سلام
نامزدم رو خیلی دوست دارم و حدودا 2 سال از من بزرگ تره قبلا هم یک نفر رو دوست داشته یا به گفته خودش پرستشش میکرده که اومده خواستگاریش ولی پسره کارش توی یه شهر دیگه بوده که خانوادش اجازه ندادن زندگیشون در شهر دیگه ای باشه .
بعدش با پسر خالش نامزد کرده و بعد از یکسال و 4 ماه جدا شدن .
منم دو سالی بود دوستش داشتم حتی موقعی که نامزد بود و یه جورایی حس میکردم آخرش مال خودم میشه که خدا رو شکر همین جورم شد .
ولی همیشه وقتی از خاطراتش برام میگه در مورد عشق اولش میگه که بهش نرسیده و منم از این حرفاش خیلی عذاب میکشم و حس میکنم هنوزم دوستش داره و وقتی هم ازش میپرسم میگه دیگه دوستش ندارم .
دیروزم بهش گیر دادم و گفتم من بهتر هستم یا اون بهم گفت اون که منم اعصابم خورد شد و باهاش قهر کردم و حتی به فکر جدایی هم افتادم .
الان واقعا نمیدونم چیکار کنم لطفا راهنماییم کنید