نمایش نتایج: از 1 به 12 از 12

موضوع: زندگی بعد از طلاق

1897
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    شماره عضویت
    9301
    نوشته ها
    243
    تشکـر
    196
    تشکر شده 232 بار در 142 پست
    میزان امتیاز
    0

    زندگی بعد از طلاق

    سلام دوستان
    اول از همه جا داره از همه دوستانی که در تاپیک قبلی بنده لطف فرمودن و راهنمایی کردن تشکر کنم
    به طور خلاصه در مورد تاپیک قبلی ام یه مختصر توضیحی بدم
    بنده مردی 26 ساله هستم که بعد از دو هفته از زندگی مشترک(بعد عروسی) متوجه شدم که همسرم داره بهم خیانت میکنه دامنه خیانت در حد تماس تلفنی یا حرف های عاشقانه نبود و متاسفانه به خاطر پیش کشیده شدن مسائل جنسی نتونستم با این موضوع کنار بیام بعد از حدود سه ماه که از این ماجرا گذشته بود و بستگان که متوجه این مساله شده بودن من رو خیلی شماتت میکردن با وجود این مسائل و ناامیدی که از همسرم داشتم تصمیم به طلاق گرفتم
    حالا حدود یک ماه از این ماجرا میگذره خیلی وقت ها که توی خونه تنها میشینم و وسائل رو نگاه میکنم یادش میفتم
    یاد وسائلی که با هم خریده بودیم(منظورم یادگاری نیست اسباب اثاثیه است)
    یه جورایی با اینکه خیلی با هم مشکل داشتیم اما وجودش رو احساس میکنم خاطراتش جلوی چشامه.
    شدیدا دچار افسردگی و تنهایی شدم
    قبل از ازدواج خیلی تنها بودم و مشکلات زیادی داشتم یه جورایی این ازدواج تنها چیزی بود که داشتم که اون هم از دست دادم
    احساس میکنم تنها چیزی که داشتم رو از دست دادم
    احساس خشم و نفرت دارم از اون مردی که با زنم رابه برقرار کرد از زنم از خونواده اش از خونواده خودم. واقعا همه چی دست به دست هم داد تا زندگی که با کلی تلاش و نون حلال بدست آورده بودم و براش کلی زحمت کشیدم و چقدر از لحاظ مادی و عاطفی براش مایه گذاشتم دود بشه بره هوا.
    واقعا نمیدونم برای آینده ام باید چیکار کنم
    اصلا در وضعیتی نیستم که بخوام به تشکیل خانواده فکر کنم اما واقعا هیچ هدفی توی زندگیم ندارم
    واقعا کسی مثل من باید چیکار کنه؟
    ویرایش توسط Ashkan1989 : 03-31-2015 در ساعت 01:48 AM

  2. کاربران زیر از Ashkan1989 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  3. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6383
    نوشته ها
    1,127
    تشکـر
    5,296
    تشکر شده 3,316 بار در 981 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : زندگی بعد از طلاق

    سلام دوست عزیز

    تصورشم برای من سخته.واقعا خیلی درد آوره...من همین امشب عروسی بودم خیلی ضربه سختیه که ب ماه نکشیده زندگیت بپاشه...
    اما به نظرت با خود آزاری چیزی عوض میشه؟آیا شما میتونید با تقدیر بجنگید؟خیلی خوبه که اول راه متوجه شدیدو پای شخص سومی هنوز به میون نیومده بود.منظورم بچه است ...
    پیشنهاد من اینکه اون اثاث رو بفروشید و هر چیزی که شمارو یاده ایشون میندازه از جلو چشتون دور کنید.
    تصمیم بگیرید فراموش کنید.سخته .اما شدنیه.
    براتون آرزویه بهترینهارو میکنم.

