کودکانی كه دچار هیجانات منفی دوری از پدر و مادر می شوند اغلب ممكن است جیغ بزنند، گریه كنند، قشقرق به پا كنند و یا حتی برای جلب توجه استفراغ كنند.




كودكانی که وابسته افراطی هستند یك كودك وابسته اصرار دارد كه دایما در نزدیكی و مجاورت والدین باشد و زمانی كه نزد فرد دیگری گذاشته می شود، علائمی از وحشت و عصبانیت ناشی از جدایی و دوری از والدین را از خود بروز می دهد. کودکانی كه دچار هیجانات منفی دوری از پدر و مادر می شوند اغلب ممكن است جیغ بزنند، گریه كنند، قشقرق به پا كنند و یا حتی برای جلب توجه استفراغ كنند. اینگونه كودكان می توانند یاد بگیرند كه با دوری و جدایی از والدین كنار بیایند. البته به شرطی كه شما به آنها اطمینان خاطر دهید، دور بودن از آنها را با آنها تمرین كنید و به دلواپسی ها و حرف هایشان گوش فرا دهید.

اغلب کودکان طبیعی بین 9 ماهگی تا 4 سالگی علائم وابستگی را از خود بروز می دهند. بچه های بزرگتر چنانچه بدلیل تغییرات زندگی احساس تنش و استرس كنند، می توانند این خصوصیت را از خود بروز دهند. داشتن یك فرزند وابسته مانند قرار گرفتن در غل و زنجیر است. چرا که صرفنظر از اینكه كجا هستید و در چه شرایطی و یا چكاری انجام می دهید او توقع توجه افراطی از شما دارد. بروز این رفتار در نوپایان امری طبیعی است زیرا آنها به تازگی وارد دنیای جدیدی شده اند و احساس ترس و خجالت و ناامنی، گاه آنها را وادار به بودن در كنار والدین می كند اما بروز این رفتار در کودکان بزرگتر طبیعی نیست و باید مورد اصلاح قرار گیرد. با این كودكان باید صبور بود و كم كم آنها را برای جدایی آماده كرد و لذا رها کردن ناگهانی و غیره منتظره آنها عمدتا كارساز نخواهد بود.

کودکانی كه دچار هیجانات منفی دوری از پدر و مادر می شوند اغلب ممكن است جیغ بزنند، گریه كنند، قشقرق به پا كنند و یا حتی برای جلب توجه استفراغ كنند.


لذا برای اینکه بتوانید گام به گام و به طور تدریجی کودک تان را از خود مستقل ساخته و او را با محیطهای نامانوس هم آشنا سازید توصیه می شود که:

**اگر كودكتان توانایی حرف زدن دارد، از او بپرسید چرا هنگامی كه از شما دور می شود احساس اضطراب و عصبانیت می كند. از او بخواهید كه درباره هرگونه تغییرات اضطراب زای زندگی مانند نقل مكان به منزل جدید، تغییر مدرسه، مشكلات با دوستان یا مورد گردن كلفتی قرار گرفتن از طرف همسالان و ..با شما صحبت كند. تا زمانیكه تمام حرف هایش را به شما بگوید شما فقط به دقت گوش دهید.

** از كودكتان بخواهید كه یك تصویر یا نقاشی از آنچه كه هنگام جدایی از شما احساس می كند ترسیم كند تا او به یك روش خلاقانه احساساتش را با شما مطرح كند، از او بخواهید كه هنگام ترسیم شكل مذكور یا اتمام نقاشی ، آن را شرح و تفسیر كند. وقتی كه او درباره احساساتش و یا درباره هر موضوع چالش برانگیزی با شما حرف می زند، او را از اینكه در امنیت و آسایش بسر می برد، مطمئن سازید.

*اگر كودكتان توانایی حرف زدن دارد، از او بپرسید چرا هنگامی كه از شما دور می شود احساس اضطراب و عصبانیت می كند.

** وقتی كه بنا به دلایلی ناچارید فرزندتان را از خود دور سازید سعی کنید او را در منزل بسیار خسته و مشغول كنید، وسیله و اسباب بازی جدید در اختیار او قرار دهید و یا از او بخواهید كه با خواهر و برادرهای دیگر و یا هم سالانش بازی كند.

** برای یك مدت (كه البته بهتر است به مرور ان را افزایش دهید) فرزندتان را به یك پرستار بسپارید تا وی عادت كند كه توسط افراد دیگر هم حفاظت و حمایت شود. پرستار را به فرزندتان معرفی كنید. فرزندتان را در یك اتاق بهمراه پرستار بگذارید و توضیح دهید كه قصد دارید اتاق را به مدت 5 دقیقه ترك كنید. با اطمینان خاطر اتاق را ترك كنید و بعد از 5 دقیقه بازگردید، اگر هنگامیكه به اتاق برمی گردید كودكتان علائم اضطراب و عصبانیت ناشی از جدایی بروز داد او را مطمئن سازید.

** مدت زمانی كه فرزندتان را با پرستارش تنها می گذارید افزایش دهید. هنگامیكه مشغول كار هستید او را با پرستارش تنها بگذارید. اگر او علائم وحشت از جدایی از خود نشان نداد می توانید او را یك شب به منزل مادر بزرگ یا خاله، عمه و ... بفرستید.

** هنگام ترك فرزندتان با پرستارش به او لبخند بزنید تا فرزندتان جدایی را یك تجربه مثبت ارزیابی كند.

** او را در آغوش بگیرید. از دست او عصبانی نشوید و یا با او اوقات تلخی و سرزنش نكنید. وابستگی کودک نتیجه عدم امنیت است. با در آغوش گرفتن فرزندتان در واقع به او می گویید، دوستت دارم، من در كنارت هستم، كه باعث احساس امنیت و آسودگی او می شود.

** به فرزندتان نشان دهید كه احساسش را درك می كنید. كاری نكنید كه احساس كند بیان احساساتش كار غلطی است. برایش توضیح دهید كه هر چند الان با او بازی نمی كنید اما برایش یك برنامه شاد و سرگرم كننده در نظر گرفته اید.

** اگر علیرغم این تلاش ها باز هم کودک تان به رفتارش ادامه داد ناشكیبایی نكنید و سرش داد نزنید. در عوض، مجددا و با دقت بیشتر برایش شرح دهید كه نمی توانید الان با او بازی كنید. تشویق كنید كه با وسایل و اسباب بازیهایش ساعات خوشی سپری كند. مثلا بگویید چرا یك قلعه زیبا برای من نمیسازی؟ لباس شاهزاده، رنگ نشده است؛ به نظرت قرمز بهتر است یا آبی؟ و ....آرام باشید و سراغ كارتان بروید كه متوجه شود واقعا مشغله دارید.

به فرزندتان نشان دهید كه احساسش را درك می كنید. كاری نكنید كه احساس كند بیان احساساتش كار غلطی است.

** از او بپرسید كه چه می خواهد؟ پیش فرضتان این نباشد كه او غیر معقول است در عوض سعی تان این باشد كه علت وابستگی بیش از حد او را بفهمید. آیا او كسل است؟ آیا در محیط جدید عصبی است؟ احساس تنهایی می كند؟

** رفتار خوبش را تشویق كنید. تاكید كنید كه واقعا خوشحالید كه او قادر است كارهایی را خودش به تنهایی انجام دهد. به این طریق می آموزد كه مستقل بودن باعث عزت آفرینی است و او را ترغیب می كند كه در آینده كمتر وابسته باشد.

نویسنده : حجت ده باشیان