سلام به دوستان
بنده پسری 19 ساله هستم و از اونجایی که یادم میاد (دوران کودکی) دختر خاله ام رو که 2 ماه از خودم بزرگتر هست دوست داشتم (دوست داشتن معمولی) سال ها به همین منوال طی شد.متاسفانه تو سن 10 سالگی پدرم رو هم از دست دادم و بعد از اون در دوران راهنمایی افت تحصیلی شدیدی داشتم در همین دوران دچار بلوغ زودرس هم شدم و احساسم نسبت به دختر خاله ام شدید تر شد(ولی هیچگونه میل یا فکر هوس آلودی نسبت به اون نداشتم و فقط اونو به خاطر خصوصیات اخلاقیش دوستش دارم) من مثل خیلی از هم سن های خودم تو فکر ایجاد ارتباط با جنس مخالف نیستم(نه اینکه بدم بیاد نه) من بیشتر تو فکر آینده و فردا هام هست انسان رویا پردازی هستم و احساس میکنم زیاد درگیر فردا شدم.
در دوران دبیرستان هم به این تیجه رسیدم که این دوست داشتن عادی نیست و فراتر از دوست داشتن معمولیه_این رو هم بگم که دختر خالم در شهر دیگه ای زندگی میکنند و فقط ایام نوروز به شهر ما میان_ تو مدتی که دختر خالم رو میبینم و با هم ارتباط داریم احساس میکنم اون هم منو دوست داره(البته فکر میکنم و متمئن نیستم) حالا فرصتی پیش اومده که بتونم بهش این حسم رو بیان کنم (فقط به خودش بگم) میخواستم از شما مشاوره بگیرم که آیا این کار رو انجام بدم یا نه؟
درضمن بنده وضعیت تحصیلیم خوب نیست و شدیدا تنبلی میکنم هر روز هم برنامه هام برای آینده تغییر میکنه ولی مدتی هست تصمیم گرفتم دیگه از شر هر چی تنبلی هست خلاص شم و یه برنامه مشخص برای آینده ریختم و تا امروز هم در تصمیمم دچار تزنزل نشدم البته گاهی دچار تردید شدم که برنامم رو تغییر بدم ولی خودم مقابل خودم مقاومت کردم و احساس میکنم در نحوه برخودم و تصمیم گیری ها هم تغییری در من بوجود اومده حس میکنم اقکارم عقلانی تر شده و از رویا پردازی دور شدم .
با تشکر