  4. 4 کاربران زیر از sr1494 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  5. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    شماره عضویت
    9301
    نوشته ها
    243
    تشکـر
    196
    تشکر شده 232 بار در 142 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : زندگی بعد از طلاق

    نقل قول نوشته اصلی توسط sr1494 نمایش پست ها
    سلام دوست عزیز

    تصورشم برای من سخته.واقعا خیلی درد آوره...من همین امشب عروسی بودم خیلی ضربه سختیه که ب ماه نکشیده زندگیت بپاشه...
    اما به نظرت با خود آزاری چیزی عوض میشه؟آیا شما میتونید با تقدیر بجنگید؟خیلی خوبه که اول راه متوجه شدیدو پای شخص سومی هنوز به میون نیومده بود.منظورم بچه است ...
    پیشنهاد من اینکه اون اثاث رو بفروشید و هر چیزی که شمارو یاده ایشون میندازه از جلو چشتون دور کنید.
    تصمیم بگیرید فراموش کنید.سخته .اما شدنیه.
    براتون آرزویه بهترینهارو میکنم.
    ممنون دوست عزیز
    اما اصل مشکل من آینده ام هست نه گذشته
    واقعیتش هم از لحاظ روحی هم مادی ضربه خوردم
    من یه معلمم و اندک سرمایه ای داشتم که تو این سال ها جمع کرده بودم همه از بین رفت
    اون اثاث هم الان یک سوم قیمت هم برنمیدارن کلا ضرر میشه
    نمیدونم برای آینده ام باید چیکار کنم
    واقعا نه توان روحیش رو دارم نه توان مادی اش رو که بخوام زندگی جدیدی رو شروع کنم
    هیچ گزینه دیگه ای هم تو ذهنم نیست تو دو تا رشته تحصیل کردم بخاطر یه لقمه نون که الان درمیارم در سن پایین نیستم که برم سه چهار سال درس بخونم که کار پیدا کنم
    مشکلم اینه کسی تو زندگیم نیست بتونم روش حساب کنم شدیدا تنها هستم و هیچ برنامه ای برای آینده ام ندارم

  6. کاربران زیر از Ashkan1989 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  7. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    13337
    نوشته ها
    470
    تشکـر
    1,752
    تشکر شده 1,447 بار در 412 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : زندگی بعد از طلاق

    نقل قول نوشته اصلی توسط Queen نمایش پست ها
    حالا حدود یک ماه از این ماجرا میگذره خیلی وقت ها که توی خونه تنها میشینم و وسائل رو نگاه میکنم یادش میفتم
    یاد وسائلی که با هم خریده بودیم(منظورم یادگاری نیست اسباب اثاثیه است)
    یه جورایی با اینکه خیلی با هم مشکل داشتیم اما وجودش رو احساس میکنم خاطراتش جلوی چشامه.
    شدیدا دچار افسردگی و تنهایی شدم
    قبل از ازدواج خیلی تنها بودم و مشکلات زیادی داشتم یه جورایی این ازدواج تنها چیزی بود که داشتم که اون هم از دست دادم
    احساس میکنم تنها چیزی که داشتم رو از دست دادم
    احساس خشم و نفرت دارم از اون مردی که با زنم رابه برقرار کرد از زنم از خونواده اش از خونواده خودم. واقعا همه چی دست به دست هم داد تا زندگی که با کلی تلاش و نون حلال بدست آورده بودم و براش کلی زحمت کشیدم و چقدر از لحاظ مادی و عاطفی براش مایه گذاشتم دود بشه بره هوا.
    واقعا نمیدونم برای آینده ام باید چیکار کنم
    اصلا در وضعیتی نیستم که بخوام به تشکیل خانواده فکر کنم اما واقعا هیچ هدفی توی زندگیم ندارم
    واقعا کسی مثل من باید چیکار کنه؟
    سلام دوست من
    درکش برای منم سخته...
    ببین به خودت فرصت بده، حق داری الان ناراحت و متنفر باشی
    حق داری اثاثیه رو ببینی و یادش بیوفتی، چون هنوز مدت کافی ای از اون ماجرا نگذشته (فقط یک ماه گذشته) تا بتونی فراموشش کنی!
    آدم واقتی توی یه رابطه ای به مشکل جدی ای که قابل حل نیست برمیخوره تمام فکرش اتمام رابطه و ننگ هستش ولی بعد جدایی چون بعضی چیزهای خوب طرف یادآوری میشه. چون اساسا انسان ها فقط بعد منفی ندارند، اگه فرضا بدی به خوبی نسبت هزار به صد رو داشته باشه باز هم صد واحدش خوبه به همین دلیل گاهی خاطرات خوب زنده میشه. اما بدون تو مناسب ترین کار رو انجام دادی.

