش کنم راجب درخاستش؟توروخداکمکم کنید بایدچکارکنم؟نگران همشون هستم..خودش , خاهرم بچش,حتی خود اون دختر..توروخدا متخصصا کمک کنن.من نمیتونم این قضیه رو تحلیل کنم و حل کنم..من چجوری میتونم به دامادمون کمک کنم اون زنو فراموش کنه؟من تنهاکسی هستم که رازشوبهم گفته..اون خیلی برای من زحمت کشیده و میخام جبران کنم واسش
    به ایشون بگید اگر حسش هوس نبوده و اینکارو برای خدا کرده پس دلیلی نداره که خودش رو برای اون اثبات کنه

    اگر دامادتون تماسی با اون دختر بگیره دوباره فکر و ارامش زندگی اونو به هم میریزه و نه تنها چیزی رو درست نکرده بلکه خرابترم کرده

    همین حالت بسیار عالیه که اون دختر فکر کنه دامادتون ازش متنفره تا بتونه با عشق به زندگی جدیدش فکر کنه ....

    به هرحال اون دختر بعد از کلی سختی وارد یک زندگی عاشقانه شده و این خودخواهیه که بخوای این ارامش رو برای دل خودمون خراب کنیم

    بهتره دامادتون در این مورد حتما" با مشاوری حضورا" مشورت کنه
    امضای ایشان
    خدا آن حس زيباييست كه در تاريكي صحرا
    زمانيكه هراس مرگ ميدزدد سكوتت را
    يكي همچون نسيم دشت مي گويد
    كنارت هستم اي تنها...


  3. 3 کاربران زیر از mahsa42 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    12185
    نوشته ها
    5
    تشکـر
    1
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : عاشق شدن مرد زن دار

    ممنون از راهنماییتون..همین حرفاروبهش زدم و خوشبختانه از تصمیمش منصرف شد..واقعا ممنونم ازتون.ولی نمدونم چکارکنم که فکر این دخترو ازسرش بیرون کنم..خیلی غمگینوافسردس و تو خانواده فقط من میدونم چشه...چکاری ازدست من برمیاد؟نگران زندگی خواهرمم..اخه دلبستگی تاکی؟؟؟؟!

  5. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    شماره عضویت
    10876
    نوشته ها
    105
    تشکـر
    45
    تشکر شده 76 بار در 47 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : عاشق شدن مرد زن دار

    [QUOTE=panizz;64484]ممنون از راهنماییتون..همین حرفاروبهش زدم و خوشبختانه از تصمیمش منصرف شد..واقعا ممنونم ازتون.ولی نمدونم چکارکنم که فکر این دخترو ازسرش بیرون کنم..خیلی غمگینوافسردس و تو خانواده فقط من میدونم چشه...چکاری ازدست من برمیاد؟نگران زندگی خواهرمم..اخه دلبستگی تاکی؟؟؟؟![/QU
    من میگم واسه این که از ناراحتی در بیاد سوری بهش بگو با اون خانوم تماس گرفتی و اون خانم گفته من اصلا فراموش کردم همه چی رو الانم خیلی خوش بختم

  6. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    12535
    نوشته ها
    98
    تشکـر
    98
    تشکر شده 88 بار در 48 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : عاشق شدن مرد زن دار

    به نظر من هم شما نباید ارامش زندگی اون خانم رو به هم بزنید


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد