سلام ،خواستگاردارم که دوماه پیش مادرش وخواهرش اومدن وهیچ خبری ازشون نشد بعد از دوماه دوباره مادرش با یکی دیگه از خواهراش اومدن قرار جلسه اول روگذاشتن،باهم صحبت کردیم پسر بدی نبود

بعداز یک هفته از ما جواب گرفتن ،یک جلسه هم با خانواده باهم اومدن وبازم بعداز یک هفته دیگه جلسه دوم روگذاشتن ورفتیم صحبت کردیم ،البته دلیل دیر اومدن جلسه دوم رو گفتن ،جلسه دوم پسره با مادرش اومدن جلوی درمون وما کلی تومحلمون باهم پیاده رفتیم ومن هم کمی از پسره فاصله میگرفتم که هنوز خبری نیست مبادا کسی ببینه،توجلسه دوم پسره میگفت که از شرایط سخت میترسم وطوری رفتار کرد که من گفتم اینا شب دیگه میان قرار بعدی وبزارن حتی پسره می گفت که به عروسمون چیزی نگو دوبهم زنه ،پسره من ونسبت به خصوصیات خانوادش آگاه کردوازم شمارمو گرفت ،الان پنج روزه میگذره ونه پسره با من تماس گرفته ونه خانوادش ،انگار جواب قطعی وگرفتن و دیگه از شون خبری نشده(در ضمن خواستگارم دو سال از من کوچکتره ومن این مطلب رو همون جلسه اول گفته بودم وپسره هم با این قضیه مشکلی نداشت) حتی مادرش به مادرم گفته بود که زود عقدبشن وشرایط رو راحت بگیریم،به نظرتون اینا چه جور خانواده ای هستن ؟اعصابم وبهم ریختن