نمایش نتایج: از 1 به 15 از 15

موضوع: مامانم بشدت محدودم کرده

2025
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    13833
    نوشته ها
    6
    تشکـر
    4
    تشکر شده 3 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    مامانم بشدت محدودم کرده

    بخدا دارم دق میکنم مامانم نمیزاره تنها برم بیرون بیام هرکاری میکنم یواشکی میکنم الانم با یکی دوست شدم میترسم بهش اعتماد کنم بخدا دارم داغون میشم توروخدا کمکم کنید

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    12584
    نوشته ها
    271
    تشکـر
    737
    تشکر شده 206 بار در 120 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : سردرگمم

    چرا نمیزاره تنها بری بیرون؟
    امضای ایشان

  3. کاربران زیر از m:gh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6159
    نوشته ها
    13,512
    تشکـر
    10,854
    تشکر شده 13,740 بار در 6,988 پست
    میزان امتیاز
    24

    پاسخ : سردرگمم

    تو که میدونی خانوادت سخت گیرن چرا با یکی دوست شدی همون به ذره ازادی که داری ازت بگیرن؟؟؟
    امضای ایشان
    زندگی سه دیدگاه داره

    دیدگاه شما
    دیدگاه من
    حقیقت

  5. 2 کاربران زیر از پریماه. بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  6. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    13833
    نوشته ها
    6
    تشکـر
    4
    تشکر شده 3 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : سردرگمم

    میگن دوره زمونه خوب نیستو از این چرتو پرتا

  7. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    13833
    نوشته ها
    6
    تشکـر
    4
    تشکر شده 3 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : سردرگمم

    به یه نفر نیاز دارم بخدا دارم دق میکنم

  8. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    13833
    نوشته ها
    6
    تشکـر
    4
    تشکر شده 3 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : سردرگمم

    به نطرتون چیکار کنم

  9. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6159
    نوشته ها
    13,512
    تشکـر
    10,854
    تشکر شده 13,740 بار در 6,988 پست
    میزان امتیاز
    24

    پاسخ : سردرگمم

    خب راست میگن دوره زمونه خیلی عوض شده
    حالا خانواده شما سخت گیر تره از بد و بدتر بد رو امتخاب کن فردا بفهمن با کسی دوستی گوشی ازت میگیرن تو خونه زندانیت میکنن به جای اینکه اعتمادشون بدست بیاری داری بدتر میکنی
    امضای ایشان
    زندگی سه دیدگاه داره

    دیدگاه شما
    دیدگاه من
    حقیقت

  10. کاربران زیر از پریماه. بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  11. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6459
    نوشته ها
    1,228
    تشکـر
    5,007
    تشکر شده 3,611 بار در 1,092 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : سردرگمم

    نقل قول نوشته اصلی توسط faezeh361 نمایش پست ها
    به نطرتون چیکار کنم
    عزیزم کامل و واضح توضیح بده دقیقا مشکلت چیه تا بتونیم نظر بدیم و همفکری کنیم

    مامانت اجازه نمیده بری بیرون؟ خب چرا؟ هیچ جا نمیداره یا بعضی جاها؟ چیشده که اعتمادشو از دست دادی که نمیذاره؟

    با یه نفر دوست شدی فقط به خاطر اینکه احساس تنهایی میکنی؟؟؟
    خب از کجا باهاش آشنا شدی؟ به چه منظور؟ با چه شناختی؟ مهم تر از همه : رابطه تون قراره به کجا برسه در نهایت؟
    امضای ایشان



  12. 2 کاربران زیر از naghme بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  13. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    13833
    نوشته ها
    6
    تشکـر
    4
    تشکر شده 3 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : سردرگمم

    من 16 سالمه من خیلی سختیا کشیدم توزندگیم تاالان وقتی 1سالم بوده بابام مامانمو ول کرده رفته بعد خیلی سختی کشیدم مامانم نمیزاره برم بیرون فکر میکنه پسرا همه مزاحم میشنو اینا وقتیم بفهمه که تیکه پارم میکنه کارینکردم که بخوام اعتمادشو نسبت به خودم از دست بدم هیچ چیزی نمیتونم بش بگم خیلی نسبت بهم بی تفاوته هرچی براش از مدرسه یا چیزای دیگه تعریف میکنم اصلا محل نمیده نمیتونم باش دردو دل کنم خیلی بده با پسره تو یه شبکه اجتماعیی اشنا شدیم اون میگه عاشقمه ولی میدونم الکی میگه بخدا بدجور گیرم داغون داغونم

  14. 3 کاربران زیر از faezeh361 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  15. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6159
    نوشته ها
    13,512
    تشکـر
    10,854
    تشکر شده 13,740 بار در 6,988 پست
    میزان امتیاز
    24

    پاسخ : سردرگمم

    اول از همه رابطتت با پسره تموم کن
    دختر هم هست باهاش درد و دل کنی
    دوما به مادرت حق بده پدرت ول کرده رفته از مرد ها متنفره نمیخواد بلایی که سر خودش امده سر تو بیاد
    امضای ایشان
    زندگی سه دیدگاه داره

    دیدگاه شما
    دیدگاه من
    حقیقت

  16. 4 کاربران زیر از پریماه. بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  17. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    13337
    نوشته ها
    470
    تشکـر
    1,752
    تشکر شده 1,447 بار در 412 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : سردرگمم

