بادرود خدمت دوستان من و خانمم حدود ۲۵ سال باهم زندگی مشترک داشتیم و دارای یک دختر ۲۳ ساله مانند تمام زندگیها مشکلات زیادی را پشت سر گذاشتیم ولی همیشه این عشق و علاقه بین ما بوده که باعث تداوم زندگی شده من همیشه مشوق خانمم برای ادامه تحصیل و موفقیت در زندگی بودم و به آزادی و برابری زن با مرد اعتقاد داشتم و به اون عمل میکردم همسرم هم به هیچکس بغیر از من توجهی نداشت ولی الان مدت سه سال است که در دانشگاه قبول شده و به داشگاه میره . در ابتدا من منوجه تغییرات و غیبتهای روزانه نداشتم حتا به مدت دو سال البته من در طی این مدت دچار بیماری افسردگی شده و دارو مصرف میکردم البته بخاطر مسائل کاری ولی الان حدود یکسال است که متوجه شده ام که همسرم شدیدا به گوشیهای تلفنش حساس شده وبعد از اتمام کلاسها حدود ۷-۸ ساعت بعد به منزل میاید و حتا در روزهایی تعطیل بهانه ای پیدا میکند و همین مدت در بیرون از منزل سپری میکند طی این یکسال بارها و بارها با هاش صحبت کردم و دلیلش رو جویا شدم ولیجوا میده که هیچ کار بدی انجام نمیده و دنبال درس هست ، ولی بارها و بارها در باره اینکه الان کجاست دروغ گفته و تمام مدت هم که منزل هست با وایبر و یا اس ام اس در حال ارتباط هست و سعی میکنه که آخرین پیامها رو پاک کنه ..! و اگر دلیلش رو سوال کنم میگه دوست ندارم کسی تو مسایل خصوصیم فضولی کنه و حساسیت دارم ولی هیچ جوابی برای غیبتهای مکرر ندارد البته من اینقدر حساس نیستم که با این مسایل نظر بد راجه به همسرم ولی خیلی مسایل ریز و درشت دیگر هست که اینجا گفتنش صحیص نیست ....!
سوالم این است که من چه کاری میتونم انجام بدم ؟ حدود چند ماه تمام کارهای آشپزی آشپزخانه و منزل را انجام دادم که هم دوست داشتنم رانشان بدهم هم ایشان با فراقت بیشتری به درسهایش برسد ولی از طرفی مدام در ذهنم بدترین موضوعات تجسم میکنم و قلبم به تپش افتاده و قرص میخورم و هر ساعت دیرکرد بدترین زامانها برای من هست بارها هم دوستانه صحبت کردیم و دلیل دروغها و غیبتها را جویا شدم ولی جز اینکه باید به من اعتماد داشته باشی و هیچ کار بدی نمیکنم جوابی دریافت نمیکنم ...