نوشته اصلی توسط
smiley
سلام دوستان
عیدتون مبارک
من خیلی تو گذشته زندگی میکنم
رو هیچ کاری نمیتونم تمرکز کنم چون همش تو گذشته سیر میکنم و یاد اتفاقای خوب و مخصوصا بد می افتم و از کسایی که باعث اون اتفاقا میشن متنفر میشم...همش بخاطر گذشته گریه میکنم
اگه یه زمانی به گذشته فکر نکنم حتما دارم به آینده فکر میکنم و ترس وحشتناکی از آینده دارم...از یه ثانیه بعد تا مرگم میاد جلو چشم..
همش فکر میکنم قراره یه اتفاقی بیوفته که من حالم گرفته شه و بدبخت شم و موقعی که میخوام برم مهمونی یا کاری انجام بدم میترسم
به خاطر همین فکرا اصلا نمیتونم درس بخونم و کلا زندگیم مختل شده معمولا تنها هم هستم و صدسال به صدسال کسیو میبینم به خاطر همین به کسایی که گاهی میبینمشون مثل دوستای قدیمی،معلمای و استادای مدرسه و دانشگاه یا حتی به همسفرای دیگه تو یه تور و هتل وابستگی شدیدی پیدا میکنم و دوست دارم بازم ببینمشون من فکر میکردم اگه برم پیش ادمایی که تو گذشتم همیشه بهشون فکر میکنم یا ازشون متنفرم و یا دوست دارم دوباره ببینمشون این مشکل یکم برطرف شه اما مشاور روانشناس که میرم گفت کار درستی نیست و نری بهتره ممکنه حالت بیشتر گرفته شه من حتی میترسم اینارو به مشاورم بگم و در آخر خیلی حسودم مخصوصا نسبت به کم سن و سال تر از خودم و دوست دارم جای اونا باشم و گذشته مزخرفی که داشتمو درست کنم و رفتارمو عوض کنم....دیگه عرضی نیستاگه کمکم کنید خیلی ممنون میشم