    نقل قول نوشته اصلی توسط faezeh361 نمایش پست ها
    من 16 سالمه من خیلی سختیا کشیدم توزندگیم تاالان وقتی 1سالم بوده بابام مامانمو ول کرده رفته بعد خیلی سختی کشیدم مامانم نمیزاره برم بیرون فکر میکنه پسرا همه مزاحم میشنو اینا وقتیم بفهمه که تیکه پارم میکنه کارینکردم که بخوام اعتمادشو نسبت به خودم از دست بدم هیچ چیزی نمیتونم بش بگم خیلی نسبت بهم بی تفاوته هرچی براش از مدرسه یا چیزای دیگه تعریف میکنم اصلا محل نمیده نمیتونم باش دردو دل کنم خیلی بده با پسره تو یه شبکه اجتماعیی اشنا شدیم اون میگه عاشقمه ولی میدونم الکی میگه بخدا بدجور گیرم داغون داغونم
    سلام
    میدونم سخته، ولی باید قوی باشی و منطقی برخورد کنی. نمی خوای از چاله بیوفتی تو چاه که!؟
    اگه می خوای فقط به خاطر تنهایی و اینکه یکی باشه که بتونی باهاش درد و دل کنی با اون پسر دوست بشی اتفاقی که بعدش میوفته یه تنهاییه عمیق تره. اگه دوستات هم از این رابطه ها با کسی دارن بدون که به ضررشون تموم میشه یا شده ولی به روی خودشون نمیارن.
    فعالیت هات رو بیشتر کن، کلاس زبان و یا چیزهای که دوست داری، در ضمن دختر ها که بهتر از پسر ها می تونن با هم در و دل کنن!
    پ.ن:
    به حرفهای اون پسر هم هیچ توجه نکن و کلا دوستی های مجازی رو بزار کنار. اعتماد کردن تو دنیای مجازی بسیار سخت تر از دنیای واقعیه.
    ویرایش توسط e.v : 03-20-2015 در ساعت 01:48 AM
    امضای ایشان


  18. 2 کاربران زیر از e.v بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  19. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6691
    نوشته ها
    4,297
    تشکـر
    18,649
    تشکر شده 9,823 بار در 3,399 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : سردرگمم

    سلام

    خب پدر مادرتون حتماً خیلی براش مهم و ارزش مندی که اینقدر بهت اهمیت میده . . . درسته که محدودیت هاش اذیتت میکنه اما دلیلش این نیست که بخواد ناراحتت کنه

    به دنیای مجازی هم هیچ وقت اعتماد نکن ، هنوز سنت کمه بهتره حتی تو دنیای واقعی هم احساسی نصبت به جنس مخالف نداشته باشی ، هدایتشون کن

    با این پسر هم ارطباتتون قطع کن اجازه نده این ارتباط بینتون رشد کنه که در آینده بهت آسیب وارد نشه . . .

    مادر اگه نگرانته تجربش زیاده میدونه تو این سن چه خطر های عزیزشو تهدید میکنه . . .

    بهش حق بده

    طی زمان با توجه با رفتار و کلامت اونم میفهمه که میتونه بهت اعتماد کنه . . .

    صبوری کن تا رشد کنی

  20. 5 کاربران زیر از reza1 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  21. بالا | پست 13

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    13833
    نوشته ها
    6
    تشکـر
    4
    تشکر شده 3 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : سردرگمم

    ممنونم از راهنماییو همدردیتون :||||||

  22. بالا | پست 14

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    شماره عضویت
    10748
    نوشته ها
    27
    تشکـر
    0
    تشکر شده 35 بار در 14 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : سردرگمم

    نمیخوام نصیحت بکنم .ولی همه دنیا میدونن شبکه اجتماعی جایی نیست که بشه در اونجا دوست پیدا کرد و ادامه داد. فقط برای همون شبکه اجتماعی خوبه . به خارج از شبکه نذار بکشه. بخدا بعدش همچی پشیمون میشی که میگی ایکاش یه مشت خاک بودم . به قولی: گاهی وقتا یه کسانی تو قلبمون راه میدیم که ننه باباشون به زور تو خونه راشون میدن . سعی کن احساساتت روکنترل بکنی و یه انگیزهای جدیدی برای خودت تو زندگی پیدا کن اون وقت این فکر های احساسی که اغلب هم پوچ هستند خودش از درونت بیرون میرن.... سعی کن داستان گوهر شاد و کارگرش رو بخونی خیلی عبرت انگیزه.

  23. 3 کاربران زیر از علیرضانیک بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  24. بالا | پست 15

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    11806
    نوشته ها
    127
    تشکـر
    58
    تشکر شده 83 بار در 34 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : سردرگمم

    نقل قول نوشته اصلی توسط faezeh361 نمایش پست ها
    به یه نفر نیاز دارم بخدا دارم دق میکنم
    خب یکم بیشتر توضیح بده اگه دانشجویی یا مدرسه میری میتونی با یکی از هم کلاسیات دوست بشی چرا با جنس مخالف؟ حتما پیش مشاور برو اگه خونوادت نمیذارن به مادرت بگو باهاش صحبت کن و بگو پیش یه مضاور خوب ببرتت. یکم بیشتر بگو مثلا چرا نمیذارن بری بیرون یا با این همه محدودیت چجوری با کسی دوست شدی؟
    امضای ایشان
    دلم هوای گریه کرده

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد