سلام
اگه میخاین به خونوادش بگین باید مطمئن باشید که میتونن کمکی بکنن والا فقط اوضاعو خرابتر میکنید و باعث میشید کاراش علنی بشه و راحت تر بره سراغشون
خونوادش تو این مدت مگه از اوضاش باخبر نشدن؟؟؟
موضوع که فقط ارتباط با پسرا نیست دوستتون افسردگی داره گل میکشه تو جوونیش به کل ناامیده
مگه خوانوادش اینا رو نمیدونن که خودشون بخان کمکش کنن؟؟؟
اگه خاستین با خونوادش در میون بذارید به نظر من اول حتما از خونوادش شناخت پیدا کنید و مطمئن بشید اولا میتونن درکش کنن
دوما اگه موضوعو بدونن همه ی سعیشونو میکنن که عاقلانه و درست کمکش کنن....
به نظر من دوستون خیلی ناامیده یه جورایی خودشو واگذار کرده به تقدیر تا هرچی براش پیش اومدو قبول کنه به خاطر همین
کاری واسه بهتر شدن نمیکنه شاید میخاد تو لحظه زندگی کنه یعنی پیش خودش میگه اگه روزایی خوبی
تو زندگیم ندارم حداقل لحظه های خوبی داشته باشم به خاطر همین به ابراز محبتای کوتاه توی تخت خاب
قانع میشه مصرف گلم باعث میشه به حقیقتای تلخی که هست فکر نکنه
دوستون زندگی سختی داشته تحملش برای هرکسی مشکله پس نباید در مورد کارایی که میکنه زیاد اظهار نظر کرد چون
معلوم نیست خود ما اگه جای اون بودیم الان چه وضعی داشتیم....
دوستون تاالان ادماییو دورخودش دیده که همه سالم بودن و داشتن زندگی خودشونو میگردن واسه همین
به خاطر بیماریش و اینکه دیگه نمیتونه یه زندگی عادی داشته باشه دیگه ناامید شده حالا اگه باادمایی برخورد داشته باشه
که مثل خودشن یا بدتر ازونن ولی هنوز دارن زندگیشونو باهر سختی ادامه میدن شاید
نظرش نسبت به خودش عوض شه
به نظر من بهش پیشنهاد کنید داوطلبانه به انجمنای خیریه و اسایشگاه ها کمک کنه
یه موقعیتی برای خودش فراهم کنه که روزی چند ساعت باادمایی که کمک لازم دارن وقت بگذورنه
مثلا ادمایی که مشکل حرکتی دارن یا سرطان دارن یا مسن هستن اونوقت شاید به جای نداشته هاش بتونه به چیزایی که داره دلخوش کنه
محبتیم که لازم داره شاید بتونه ازهمونا بگیره
حیوون خونگیم فکر خوبیه چون معمولا ادمایی که کمبود محبت دارن تشنه ی محبت کردنم هستن