    کلا باید بگم که نیاز به زمان داری: "آنچه تو را نکشد، قوی‌ترت می ‌کند!"
    سعی کن کارهای روزمره خودت رو مثل روال عادی انجام بدی، اینطوری بهتر و زودتر از این حالت بیرون میای.

    نقل قول نوشته اصلی توسط Queen نمایش پست ها
    اما اصل مشکل من آینده ام هست نه گذشته
    واقعیتش هم از لحاظ روحی هم مادی ضربه خوردم
    من یه معلمم و اندک سرمایه ای داشتم که تو این سال ها جمع کرده بودم همه از بین رفت
    اون اثاث هم الان یک سوم قیمت هم برنمیدارن کلا ضرر میشه
    نمیدونم برای آینده ام باید چیکار کنم
    واقعا نه توان روحیش رو دارم نه توان مادی اش رو که بخوام زندگی جدیدی رو شروع کنم
    هیچ گزینه دیگه ای هم تو ذهنم نیست تو دو تا رشته تحصیل کردم بخاطر یه لقمه نون که الان درمیارم در سن پایین نیستم که برم سه چهار سال درس بخونم که کار پیدا کنم
    مشکلم اینه کسی تو زندگیم نیست بتونم روش حساب کنم شدیدا تنها هستم و هیچ برنامه ای برای آینده ام ندارم
    دوستانه حرفم رو بپذیر:
    الان فکرت مشغوله، داری یکی از دوره های سخت عاطفی زندگیت رو سپری می کنی، در مورد آینده ات احساسی فکر نکن
    کلا باید یاد بگیری که تو زمان حال زندگی کنی نه گذشته یا آینده.
    به این تاپیک هم نگاهی بنداز:

    در حال زندگی کردن
    امضای ایشان


  8. 3 کاربران زیر از e.v بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  9. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    شماره عضویت
    9301
    نوشته ها
    243
    تشکـر
    196
    تشکر شده 232 بار در 142 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : زندگی بعد از طلاق

    ممنون از دوستان
    واقعیتش خیلی می ترسم الان همه جا میگن همه دخترا دوست پسر دارن و همه مشکل دارن خب یکی مثل من چطوری زن بگیره وقتی اوضاع اینطوریه چطور اعتماد کنیم
    اصلا در حد شخصیتم نیست برم با دختری دوست بشم
    یکی از بستگان میگفت تو مقصر خودت بودی چون تو خیلی پاستوریزه ای
    میگفت از سادگیت سو استفاده کردن اما من اون همه محبت و گذشت رو بخاطر انسانیت کردم اما اون دختر با اینکه این مسائل رو داشت باز هم با گستاخی با من صحبت می کرد
    واقعا سوال بزرگی تو ذهنم ایجاد شده که تو این دوره زمونه آدم باید ساده و مثبت باشه یا نه
    چون من جواب انسانیت رو با انسانیت نگرفتم
    به نظرتون مرد باید مقتدر باشه یا فضای باز تو خونه اش ایجاد کنه؟
    ارزش هایی که سال ها الگوی من بودن از بین رفتن و نمیدونم چی خوبه چی بد

  10. 2 کاربران زیر از Ashkan1989 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  11. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6459
    نوشته ها
    1,228
    تشکـر
    5,007
    تشکر شده 3,611 بار در 1,092 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : زندگی بعد از طلاق

