نوشته اصلی توسط
sahelneshinashk
با سلام
من دختری 22 ساله و متاهل هستم
چند وقتی میشه که حالتی مثل پوچی و تنهایی و گریه های مکرر و بی مورد و دلتنگی بیش از حد دارم
من در یک شهر دور از خانواده ام زندگی می کنم و با اینکه هر روز تلفنی با اونا در تماسم ولی بازم احساس تنهایی می کنم
هیچ انگیزه ای ندارم حتی دیگه نمی تونم فکرم را متمرکز کنم و حافظه ام هم ضعیف شده طوری که حتی چیزهای خیلی کوچیک رو فراموش می کنم
گردن درد و درد پشت هم دارم،می خوام بدونم اینها علائم افسردگی هستن
همسرم بابت این قضیه خیلی ناراحته وقتی ازم پرسید انگیزه ات از زندگی چیه؟جوابی نداشتم که بگم و اون هم خیلی راحت فهمید که من چی می خوام بگم بعدش هم شروع کرد به بدگویی کردن در مورد من که عام بدبختیش هستم و مثل خوره دارم زندگیشو خراب می کنم،اون حتی به این فکرم نیست شاید من بیمار شده باشم با اینکه باهاش حرف زدم و گفتم شاید افسرده شده باشم اون توجه ای به من نداره و به من می گه که به درد مردن می خورم نه زندگی
توروخدا بهم کمک کنید من نیاز به کمک دارم
من همیشه تنهام.