با سلام خدمت دوستان... من چندین سال به پسری دل بستگی داشتم یا بهتره بگم وابستش بودم الان دو ساله که در زندگیم نیست و از نبودنش خوشحالم اصلا ویژگی های مرد ایده الم را نداشت... اما با وجود دخترهای زیادی که در زندگیش هست هر از گاهی از اطرافیان جویای حالم میشود... و حتی خواهش میکند که باهام صحبت کند اما من نمی خواهم صداشو بشنوم...چند سال پیش خواستگار خوبی داشتم اما وسوسه شدم و به عشق بچگیم زنگ زدم و این کار من باعث شد عشق خاموشم دوباره فروزان بشه... و به خواستگارم جواب رد دهم...الان بعد از گذشت سالها بازم یه موقعیت خوب برام پیش امده اما دلم به ازدواج راضی نمیشه چطور میتوانم فکر اون پسر را از ذهنم بیرون کنم همسر اینده من چه گناهی کرده ... مدتها موزیک غمگین گوش ندادم اما هر وقت گوش میکنم یاد شکست عشقی ام می افتم در کنار کسی زندگی کردن و به کس دیگر فکر کردن خیلی سخته... لطفا راهنماییم کنید