    سلام
    درکل با صحیت های جناب e.v کاملا موافقم ، به خودتون فرصت بدین، گذشت زمان کمکتون میکنه
    نقل قول نوشته اصلی توسط Queen نمایش پست ها
    ممنون از دوستان
    واقعیتش خیلی می ترسم الان همه جا میگن همه دخترا دوست پسر دارن و همه مشکل دارن خب یکی مثل من چطوری زن بگیره وقتی اوضاع اینطوریه چطور اعتماد کنیم
    اصلا در حد شخصیتم نیست برم با دختری دوست بشم
    یکی از بستگان میگفت تو مقصر خودت بودی چون تو خیلی پاستوریزه ای
    میگفت از سادگیت سو استفاده کردن اما من اون همه محبت و گذشت رو بخاطر انسانیت کردم اما اون دختر با اینکه این مسائل رو داشت باز هم با گستاخی با من صحبت می کرد
    واقعا سوال بزرگی تو ذهنم ایجاد شده که تو این دوره زمونه آدم باید ساده و مثبت باشه یا نه
    چون من جواب انسانیت رو با انسانیت نگرفتم
    به نظرتون مرد باید مقتدر باشه یا فضای باز تو خونه اش ایجاد کنه؟
    ارزش هایی که سال ها الگوی من بودن از بین رفتن و نمیدونم چی خوبه چی بد
    اینکه بعد از یک شکست عاطفی احساس سردرگمی کنین طبیعیه،
    اما درست نیست که فکر کنین در آینده نمیتونین رابطه سالم و زندگی مشترک بدون حاشیه داشته باشین
    و نباید اجازه بدین این موضوع باعث بشه کلا نسبت به جنس مخالف دید منفی پیدا کنین،
    کی گفته همه دخترا الان دوست پسر دارن؟ هنوزم هم پسر سالم پیدا میشه هم دختر سالم

    اجازه ندین ارزش هاتون زیر سوال بره:
    "ساده و بی ریا بودن" خیلی خوبه ، این "ساده لوح" بودنه که خوب نیست،
    مرد هم لازمه "اقتدار و غیرت" داشته باشه ، اما نباید "زورگو و متعصب و بی رحم" باشه

    این واژه ها تفاوت های ظریفی دارن که فاصله بین "ارزش" یا "ضد ارزش" را مشخص میکنه

    به این شکست به چشم یک تجربه ارزشمند نگاه کنین:
    "روح انسان برای غنی شدن به شکست نیاز دارد، شکست روح انسان را پخته می کند"

    و مطمئن باشین انسانیت هیچوقت بی جواب نمیمونه، تضمین میکنم خدا جواب همه خوبیاتون را یروز توی همین دنیا میده، فقط صبر داشته باشین
    امضای ایشان



  12. 2 کاربران زیر از naghme بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  13. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    شماره عضویت
    11549
    نوشته ها
    19
    تشکـر
    78
    تشکر شده 24 بار در 13 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : زندگی بعد از طلاق

    خیلی از ماها اصلا به این موضوع توجه نداریم که رفتار و عمل وکردار ما چه تاثیری میتونه روی اطرافیانمون داشته باشه اول یک کاری انجام میدیم و ....

    باید به شما بگم که زندگی خیلی برای ما صبر نمیکنه که ما بخواهیم کاری انجام بدیم یا ندیم. شما باید در اسرع وقت تکلیفتون رو برای آینده مشخص کنید .شما میتونید از گذشته تلخ درس بگیرید مشکلاتتون رو بپذیرید و سعی کنید برای اونها در حد توان جواب وراه حلی درست پیداکنید شاید با یک تغییر منزل این حال روحی بد التیام پیدا کنه

    گذشته شما نباید باعث بشه که آینده شما خراب بشه
    از اینکه خیلی جدی جواب دادم معذرت میخوام
    ویرایش توسط alikz : 04-01-2015 در ساعت 03:37 AM

  14. 2 کاربران زیر از alikz بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  15. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    تیم مشاوره
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5400
    نوشته ها
    698
    تشکـر
    99
    تشکر شده 657 بار در 378 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : زندگی بعد از طلاق

    نقل قول نوشته اصلی توسط Queen نمایش پست ها

    واقعا کسی مثل من باید چیکار کنه؟
    بله شما باید زندگی کنید ... خیلی ساده است

    نشستن و نگاه کردن به وسایلی که خاطراتی از گذشته بد شماست تاثیری در زندگی شما ایجاد نمیکنه جز افسردگی و ناراحتی

    پس بهتره تمام وسایل و چیزهایی که شمارو ناراحت میکنن رو از خودتون دور کنید ...

