نوشته اصلی توسط
كندل
سلام دوستان ...من با اقايي در ارتباط هستم به قصد ازدواج..ايشون ساكن امريكا هستن و اگر قضيه ى ما بعد از شناخت طرفين اوكى شد من بايد برم امريكا...از يه طرف واقعا دلم ميخاد براى پيشرفت و خيلى چيزهاى ديگه برم از يه طرف به شدت به خواهرم و بچه هاش وابستم چون مادر هم ندارم..ميخام منظقى فكر كنم كه اگر به ازدواج رسيد خيالم بابته تصميمم راحت باشه..ولى من خواهرمو خيلى دوست دارم و بچه هاشو،..اين اقا هم تا الان ادمه معقولى بودن...براى رفتن دليل زياد دارم ولى براى موندن فقط خواهرمه همين..البته مهم براى من خوشبختى هم هست كه با اين اقا احساس ميكنم ميتونم داشته باشم...و كلا از همه ى فاميلموم بدم مياد و گريزونم عمه و عمو واينها...