    اینو به یاد داشته باشید ارزش خودتون از مشکلات و ناراحتی هاتون بیشتره

    به یاد داشته باشید که باید شاکر خدا باشید که تمام عمرتون رو به پای کسی نذاشتید که مال شما نبود

    پس از طبیعت یاد بگیرید و برگ های زرد گذشته رو به باد فراموشی بدید و بهار دیگه ای رو در زندگی شروع کنید

    بزرگترین مشکل ما ایرانی ها اینه که در گذشته بیشتر زندگی میکنیم تا در زمان حال

    مگر ما چقدر عمر میکنیم که بشینیم و به گذشته فکر کنیم ... واقعا" این همه فکر کردید چی عایدتون شده ؟ ؟ ؟

  16. 2 کاربران زیر از Bita moein بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  17. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    شماره عضویت
    9301
    نوشته ها
    243
    تشکـر
    196
    تشکر شده 232 بار در 142 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : زندگی بعد از طلاق

    مدت زیادی روی این موضوع فکر کردم که بتونم درک درست تری از اتفاقی که افتاد داشته باشم و این اشتباه رو دوباره انجام ندم
    اگرچه که هیچ چیزی خیانت رو توجیه نمیکنه اما من هم تقصیرات خودم رو توی این قضیه داشتم
    دختری که من باهاش ازدواج کردم از لحاظ مالی فقیر بود و در خانواده ای سنتی و بسته بزرگ شده بود در حدی که پدر و مادرش بی سواد بودن و خودش هم دیپلم نگرفته بود خرج های بی حساب و کتابی که انجام دادم با محبت و ابراز علاقه شدید از طرف من که البته برای گرم کردن کانون خانواده بود متاسفانه به جای اینکه ما رو به جلو ببره باعث ایجاد این ذهنیت شده بود که من به اون نیاز شدید دارم و اون خودش رو بالاتر از من دید.
    من دانشجوی ارشد برق هستم و سعی کردم این تفاوت سطح فرهنگی باعث شرمندگی اون خانواده نشه اما عملکرد من نادرست بود از این جهت که من نباید سطح خودم رو پایین می آوردم باید سعی می کردم اون رو با خودم همراه کنم
    من به خاطر محبت هر چی که میگفت قبول می کردم و با هیچ خواسته ای مخالفت نکردم اما متوجه شدم همیشه خوب بودن هم درست نیست بعضی وقت ها آدم نباید توقعات رو بالا ببره چون بعدا یه روز خوب نبودی میشی آدم بده
    طرز برخورد و حرف زدن من که سعی ام بر سادگی و بی ریایی بود متاسفانه از طرف اون زن به عنوان احمق و ساده لوح بودن تفسیر شد.
    فضای باز خونه من زمینه خیانت رو فراهم کرد.من از این جهت مقصرم.
    تقریبا همه آشنایان همه من رو به خاطر این طرز برخوردم شماتت میکنن و میگن که من خیلی خودم رو پایین بردم
    شاید این عدم اعتماد بنفس بخاطر شرایط روحی ام بود اما متوجه شدم در رابطه باید اعتماد بنفس داشت همیشه به خودم برسم و سعی کنم به اصطلاح عامیانه مردانه تر رفتار کنم
    همیشه خوب بودن و خوب موندن درست نیست بعضی وقت ها باید مغرور بود این برای یه رابطه واقعا نیازه

  18. کاربران زیر از Ashkan1989 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  19. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2015
    شماره عضویت
    14673
    نوشته ها
    21
    تشکـر
    1
    تشکر شده 20 بار در 9 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : زندگی بعد از طلاق

    بنظرم لیاقت دانشجوی ارشد برق ،دختر دیپلمه نیست!اما خب قطعا عواملی دست به دست هم دادن که دید شمارو بازتر ومیزان تجاربتون روبالاتر ببرن.من یک دخترم وخوب میفهمم که مردهای جذاب ازجه جنسی هستند.خوش تیپ،خوش هیکل و بی تفاوت نسبت به عوام!ولی دوست گرامی،امیدوارم گوشه ی ذهنتون یه جایی این جمله رو بیاد داشته باشید که تمام مسایل با یک فرمول حل نمیشن!درسته اکثریت خانومها شبیه هم حرف میزنن و عمل میکنن ،ولی همیشه یک نمونه وجود داره که برای جامعه ی آماری ما مثال نقض محسوب میشه!تجربه ی شما برای ادامه ی مسیر لازمه ولی کافی نیست!این که اون خانم قدر خوب بودن شمارو نفهمیده دلیل نمیشه شما بد بشین!من اگه جای شما بودم بااحتیاط گام برمیداشتم وصبر میکردم که چراغ سبز بشه و بعد گاز میدادم نه اینکه کلا توقف کنم یا بی توجه به زیبایی های مسیر گازشو بگیرم و برم!
    امضای ایشان
    باهم دوست باشید

  20. 2 کاربران زیر از سامانت بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  21. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    شماره عضویت
    9301
    نوشته ها
    243
    تشکـر
    196
    تشکر شده 232 بار در 142 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : زندگی بعد از طلاق

    نقل قول نوشته اصلی توسط سامانت نمایش پست ها
    بنظرم لیاقت دانشجوی ارشد برق ،دختر دیپلمه نیست!اما خب قطعا عواملی دست به دست هم دادن که دید شمارو بازتر ومیزان تجاربتون روبالاتر ببرن.من یک دخترم وخوب میفهمم که مردهای جذاب ازجه جنسی هستند.خوش تیپ،خوش هیکل و بی تفاوت نسبت به عوام!ولی دوست گرامی،امیدوارم گوشه ی ذهنتون یه جایی این جمله رو بیاد داشته باشید که تمام مسایل با یک فرمول حل نمیشن!درسته اکثریت خانومها شبیه هم حرف میزنن و عمل میکنن ،ولی همیشه یک نمونه وجود داره که برای جامعه ی آماری ما مثال نقض محسوب میشه!تجربه ی شما برای ادامه ی مسیر لازمه ولی کافی نیست!این که اون خانم قدر خوب بودن شمارو نفهمیده دلیل نمیشه شما بد بشین!من اگه جای شما بودم بااحتیاط گام برمیداشتم وصبر میکردم که چراغ سبز بشه و بعد گاز میدادم نه اینکه کلا توقف کنم یا بی توجه به زیبایی های مسیر گازشو بگیرم و برم!
    حرف شما درسته اما واقعا باید توی بطن زندگی من می بودین و بعضی رفتارهای منفعلانه من رو می دیدین
    تقریبا همه آشنایان متفق القول در این زمینه من رو مقصر می دونن
    غذای من هم چیزی نیست با این نمک ها شور بشه
    واقعا برای ادامه زندگیم نیاز دارم خودم رو جمع و جور کنم

  22. کاربران زیر از Ashkan1989 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  23. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6383
    نوشته ها
    1,127
    تشکـر
    5,296
    تشکر شده 3,316 بار در 981 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : زندگی بعد از طلاق

    نقل قول نوشته اصلی توسط behnoosh rezai نمایش پست ها
    سلام خوبین؟
    چند وقت پیش رفتم پیش یه مشاوری مشکلم حل شد. خوب بود.
    سایتش :ashouriadviser.ir
    تلفن دفتر:44978437
    سلام خدارو شکر ک مشکلتون حل شد.ولی این دوستان که تایپیک زدمن ماه ها پیش مشکلشون رو مطرح کردن .و تایپیکها قدیمی هست.

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد